بیانیه‌های بازنده و برنده انتخابات 1403
فروزان آصف‌نخعی (روزنامه نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2452
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


وای فای

نوید حمیدی (نویسنده)

از آخرین باری که به خاطر انجام دادن یک کار ممنوعه دچار ترس، استرس و البته نگرانی از کتک خوردن بودم، سال‌ها می‌گذرد. 
شاید نزدیک به دو دهه. از روی شوخی و البته نشان دادن این‌که توانایی انجام کارهای بزرگ را دارم چند سیب و پرتقال از میوه‌فروشی نزدیک به مدرسه کِش رفتم و با چنان غروری به سمت بچه‌ها در حرکت بودم و کیسه میوه‌ها را در آسمان می‌چرخاندم که اصلا باورم نمی‌شد تا لحظاتی دیگر قرار است خاطره‌انگیزترین کتک زندگی‌ام را بخورم و از آن سمت، بچه‌ها فرار کنند و من را در این ماموریت غیرممکن تنها بگذارند و باقی راه تا خانه را با دست و پای چلاق و سر و صورت کبود به انجام برسانم. 
اما حالا، به مانند یک طلایاب حرفه‌ای که در جست‌وجوی آن کف زمین را به وسیله دستگاهش کنکاش می‌کند، از گوشه مغازه‌ها و خانه‌ها رد می‌شوم تا گوشی‌ام وای-فای بدون رمز پیدا کند و بتوانم چند گیگابایت از سریال‌های روز جهان را دانلود کنم. 
بعد از چند کوچه و خیابان بالاوپایین کردن و رسیدن به نقطه ناامیدی، وای-فای مجانی و بدون رمز پیدا می‌کنم و چند لحظه بعد از لبخندی که روی لبانم نقش می‌بندد، چشمانم به سیاهی می‌رود و روی زمین می‌افتم. 
هنوز در گیرودار این سوال هستم که بفهمم چرا و داستان از چه قرار است که ناگهان نیرویی با قدرت من را از روی زمین بلند می‌کند و وقتی سر می‌چرخانم می‌بینم مامور حراست هتل است و از روی ماسک، خشونت در چهره‌اش نمایان است و می‌توانم درجه خشونتش را حدس بزنم.
 این بار فکر کنم ماجرا پیچیده‌تر از قبل بشود و در مسیر رسیدن تا لابی هتل، فیلم راکی را در ذهنم پِلی می‌کنم تا با هر مُشتی که در ادامه خواهم خورد با او همذات‌پنداری می‌کنم و به خودم بقبولانم که راکی با آن همه شهرت و آوازه کتک خورد.
 تو جای خودت! پس ناراحت و ناامید نشو و این دقایق را طاقت بیار. البته اگر بتوانم.