درگذشت پرویز یاحقی
صدیقی پارسی معروف به یاحقی، چنانچه خود گفته بود، در کودکی به اقتضای شغل پدر به همراه خانواده به لبنان سفر میکند و پس از گذشت مدتی کوتاه به دلیل دور بودن از «معشوقش ویلون» به حال افسردگی و بیماری میرود که با توصیه پزشکان، خانوادهاش تسلیم خواسته وی شده و او را به ایران میفرستند تا در کنار دایی هنرمندش حسین یاحقی کسب هنر کند. او با شاگردی در مکتب هنرمندپرور ابوالحسن صبا و تلفیق نبوغ ذاتی، خلاقیت و استعداد شگرف خویش با این داشتهها، هرچه سریعتر پلههای ترقی را پیمود تا جایی که در همان سالهای جوانی در برخی ارکسترها و قطعات، باوجود حضور استادانش، تکنوازیها به او سپرده میشد که خود نشان از خارقالعاده بودن این جوان داشت و ۱۶ساله بود که به برنامه گلها راه یافت. این سیر صعودی با ساختن چهار مضراب، قطعات و آهنگهایی جاودانه، تنظیم، تکنوازی و همنوازیهای فراوان در کنار بزرگان موسیقی آن زمان به بالاترین درجه خویش رسید و او را بهعنوان یک نوازنده صاحب سبک به جامعه معرفی کرد؛ سبکی که منحصر به او و زاده خلاقیت، تکنیک، احساس و نوآوریهای خود او بود و مقلدان فراوانی نیز پیدا کرد. ساختن آهنگهای ماندگاری همچون: بیداد زمان، میزده شب (ماهور) سراب آرزو (افشاری) غزالان رمیده (شوشتری و همایون) آهنگ زیبای او در چهارگاه با مطلع: [آن که دلم را برده خدایا زندگیم را کرده تبه کو...]. افراد بسیاری را به موسیقی ایرانی علاقهمند کرده که حتی بهرغم گذشت سالیان متمادی بر این آهنگها، هنوز هم ورد زبان عوام و خواص هستند و بخش اعظمی از این آثار حاصل هم نفسی ۵۰ ساله با ترانهسرای معاصر بیژن ترقی بود. پرویز یاحقی صداى دلنشينى هم داشت به طورى كه مدتى به كار گويندگى روى آورد و مجرى برنامهاى در راديو به نام «روزنامه گويا» بود. او با نواختن سهتار نیز کاملاً آشنا بود و در صدابرداری هم کاردانی داشت و آرشیوی غنی از موسیقی فراهم آورد که در نوع خود منحصر به فرد است. وی در چند سال آخر زندگی، به علت مصدومیت قادر به نوازندگی نبود و این قضیه لطمه روحی شدیدی به او وارد کرد. پرویز یاحقی در ۷۰سالگی به علت ایست قلبی در تنهایی خانهاش درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشتزهرا به خاک سپرده شد.