یک جهان آواز زیر خاک
رضا نامجو (روزنامهنگار)عاشق آواز بود. یک جهان آواز در دلش داشت. سالهای زیادی از آشناییمان نمیگذشت. گرم بود و دوست داشتنی. حالا که رفته، مبهوت شنیدن خبری هستم که حالا حالاها باورش نخواهم کرد. سالها کوشیده بود برای رسیدن به آنچه باید. 47 سال بیشتر زندگی نکرد و چه شریف بود. رسول شریفی، خواننده آواز ایرانی، شاگرد زندهیاد ایرج بسطامی، خواننده خونگرم رفسنجانی حالا این جهان بیاعتبار را ترک کرده و جای دیگری ساکن شده است. همزمان با نوشتن این سطور غرق آواز بیآلایش و گرمش هستم. چه خوب میخواند و چه حیف که خیلیها محروم ماندند از آشنایی با صدای صادقانه و شریفش. راستی سهم موسیقی ایرانی از او همین حد بود؟ دردمند عشق بود و چه خوب خواند «من دردمند عشقم درمان من تویی تو». بنا بود کار ناتمامی را با هم به فرجام برسانیم. گاهی اما نمیشود که نمیشود. هر آنچه از دستهامان بر میآمد انجام دادیم اما آلبوم «صبوحیزدگان»اش با آهنگسازی استاد محمدجلیل عندلیبی رونمایی شد و منتشر نه! راستی چقدر منتظر مانده بود برای انتشار و اجرای آن اثر؟ فراوان انتظار کشیده بود و حالا دیگر هیچ انتظاری لازم نیست. شریفی دروغ آوازخواندن را بلد نبود. هرآنچه میخواند را باور داشت و چه حیف که امکان شنیدن آوازهای افزونتری با صدایش را نداریم. راستی چرا ما دوستداران آواز ایرانی محروم ماندیم از آوازش؟ آن همه شوق و آن جملههای آوازی روان و شیدا با آن غم شکوهمند ایرانی از پنجشنبه تلخی که گذشت زیر خروارها خاک آرمید و دیداری دیگر میسر نشد؟ قطعه قطعه آلبوم صبوحیزدگان با آواز مانایاد رسول شریفی حالا شده یادگاری جگرسوز از آوازهخوانی که به سهمش در میان آوازخوانان ایرانی نرسید. وقتی به یاد میآورم پیشهاش چیز دیگری بود و آواز عشقش، بیشتر دلم میسوزد. دلم میسوزد برای سرزمینی که استعدادهای صبور و بردبارش را اینگونه یکی پس از دیگری از دست میدهد به آنکه به امثال او گفته شود چقدر هنر ایران چشم انتظار طلوعشان مانده بود. آن هم با تنوع الحان آوازی که این روزها اندک شده و تشنگانش گرد جهان میگردند. یاد رسول شریفی، این صدای گرمِ روانِ زیبا تا همیشه با من و ما خواهد ماند و جای این انسان نیکو با هیچ دیگری پر نمیشود. سفرش به خیر باد!