رد سیلی بر صورت قانون
علی مندنیپور (وکیل دادگستری)در خبرها آمده بود که به خاطر ممانعتِ از ورود به خطّ ویژه اتوبوس، نماینده مجلس به صورت یک سرباز سیلی زد. در شهر و دیاری که من وتو زندگی میکنیم و در هوای نفسگیر آن به زحمت نفس میکشیم، قصّه پر غصّه سیلی زدنها، در شکل و شمایل و در جامه و جایگاههای گوناگون برصورت رنگ پریده و بیجانِ قانون از جانب اصحاب قدرت و ثروت، بر روی این مظلوم همیشگی (قانون) تیغ از نیام بر کشیده و میکشند، سرِ دراز دارد. سیلیهای سنگینی را بر چهره قانون در گذرِ زمان بهیاد داریم و گویی این نوازشها را پایانی نیست. و این بار از جانب یکی از «ده، پانزده درصدیهایی» نوش جان میکنیم که ظاهراً از آن به «منتخبِ سِیلی خورندگان نام میبرند، هم او که میبایستی نماینده مجلسی باشد، که از آن به «عصارهی فضائل ملّت» یاد میشود؛ حقوق خواندهای که گویی با قاعده حقّ و تکلیف بیگانه است و از عدالت و نظم بیبهره.
از یاد نبریم، این حرکت نه نخستین از این نوع بوده و نه آخرینِ آن خواهد بود..سیلیهایی که با آنها همچنان صورتمان را سرخ نگاه داشته وهر بار سر را به زیرانداخته و از آنها درگذشتهایم.
سربازِ وطن! سِیلی که بر صورت سرما زدهات در در راهِ انجام وظیفه، از جانب آن قانونگذار(!) نواخته شد، مایه شرمندگی ماست، البّته اگر مدّعیان قانونگذاری را انصافی در چنته باشد و ازعهده جبران این شرمندگی به در آیند. قانونگذارانی که خود بهتر میدانند، بعضاً چگونه و با کدامین پشتوانه و بهکارگیری چه روشهایی به خانه ملّت راه یافته و بر روی فرش قرمز این درگاه قدم گذاشته، قانون را به هیچانگاشته، به پشتگرمی قدرت، اینچنین بیمحابا بر صورت شهروندانِ بیپناه سیلی میزنند.
سربازِ وطن! مدال افتخار اهدایی از جانب شهروندان به تو به پاسِ شجاعت در انجام وظیفه و پاسداریات از قانون است و پیامی گویا به رفتار دون شأن و نابخشودنی آن نماینده قانونشکن؛ همان قانونی که تا این زمان خونها برای پاسداشت آن بر زمین ریخته شده است و اما چنانکه افتد و دانیم، آگاهانه و ای بسا ناآگاهانه امثال عنابستانی به تخریب بنیاد و کمرنگ کردن نقش آن و تحقیر شهروندان کمر بربستهاند. قانونی که نه از سرِ اشتیاق که از سرِ ناچاری، چنین قانونشکنهای خود بزرگبینی را به خانه خویش راه داده و موجب شده، تا از خوان نعمتِ بیحساب و کتاب سفره ملّت بهرهها برگرفته و رهِ صدساله را یک شبه بپیمایند.
راستی برای قانونی که قانونگذارانش ازاین قماشاند، چه آبرو و اعتباری میتوان قائل شد؟ این چه قانونی است که قانونگذارش در روزِ روشن بر صورت تکیده و بیپناه «ضابطِ قانون» آن هم بهخاطر رعایت قانون، سیلی میزند و در مَرعی و منظر عموم، اینگونه به شهروندان درسِ قانونشکنی و پشت پا زدن آشکار به اصول و ارزشها را آموزش میدهد. در کدامین کتاب نظام، سزای دفاع از قانون، سیلی نواختن بر صورت مدافع قانون است؟ مگرغیراز این است که متوّلی، اینگونه حرمت امامزاده را شکسته است؟ تفسیر و تعبیرِ شرع، قانون، عرف و اخلاق از چنین رفتارهایی در حقّ شهروندانچیست وجایگاه حقوق بشر و شهروندی در این رویدادِ غمانگیز و رویدادهایی از این نوع کجاست؟
دراین میان وظیفه مدافعانِ قانون در خانه ملّت و دیگر مسئولان در جایگاههای قضایی و اجرایی، به ویژه «کمیسیون نظارت بر رفتار نمایندگان» چیست و چه جوابی برای افکار عمومی دارند؟ تردیدی نداشته باشیم، برونداد تفکرِ امثال این نماینده قانونشکن، آخرین رگههای اعتماد به قانون را در جامعه از هم گسسته و کشور را به وادی بیقانونی و هرج ومرج خواهد کشاند.
مسئولیّت پیامدهای این مهّم در تاریخ این مرز وبوم متّوجه همه مسئولان است.کاری نکنیم، آیندگان بر ما خُرده بگیرند و بگویند که در آن زمان جای مصوّبات قانونی را باید در لابهلای کتابهای قانون و در کنج کتابخانهها سراغ میگرفتی و نه در میدان عمل.