پزشک جمهور برای ایران
رضا صادقیان( روزنامه‌نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2453
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


نگاهی به تغییرات در مواضع وزیر پیشین ارشاد

هجرت‌های مهاجرانی

همدلی | شاید دورترین اتفاق مهمی که درباره عطاءالله مهاجرانی بتوان برشمرد، ماجراهای مرتبط با یادداشت او درباره «مذاکره مستقیم» با آمریکا باشد؛ زمانی که این چهره سیاسی معاون پارلمانی رئیس جمهور‌‌هاشمی رفسنجانی بود. با این همه، او آن‌قدر ظرفیت داشت که بازهم در فضای سیاسی و رسانه‌ای ایران مطرح شود، به مقام وزارت برسد، و حتی برخی درباره او احتمال ریاست جمهوری دهند. اما اتفاقات آن‌چنان که برخی پیش‌بینی می‌کردند، نشد و محمود احمدی‌نژاد برآمد و همه پیش‌بینی‌ها غلط از آب درآمد. روزگار اما برعطاءالله مهاجرانی طور دیگری چرخید، او که روزگاری در مقام وزیر ارشاد دولت اصلاحات، هدف حملات سنگین توپخانه جناح راست قرار گرفت و پس از یک استیضاح و رای اعتماد دوباره از مجلس ‌اصول‌گرا ناچار به کناره‌گیری شد. کمی بعد با انتشار شایعاتی پیرامون زندگی خصوصی‌اش از سوی رسانه‌های ‌اصول‌گرا، او مجبور به ترک کشور شد و در لندن ساکن شد تا هرگاه رسانه‌های مخالف با سابقه اصلاح‌طلبی‌اش لازم دیدند عنوان «فراری لندن‌نشین» را برایش به کار ببرند. او در طی حضور نزدیک به 17سال خروج از کشور و قطع ارتباط ارگانیک با جناح اصلاح‌طلب، رابطه‌اش با رسانه‌ها و محافل ‌اصول‌گرا با نموداری سینوسی قابل فهم است و این روزها به دلیل برخی مواضعی که عمدتا از طریق توئیتر ابراز می‌کند، مورد اقبال ‌اصول‌گرایان واقع شده است. نگاهی به این رابطه وضعیت را بهتر نشان می‌دهد.

شدت حمله کیهان و دلجویی رهبری

مهاجرانی در ششم اردیبهشت 1369 در زمانی که معاون پارلمانی‌ رئیس‌جمهور‌‌هاشمی رفسنجانی  بود، طی مقاله‌ای تحت عنوان «مذاکره مستقیم »در روزنامه اطلاعات  خواستار ‌گفت‌وگوی مستقیم دو کشور برای حل مشکلات فی‌مابین بود. مقاله‌ای که به‌زودی در فضای سیاسی ایران واکنش برانگیز شد. رهبر انقلاب در یک سخنرانی مخالفت شدید خود درباره مذاکره با آمریکا را اعلام کرد و از آن پس روزنامه کیهان موجی از حملات را علیه مهاجرانی ترتیب داد. حملات آن قدر شدید بود که رهبر انقلاب در نامه‌ای به «برادر گرامی، آقای عطاءالله مهاجرانی» از وی دلجویی کرد. در نامه رهبر انقلاب آمده است:«شنیدم بعضی‌ها از حرف‌های امروز من، قصد طعن و توهینی نسبت به جناب‌عالی استنباط کرده‌اند و شاید بعضی خواسته‌اند یا بخواهند آن را مستمسکی برای اهانت به شما بسازند. اعلام می‌کنم که این استنباط غلط است. من یک فکر را تخطئه کرده‌ام و نیت توهین به کسی نداشته‌ام و اگر بدون اراده‌ی من به شما توهین شده است، از شما عذر می‌خواهم. من شما را ده سال است به صدق و صفا و طهارت می‌‌شناسم و مطمئنم جز دلسوزی و خیرخواهی، نظری نداشته‌اید. شما همچنان برادر خوب من هستید و حداکثر آن است که به توصیه‌ شما در مقاله‌ «مذاکره‌ مستقیم»عمل نخواهیم کرد.» البته در حمله آن روز به مهاجرانی کیهان تنها نبود، بلکه برخی از گروه‌‌های سیاسی چپ و راست هم در این حملات همداستان بودند. مهاجرانی در این باره گفت:«اگر همان یادداشت صمیمانه مقام رهبری نبود، روشن نبود سرانجام نویسنده آن مقاله به کجا می‌انجامید.»

محبوب مردم و منفور ‌اصول‌گرایان

او هفت سال بعد در مقام وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی از سوی رئیس جمهور خاتمی عنوان «زینت‌الوزرا» را دریافت کرد و در جلسه رای اعتماد به او، دقایقی که رئیس جمهور خاتمی از وقت خود به عنوان وقت دفاعیات مهاجرانی اضافه می‌کرد، وضعیت او را در این دولت به خوبی نشان می‌داد. محبوبیت و تسلط  او بر حوزه‌‌های فرهنگی، سیاسی واجتماعی سبب شد تا به عنوان سخنگوی دولت نیز منصوب شود.اما او روزگار دشواری را در این مقام گذراند. به علت سیاست‌‌های فرهنگی خود مدام مورد انتقاد رسانه‌‌ها و محافل ‌اصول‌گرا واقع شده بود و بارها درخواست استیضاح او از سوی مجلس ‌اصول‌گرای پنجم نیز مطرح شد، تا این‌که دو سال بعد در یک جلسه پر حاشیه، توانست بسیاری از منتقدان خود در مجلس پنجم را قانع کند که برای بار دوم به او اعتماد کنند و این رکوردی بود برای یک وزیر با آن همه مخالف سیاسی و رسانه‌ای. با این همه، آن‌قدر که او محبوب دل رای‌دهندگان به رئیس جمهور خاتمی بود، مورد غضب ‌اصول‌گرایان بود و سرانجام فشارها او را وادار کرد که از وزارت ارشاد کناره‌گیری کند.

 زندگی خصوصی در معرض رسانه‌ها

پس از وزارت، مهاجرانی با حکم خاتمی ریاست مرکز ‌گفت‌وگوی تمدن‌‌ها را برعهده داشت. مرکزی تازه تاسیس که پس از اقبال جهانیان به ایده ‌گفت‌وگوی تمدن‌‌ها مطرح شده از سوی رئیس دولت اصلاحات، برای پیگیری این ایده مهم. موضوعی که البته به جایی نرسید. اما مهاجرانی در این سال‌‌ها از سوی رسانه‌‌های اصول‌گرا فراموش نشد. او در این زمان چندان حضوری در عرصه سیاست و عملکردی برای نقد نداشت، تا این که این رسانه‌ها شایعاتی پیرامون زندگی خصوصی‌اش را دستمایه حملات خود قرار دادند. در این مرحله است که او ترجیح می‌دهد جایی دور از دسترس این مهاجمان برای  خود دست وپا کند و خروج از کشور، از نظر او انتخاب خوبی بود. لندن پایتخت انگلستان که همیشه متهم به دخالت در امور ایران بوده است.

 اسم رمز؛ فراری لندن‌نشین

خروج او از کشور اما او را از این فضا دور نکرد. «فراری لندن‌نشین» عنوانی بود که در این سال‌‌ها از سوی رسانه‌‌های ‌اصول‌گرا برای او به کار می‌رفت. حوادث انتخابات 88 او نیز در خارج از کشور فرصت بیشتری داشت تا مخالفت‌‌هایش با روند حاکم بر انتخابات را صریح‌تر بیان کند. برخی انتقادات او از نظام در این مرحله است که خود را نشان می‌دهد و مهم‌تر از همه حضور مکرر او در شبکه بی.بی.سی فارسی او را بیشتر در کانون حملات و انتقادات قرار داد.

 بازگشت به فضای سیاسی

مهاجرانی اما اکنون چهره جدیدی به خود گرفته است. برخی از موضع‌گیری‌‌های وی به شدت از سوی رسانه‌‌های ‌اصول‌گرا مورد استقبال قرار می‌گیرد و در دو سال اخیر او از لیست سیاه آنان خارج شده است. او که در این موقعیت رابطه‌اش با بی.بی.سی فارسی را قطع کرده، ترجیح می‌دهد که مواضعش را از طریق شبکه اجتماعی توئیتر ابراز کند. ابراز ارادت مکرر به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، تمجید از عملکرد رهبر انقلاب در چندسال اخیر، انتقاد از برخی چهره‌های ساختارشکن روحانی و غیرروحانی مخالف نظام از جمله مواضعی است که او را به فضای سیاسی داخلی بیشتر مرتبط کرده است. اگرچه هنوز برخی از رسانه‌های ‌اصول‌گرا این تغییرات او را نپذیرفته‌اند. چندسال پیش یکی از این رسانه‌‌ها یک مصاحبه او را «تلاش‌‌های ناشیانه برای بازگشت به ایران» توصیف کرد و نوشت:«آقای مهاجرانی! ننگ همسویی با صهیونیست‎ها در فتنه 88 با یک مصاحبه پاک نمی‌شود.»

 همدلی با ‌اصول‌گرایان

در این میان چرخش او برخلاف جهت مواضع قبلی خود، دستمایه تحلیل، گمانه‌زنی و حتی انتقاد برخی از فعالان سیاسی و مجازی مخالف ‌اصول‌گرایان(از جمله اصلاح‌طلبان، معتدلین، مخالفان نظام) قرار گرفته است و واکنش‌هایی را در فضای رسانه برانگیخته است.  در روزهایی که موضوع «رئیس جمهور نظامی» در ایران به موقعیتی برای صف‌آرایی ‌اصول‌گرایان(به عنوان موافق) و اصلاح‌طلبان( در مقام مخالف) تبدیل شده‌است، مهاجرانی در این مورد به طور کلی با ‌اصول‌گرایان همدلی بیشتری نشان داده است؛ موضوعی که واکنش برخی از چهره‌های سیاسی و رسانه‌ای اصلاح‌طلب و نزدیک به دولت را برانگیخت. مهاجرانی چند روز پیش در حساب کاربری خود در توئیتر با گره زدن موضوع رئیس جمهور نظامی به سردار شهید سلیمانی، نوشت:«‌دولت نظامی!؟ اگر سردار شهید قاسم سلیمانی حضور داشت و در انتخابات ریاست جمهوری ١٤٠٠ نامزد می‌شد، آیا کسی در صلاحیت کامل ایشان برای ریاست جمهوری تردید داشت!؟این معادله که رئیس جمهور نظامی باشد یا نباشد یک مغلطه است. اگر فردی نظامی نامزد شود، باید به دانش، تجربه و صلاحیت او نگریست.» این سخن با واکنش حسام‌الدین آشنا؛ رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک و مشاور رئیس‌جمهور، مواجه شد. او در پاسخ به مهاجرانی نوشت:«‌وقتی نوشتم «بگذاریم حاج قاسم در قله اسطوره‌ای دفاع از حریم و حرم بماند...»آن بزرگ‌مرد با آقای جهانگیری تماس گرفت و پیغامی داد که بسیار روشن و آموزنده بود.کاش ایشان آن پیام را بازگو کند یا دیگرانی که نظر آن شهید را در مورد احتمال کاندیدا شدن می‌دانند لب باز کنند و حقیقت را بگویند.»

تغییر جبهه به کدام سو؟

یک چهره رسانه‌ای نزدیک به محافل اصلاح‌طلب نیز به این موضع مهاجرانی واکنش صریح‌تری نشان داد و از او خواست که گام‌هایش برای تغییر جبهه را آرام‌تر بردارد. مصطفی فقیهی، مدیرمسئول سایت انتخاب در یادداشتی تلگرامی در این باره نوشت:«وزیر ارشاد دولت اصلاحات که چندصباحیست، مواضعی متفاوت اتخاذ می‌کند، گفته «اين معادله كه رئيس جمهور نظامى باشد يا نباشد يك مغلطه است»، که پاسخ دادم «می‌فرمایید امام خمینی در مورد ورود نظامیان به عرصه سیاست، مغلطه کرد؟» جناب مهاجرانی،‌ من که چنین تصوری از جنابتان را محال می‌دانستم، اما حال که چنین «مدار» و معبری را برگزیده‌اید، بهتر است بدانید! و لااقل به خاطر گذشته‌ای چونان ویژه و منحصر بفرد! دقت فرمایید! شما که سیاست‌پیشه‌ای کیس و دیرین هستید، لطفا گام‌ها و قدم‌ها را برای تغییر جبهه، اندکی آرام‌تر بردارید که لااقل مخاطب عام، این چرخش اندیشگی را چنین سهل باور نکند.» فقیهی این تغییرات مهاجرانی را برای جلب رضایت محافل ‌اصول‌گرا می‌داند، اما می‌نویسد که رضایت آن‌‌ها به این راحتی جلب نمی‌شود. او خطاب به مهاجرانی نوشت:«بدانید و مطمئن باشید که هر چه تقلا کنید و برای خوشایند این و آن، بغلتید و ‌جهد و ‌کوشش کنید، برای کیهان (به‌عنوان نماد بخش قدرتمندی از حاکمیت) نه «عطاءالله» که همان عنوان توهین آمیز«بهاءالله» هستید.» برخی گمانه‌زنی‌ها این تغییرات در نوشته‌های مهاجرانی را به احتمال یا مقدمه‌چینی برای بازگشت به داخل کشورمرتبط دانسته‌اند، موضوعی که حتی سبب شد در روزهای گذشته خبربازگشت او در برخی رسانه‌ها منتشر شد؛ شایعه‌ای که البته با تکذیب همسرش جمیله کدیور روبه‌رو شد.

 هجرت‌های مهاجرانی

مهاجرانی در سه دهه گذشته عملکردش به نام خانوادگی‌اش شباهت پیدا کرده است. هجرت از نقطه‌ای به نقطه دیگر چه در دنیای عینی و چه در جهان ذهنی. او در ابتدای برآمدن احمدی‌نژاد و فشار بر اصلاح‌طلبان، هجرت به سرزمینی را انتخاب کرد که خود به تنهایی در مظان اتهامات بی‌شمار بود. کشور انگلستان و شهر لندن در چند دهه گذشته می‌تواند برای هر سیاستمدار ایرانی یک اتهام باشد.در این دو دهه نیز جابه‌جایی ذهنی متعددی داشت. در حوادث هشتاد وهشت از یک مخالف احمدی‌نژاد به منتقد نظام تبدیل شد و در چندسال اخیر نیز به گونه‌ای موضع‌گیری کرده است که نشان می‌دهد با فاصله‌اش با خاستگاه سیاسی خود یعنی اصلاح‌طلبی را بیشتر کرده و به ‌اصول‌گرایان مخالف پیشینه خود توجه بیشتری دارد.