پزشک جمهور برای ایران
رضا صادقیان( روزنامه‌نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2453
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


شرایط روند تحول و نوسازی از سنت به نوگرایی

جهانگیر ایزدپناه (فعال اجتماعی)

 جامعه مذهبی، قومی – عشیره‌ای، سنتی بدون تحولات در سطوح مختلف زندگی‌اش نمی‌تواند دچار تحول ایده‌آل فکری و نوگرایی شود و سنت‌گرایی را به سرعت کنار بگذارد. سنت‌ها و سنت‌گرایی به خصوص در زمینه فرهنگی به تدریج طی قرن‌ها شکل گرفته و دیر پا هستند. اضمحلال، صیقل، تحول و به روز شدن آن‌ها باید طبیعی و تدریجی باشد تاجامعه در حال گذار از ساختاری به ساختار دیگر دچار هنجارشکنی و رویارویی مخرب بین نوگرایان و پایبندان به سنت‌گرایی نشود. هر نوع تحول عجولانه، دستوری و ناسازگار با شرایط جامعه مشکل‌آفرین خواهد بود. نباید پنداشت که همه سنت‌ها، آداب و رسوم، مفاخر فرهنگی و خرده‌فرهنگ‌ها مانع پیشرفت و توسعه و ترقی و تجدد و نوگرایی است. سیر تکامل و پیشرفت جامعه آن‌هایی را که ناهماهنگ و ناسازگارند، به تدریج صیقل می‌دهد یا مضمحل می‌کند، اما حتی جوامع پیشرفته‌‌ای نظیر ژاپن، فرانسه و شرق آسیا علیرغم ترقی‌شان دارای تمایز و مفاخر فرهنگی و آداب و رسوم ویژه خود هستند. در جامعه سنت‌گرا بیشتر سنت‌های پیشینیان رایج است و تصمیم‌گیران و آمران، افرادی با عنوان بزرگان، سران، معتمدان، کاهنان و رهبران دینی هستند و در نتیجه آحاد جامعه، قوم یا خانواده جایگاه فکری و اندیشه خود را نمی‌یابند. یعنی «فرد» و به تبع آن «خلاقیت» و «علم» و عقاید علمی جایگاه شایسته خود را نیافته‌‌‌اند و همین مسائل باعث خواهد شد که از توان فکری و اندیشه همه افراد و خلاقیت آن‌ها و پیشرفت‌های علمی کمتر بهره گرفته شود که خود نتایج منفی به بار خواهد آورد. نوگرایی بر پایه «اصالت فرد» و «توانایی‌ها»، «خلاقیت‌ها» و «دستاوردهای علمی» و اهمیت آن‌ها استوار است که موجب ترقی و توسعه بیش از پیش جامعه خواهد شد. در نوگرایی اصالت فرد با خرد جمعی و عقلانیت و اهمیت علم و فکر علمی همراه می‌شود. مانند هر پدیده‌‌ای نوگرایی دارای مسائل حاشیه‌‌ای نظیر فردگرایی بیش از حد، مادیات‌پرستی، کم‌رنگ شدن معنویات و... است اما نمی‌توانند بهانه‌‌ای برای روی‌گردانی از نوگرایی شود. در روند و میزان نوگرایی در هر جامعه نوع حکومت‌ها و بینش آن‌ها نیز تاثیرگذار است. در جوامع شرقی هم نوع بینش فلسفی، تخیلات موهوم‌گرایانه و عزلت‌جویی عارفانه و تقدس‌گرایی‌های دیرینه‌پا و مقاوم در برابر تحولات جامعه و نوگرایی نیز نقش خاص خود را داشته است. جمود فکری و مقاومت سرسختانه و نابه‌هنجار سنت گرایی افراطی در مقابل نوگرایی و سیر تحولات جامعه به رویارویی‌های فاجعه‌بار طالبان و داعش‌گونه می‌انجامد. نوگرایی را به هیچ عنوان نباید با بی‌احترامی به عقاید و آداب و رسوم جامعه آغشته کرد. تنها برداشتی ساده‌لوحانه و ناشیانه می‌تواند ماهیت نوگرایی را در بی‌توجهی به فرهنگ جامعه و هنجارشکنی مذبوحانه (که در واقع کاریکاتوری مضحک از نوگرایی است) جستوجو کند. کسی منکر تاثیر دنیای مدرن اطلاعات – فناوری و رسانه‌های بین‌المللی و ملی نیست، اما فراموش نکنیم که مدرنیته بر پایه ترقیات علمی – صنعتی نظیر اکتشافات گالیله، نیوتن، اختراع ماشین بخار، چاپ گوتنبرگ و ظهور اندیشمندان اجتماعی - فلسفی نظیر روسو، کانت، دکارت و تغییر ساختار کلی جامعه (چه شیوه تولید و صنعت و چه به‌اصطلاح روبنای آن) شکل گرفته است. با پیشرفت علم و بهره‌وری از طبیعت و نعمات آن راه برای نجات بشریت از محرومیت وجود دارد. نیل به این مهم مستلزم اجتناب از ماجراجویی، جنگ‌های ویرانگر و برتری‌طلبی و به خدمت گرفتن بودجه و امکانات و منابع جهت محرومیت‌زدایی و دگرگونی وضع جامعه بشری است.