اندیشه راستی و راستان
محمدعلی نویدی (مدرس دانشگاه)منظورم از راستی، همانا، صدق و صحت و درستی و سلامت است. بدین معنی که جهان و جامعه بر مدار حق و حقیقت و واقع و واقعیت در چرخش و گردش است. امر واقع تنها چیزی است که قابل تقلیل و تحلیل به چیز دیگری نیست. بنابراین، واقعیت راستیترین راستیهاست. این راستی را راستان از همه بهتر میفهمند، زیرا، جان و جسم راستان اثر حقیقی راستی را میچشد و میفهمد. پس مرادم از راستی امر مطابق واقع است در مقابل کجی و کژی. اصل اول در اندیشه راستی، شناخت حق و اثر حقیقی هر چیزی است. مثلاً، حق و اثر راستگویی چیست؟ اثر خرافهپراکنی چیست؟ اثر مردم فریبی کدام است؟ اثر ظلم و تهمت چیست؟ آثار کتمان حقایق چیست؟ اینجا محل و مجال درنگ و تأمل است، اینجا گاه پرسش اثربخش است، اینجا هنگامه اندیشیدن به عواقب و نتایج راستی و کژی است. اندیشه راستی مبنا و ریشه هرگونه آبادی و آبادانی است؛ چون ویژگی راستین راستی نور و روشنی و آگاهی و اثرمندی واقعیت امور است. ماهیت راستی ساختن و آفرینشگری است و زندگی با ساختنهای پی در پی امکان دوام و قوام دارد. راستی درست ساختن است و کژی و دروغ، جعل و واژگونی واقعیت است. راستان حقیقت پذیران و واقعیتگویان هستند. لحظهای درنگ کنیم و به نسل آینده و آموزش آینده سازان بیاندیشیم و فرق راستی و کژی را مورد تأمل قرار دهیم و مرام راستی پیشه کنیم تا دیوار و ساختمان زندگی آینده با استقامت و صحت و درستی بنا شود و از آفات کجی و دروغ در امان باشد. البته بشر راهی جز راستی ندارد، چون واقعیت اگرچه قابل کتمان است اما قابل حذف نیست و اثر آن راستین است در مقابل اثرهای کاذب و کذابان و دروغگویان.