نقش دانشگاهها در روند کالایی شدن خدمات تخصصی
دکتر الهام شریفی(جامعه شناس) گرچه کالایی شدن علم در برخی جوامع اروپایی مسالهای بدیهی جلوه داده شده است، اما این مساله برای جامعه اسلامی که بر محور اخلاق مسائلش را مورد تدقیق قرار میدهد، شایسته نیست، پیشگیری و اجتناب از کالایی شدن نه امکان پذیر است و نه سودمند، اما سرعت مشهود آن در ایران هشداری برای بازبینی پایههای اخلاقی رفتار متخصصین است.
کالایی شدن و خصوصی شدن دانش، امکان دسترسی آحاد مختلف اجتماع به علوم مختلف را محدود میکند، و علم را در خدمت قشر مرفه جامعه قرار میدهد، و نه تنها منجر به تشدید فاصله طبقاتی میگردد بلکه تشدید کننده سقوط اخلاقی در جامعه نیز خواهد بود.
سرعت در کالایی شدن خدمات تخصصی، از خدمات بهداشتی و درمانی تا دریافت خدمات علمی و تخصصی، از نیاز ما به بیمارستان و خدمات درمانی تا نیاز فرزندان ما به کلاسهای مختلف آموزشی، نحوه مراقبت از سالمندان، سبک تغذیه، مسافرت و بطور کلی کیفیت زندگی، بستگی به میزان ثروت و درآمد دارد و با توجه به خط فقر، درصد زیادی از جمعیت را با چالش دسترسی مواجه میکند.
گلوگاهی که میتواند با مداخله بههنگام، تعامل و تعادل بین جامعه و خدمات علمی را برقرار کند، سیاستگذاری و قانونگذاری است، اما نقش کلیدی دانشگاهها را نمیتوان از نظر دور داشت.
گرچه مخالف دولتیگرایی مطلق خدمات هستم و حاکمیت نسبی بازار مشروط به ایفای صحیح نقش نظارتی متولیان را مهم قلمداد میکنم، اما وقتی صحبت از خدمات علمی و تخصصی میکنیم چالشهای فراوانی روبروی ماست که لازم هست منافع متخصصین از یک طرف و خدمات رسانی به اقشار مختلف از سوی دیگر مطمح نظر قرار گیرد.
دانشگاهها بهعنوان طلایه داران مداخله در این مساله میتوانند بعنوان دستگاههای نجات دهنده جامعه تلقی شوند و از هم میتوانند بعنوان دستگاه تشدید کننده فاصله طبقاتی منجر به صدمات جبران ناپذیری به جامعه اقشار مختلف اجتماعی گردند، اینکه چه راهکارهایی برای این مساله از سوی سیاستگذاران، قانونگذاران و دانشگاهیان در نظر گرفته شده است، مساله ایست که آینده بازار خدمات تخصصی و از طرف دیگر کیفیت سلامت آحاد مختلف اجتماع را رقم خواهد زد.
وقتی خدمات تخصصی و علمی، کالایی و طبقاتی میشود در جامعهای که حدود نیمی از مردمان آن زیر خط فقر هستند، شاهد رواج هتل بیمارستان ها، مدارس غیر انتفاعی لوکس، کلاسهای هنری و ورزشی مخصوص طبقات مرفه، و حتی ورودیهای کنکور با طبقات خاص اجتماعی، رستورانهای ویژه و .... میشویم، و بتدریج و آرام، فرهنگی شدن هم منوط به طبقه اجتماعی میشود، بدین معنی که کالاهای فرهنگی که برای تبدیل پتانسیلها به عملکرد مورد نیاز است با توجه به قدرت خرید در رقابتهای بازاری قرار میگیرد و دسترسی غالب مردم، بصورت صفر و صد نمایش داده میشود.
کالایی شدن مطلق امور تخصصی، در برخی کشورهای بازار محور مانند آمریکا مورد پسند واقع میگردد اما با تئوریهای و ارزشهای حکومت اسلامی سازگاری چندانی ندارد و پسندیده نیست.