مردم به‌مثابه ریشه‌ها
محمدعلی نویدی (استاددانشگاه)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2467
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


زیر پوست انتخابات را بهتر ببینید

ولی‌الله شجاع‌پوریان (مدیرمسئول)

زیر پوست انتخابات  را بهتر ببینید

ولی‌الله شجاع‌پوریان (مدیرمسئول)

 1- دوازدهمین دوره انتخابات مجلس به پایان خط رسید، گرچه صداوسیما و نهادهای مختلف تلاش کردند با برساختن فضای باز سیاسی، گفت‌وگوهای رقابتی، تاکید بر تعدد کاندیداها و تبلیغ آمار بالای تاییدصلاحیت‌ها و استفاده از همه ظرفیت‌های ممکن و برخی از روحانیون و ائمه جمعه نیز با استفاده عجیب از دوگانه‌ کفر و اسلام برای ترغیب به حضور در انتخابات و همگی با ارائه تصویری ازپیامدهای امنیتی و سیاسی عدم مشارکت در انتخابات تلاش خود را کردند، اما اگر همان مشارکت 41 درصدی را بدون چون و چرا  بپذیریم، کم‌ترین میزان مشارکت به ثبت رسید.
2- انتخابات و به‌خصوص نتایج آن چندان به درد افتخار و تبلیغات نمی‌خورد و فعلا بهتر است که از سوی دلسوزان نظام و به‌ویژه نهادهای امنیتی و تصمیم‌گیر مورد آسیب‌شناسی قرار گیرد، نیازی به پذیرش آشکار و اعتراف هم نیست، همین که این نکته مورد توجه قرار گیرد که شکاف میان مردم و حاکمیت جدی است، کفایت می‌کند. باید بررسی شود که چرا میزان مشارکت سیر نزولی گرفته و چرا تا این حد آرای باطله سیر صعودی دارد؟ به نظر می‌رسد که اگر پای احساس امنیت شغلی، آینده‌نگری، گزینش، استخدام، ارتقا و دیگر فرصت‌هایی که باید به تساوی میان مردم تقسیم شود و البته نمی‌شود، شاهد همین حد از مشارکت هم نبودیم، آیا کنش گری با چنین رویکردی به تقویت نفاق، دورویی و تظاهر منجر نمی‌شود؟
3- یکی دیگر از آسیب‌های قابل تامل این دوره در کنار کاهش مشارکت و افزایش آرای باطله، کاهش معنادار آرای منتخبین بود؛ در حوزه انتخابیه تهران با همان سبد رای دوره گذشته، ریزش حدود 800 هزار نفری برای برخی منتخبین را شاهد بوده‌ایم. در برخی از حوزه‌های انتخابیه نامزدهایی با حدود هفت یا هشت هزار رای راهی مجلس شده‌اند؛ از سویی در حالی که در ادوار نخست مجلس منتخبان ابتدایی و حتی اخیر تهران با وجود فاصله زیاد واجدین شرایط رای‌دهی نسبت به این دوره، غالبا بالای یک و نیم میلیون رای داشتند( مرحوم فخرالدین حجازی یک میلیون و ششصد، مرحوم هاشمی یک میلیون و هشتصد، محمدرضا خاتمی یک میلیون و هشتصد، عارف یک میلون و ششصد)، اما منتخب اول تهران در این دوره کمتر از 600 هزار رای داشته است، به عبارتی نصف نفر سی‌ام لیست امید در انتخابات شورای پنجم تهران! این تفاوت وکاهش معنادار بسیار قابل تامل و نگران‌کننده نیست؟!
 4- کاهش محسوس آرای منتخبان در تهران و بسیاری از حوزه‌ها، باعث دومرحله‌ای شدن انتخابات در برخی حوزه‌ها شده‌است؛ در حالی که در ادوار ابتدایی کسب 50 درصد بعلاوه یک آرا باعث ورود منتخبین به مجلس می‌شد، به دلیل برخی مشکلات این سقف به بیست درصد کاهش یافته، اما در این دوره عده‌ای از منتخبین نتوانستند حتی 20 درصد آرای رای دهندگان را نیز کسب کنند! نماینده ای که با مشارکت 40 درصدی، مقبول 20 درصد از همان مشارکت بوده چگونه می‌تواند تبلوری از مطالبات و خواسته‌های واقعی مردم باشد؟! آیا نماینده‌ای با هفت یا هشت هزار رای در حوزه‌های بالای یک صدهزار رای بالقوه می‌تواند منتخب واقعی آن حوزه باشد؟ در چنین شرایطی می‌توان انتظار داشت که نمایندگان به جای مطالبه‌گری در خصوص معیشت، اقتصاد، اشتغال، به عنوان مطالبات اصلی جامعه، به دنبال مطالبات حداقلی مثل محدودیت اینترنت و حجاب و امثالهم باشند؛ با این منتخبان حداقلی، مجلس آینده چه عملکردی خواهد داشت؟!
5- با اینکه عده‌ای وانمود می‌کنند کاهش مشارکت مختص شهرهای بزرگ بوده، اما بررسی آمار انتخابات در استان هایی مثل کهگیلویه و بویراحمد و لرستان که پیش از این آمار مشارکت بالای 80و90 درصد مشارکت داشتند، نشان می‌دهد که این استقبال به حدود 50 و 60 درصد تنزل کرده است! شاید در برخی حوزه‌های کوچک به دلیل رقابت‌سازی‌های قومی، محلی و طایفه‌ای مردم مشارکت خوبی داشته‌اند، اما این بار در استان‌های برخوردار و محروم، عدم مشارکت یک اپیدمی عمومی بوده و از بی‌اعتمادی مردم به صندوق رای و بی‌خاصیت شدن انتخابات نشان دارد که باید محل بررسی جدی متولیان قرار گیرد.
6- در ادوار پیشین رای دادن در انتخابات نیاز به احراز هویت دقیق از طریق کارت ملی و شناسنامه داشت و مهرخوردن شناسنامه‌ها شفافیت نسبی به این فرآیند می‌داد، در این دوره اما با آسان ‌گیری بی‌سابقه در احراز هویت با کارت‌های هویتی مختلف، شائبه‌هایی مبنی بر وجود برخی تخلفات مطرح شده‌است؛ ظاهرا افرادی مدعی هستند که وقتی برای رای دادن به صندوقی مراجعه کرده‌اند متوجه شده‌اند که کد ملی آنها قبلا در سامانه رای‌دهی ثبت شده است(یعنی قبلا رای او گرفته شدا است.) این شائبه  نیز باید به‌صورت جدی شفاف‌سازی شود تا بیش از این اعتماد مردم به صندوق‌های رای آسیب نبیند؛ در این میان حکایت خرید و فروش آرا تا مرز 3 میلیون تومان به عنوان یک آفت جدی و تکراری نیز در برخی حوزه‌ها قابل تامل بوده است!
7- یکی از سیاست‌های برگزارکنندگان برای تحقق مشارکت حداکثری، بازی با اعداد و ارقام بود که البته بی‌نتیجه ماند؛ تاکید بر روی تعداد بالای نامزدهای تایید صلاحیت شده  مدلی از این بازی بود؛ نتیجه تایید صلاحیت صوری 15 هزارنفری داوطلبان، حضور برخی نامزدهای ناشناسی بود که در حوزه‌های انتخابیه از انگشتان یک دست هم رای کمتری داشتند؛ در حالی که چهره‌هایی ردصلاحیت شده‌اند یا به دلیل نگرانی از رد صلاحیت ثبت نام  نکرده اندکه حتی اگر در روز آخر انتخابات نیز تایید صلاحیت شوند، موفقیت آنها قطعی خواهد بود؛ مردم نیازی به آماررسازی ندارند، آنها اگر نمایندگان واقعی خود را در بین نامزدها ببینند حتما مشارکت جدی و مؤثر خواهند داشت، در غیر این صورت اگر ده برابر همین میزان داوطلب تاییدصلاحیت شوند، آمار مشارکت بالاتر نخواهد رفت.
8- در میان مکانیسم‌های پیچیده مهندسی این دوره، یک مدل جالب و قابل توجه به چشم آمد، از همان ابتدا با وجود اینکه احزاب ریشه‌دار اصلاحات به صورت رسمی اعلام کردند به دلیل ردصلاحیت چهره‌های اصلی، مشارکتی در انتخابات ندارند و لیستی نخواهند داد، اما رسانه ملی و اصول‌گرایان تلاش کردند برای رقیب هم لیست‌تراشی کنند. اصلاح‌طلبان که تجربه خوبی از رقابت با افراد درجه دوم و سوم و چهارم و کاندیداهای غیر واقعی  خود نداشتند، این بار اعلام کردند گزینه‌ای در انتخابات ندارند، اما در مواردی برخی افراد به عنوان اصلاح‌طلب تاییدصلاحیت شدند که برای راستی‌آزمایی در خصوص عیار اصلاح‌طلب بودن برخی از آنان همین بس که برخی از همین نامزدهای اصلاح‌طلب(!) به نفع گزینه دشمن شماره یک اصلاحات یعنی جبهه پایداری کناره‌گیری کردندتا نشان دهد این گزاره‌ها چقدر نزدیک به واقعیت است.

یا گاه در برخی حوزه‌ها افرادی به عنوان گزینه اصلاحات تایید صلاحیت می‌شدند که فعالان سیاسی اصلاح‌طلب در همان منطقه کوچکترین شناخت و تاییدی نسبت به آنها نداشتند و از آنان  نیز به‌ عنوان  اصلاح طلب  حمایت نکرده اند و  آرای  قابل‌ توجهي  نیاورندکمی البته مخالفان  اصلاحات از همین نکته هم برای تخریب اصلاح‌طلبان و فقدان پایگاه  اجتماعی اصلاح‌طلبان استفاده کردند و این هم از عجایب این انتخابات بود.
خلاصه کلام اگر می‌خواهید رو به منتقدان و مخالفان و دشمنان - به مانند همیشه-به این انتخابات افتخار کنید و آن را مشت محکمی به دهان آمریکا و اسرائیل و برخی خودفروختگان داخلی(!) جلوه دهید‌، مختارید، اما برای خودتان هم که شده زیر پوست این رخداد را بیشتر بکاوید.