مردم به‌مثابه ریشه‌ها
محمدعلی نویدی (استاددانشگاه)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2467
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


دلایل سهم اندک ایران از صنعت گردشگری

جهانگیر ایزدپناه (فعال اجتماعی)

عصر جدید به‌گونه‌ای است که صنعت و درآمد حاصله از گردشگری منبع مهم اقتصادی است و علاوه بر آن باعث تبادل فرهنگی و شناخت دیگر مردم جهان از فرهنگ و تمدن ما است. گردشگری یکی از بزرگ‌ترین صنعت خدماتی، ارزآوری، اشتغال‌زایی است به‌طوری‌که در جهان، صنعت گردشگری پس از صنعت خودروسازی و ساختمان‌سازی و غذایی یکی از صنعت‌های برتر جهان است و 10درصد از تولید ناخالص، یازده ونیم درصد از اشتغال، پنج درصد از صادرات و 11درصد از درآمد جهان را تشکیل می‌دهد. رشد گردشگری می‌تواند باعث رشد و توسعه اقتصادی، کمک به اشتغال‌زایی، ارزآوری و نجات کشور از تک‌محصولی، کمک به روحیه صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز، معرفی فرهنگ و تمدن و ایجاد کسب‌وکار، توسعه صنایع غذایی، حمل‌ونقل، هتل و... شود. متأسفانه در کشور ما درک درستی از گردشگری به‌عنوان یک صنعت مهمان‌نوازی و پل ارتباطی بین مردم ما با جهان وجود ندارد. احترام گردشگران به فرهنگ و روابط اجتماعی و زندگی و سنت‌ها و آداب‌ورسوم جامعه میزبان ضروری است اما این به معنای اجبار گردشگران به رعایت موبه‌موی و سخت‌گیرانه فرهنگ موردنظر جامعه میزبان نیست. نمی‌توان و نباید انتظار داشت که گردشگران دقیقاً با اخلاق و ظواهر موردنظر ما همگون شوند و برای آن‌ها محدودیت‌های غیرمعمول ایجاد کرد یا به فرهنگ آن‌ها به چشم تحقیر و تمسخر نگریست. گردشگران حق لذت بردن از اوقات فراغت، کسب شادی و آرامش خود را دارند. توریست هم مفهوم خاص خود را دارد؛ گردشگر یا توریست به کسانی اطلاق می‌شود که محیط زندگی خود را به قصدهای مختلف از قبیل لذت بردن از اوقات فراغت، تماشای تمدن و آثار فرهنگی و باستانی دیگر کشورها و یا تجارت، ترک کرده‌اند و به شهر یا کشور دیگر رهسپار شده‌اند.
بر طبق برآورد سازمان تجارت جهانی درآمد حاصله از صنعت گردشگری مبلغی حدود شش تریلیون دلار است. علیرغم پایین بودن ارزش پول و ارزان‌ترین کشور جهان برای گردشگران و سابقه فرهنگی و آثار باستانی عظیم و ثبت‌شده جهانی، ایران به‌زحمت رقم ناچیزی از این درآمد را به خود اختصاص می‌دهد. این رقم و این جایگاه، جای بسی تأسف است و نشان‌دهنده سیاست‌ها و رویکردهای نسنجیده‌ای است که درخور شأن کشوری مثل ایران با آن‌همه سابقه تاریخی – فرهنگی و تمدنی نیست. از کشورهایی که درآمد زیادی از صنعت گردشگری دارند می‌توان استرالیا با سالانه 60میلیارد دلار، ترکیه با 30میلیارد دلار، آمریکا با رقمی نزدیک به 300میلیارد دلار، بریتانیا با درآمد سالیانه 72میلیارد دلار، فرانسه با 86میلیارد دلار، اسپانیا با 96میلیارد دلار را نام برد. اروپا بیشترین درآمد از توریست را کسب می‌کند بعد از آن آسیا و اقیانوسیه و بعد آمریکا قرار دارد. اینکه چرا ایران که جزو 10کشور برتر از لحاظ آثار و ابنیه تاریخی و باستانی جهان و ارزان‌ترین کشور برای گردشگران است دارای درآمدی ناچیز از صنعت گردشگری دارد جای تأسف و تآمل است. ما به‌عمد یا به ‌اشتباه گاه تصوری امنیتی از  هجوم جهانگردان به کشور داریم و برای گردشگران محدودیت هایی سلیقه ای و نه الزاما قانونی به وجود می‌آوریم که از دید برخی از فعالان این حوزه به مسایل سیاسی مرتبط است. اسجاد انواع محدویت ها برای  گردشگران و حتی هم‌وطنان ایرانی خود که دارای تابعیت دوگانه‌اند، لطمه بزرگی به اعتبار ایرانیان و ارزآوری و درآمدزایی اقتصادی می زند. اسف‌انگیزتر آنکه اوضاع گاه به‌گونه‌ای پیش می رود که حتی هم‌وطنان ایرانی ما برای آمدن به ایران و دیدار با خانواده‌شان واهمه دارند. هر رفتار غیرمنطقی که باعث محروم کردن هم‌وطنان خود از دیدار با خانواده‌هایشان شود، بی‌عدالتی محض است.