مردم به‌مثابه ریشه‌ها
محمدعلی نویدی (استاددانشگاه)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2467
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


اسلام انقلابی در برابر اسلام سنتی عرضه تولید قدیم با قیمت جدید

فروزان آصف نخعی (روزنامه‌نگار)

علیرضا شاهمیرزایی معاون وزیر صمت گفت: «معیاری که ستاد تنظیم بازار کشور اعلام کردند زمان ۲۲اردیبهشت زمان عرضه و فروش کالا‌ها است، یعنی از آن زمان هر کالایی که در این چهار قلم روغن، مرغ، تخم مرغ و لبنیات عرضه می‌شود، با قیمت‌های جدید است...این که چه زمانی تولید شده ملاک عمل نیست.»هر چند این تصمیم دنبال آن است که کالا در سطح بازار به اندازه کافی و در دسترس مردم وجود داشته باشد، اما در نهایت منتهی به دو آفت مهم می‌شود. ابتدا آفتی جدی برای کسبِ مبتنی بر اخلاق به ویژه در حوزه بازار مبتنی بر اسلام سنتی بوده است. به عبارت دیگر کسب مبتنی بر اخلاق که بر اساس آن فروشنده سعی وافر داشت از افزایش تورم به سود خود استفاده نکند، زایل می‌شود، و به نوعی باقیمانده اخلاقیات در حوزه کسب و کار از میان می‌رود. در حوزه کسب و کار اسلام سنتی نزد کسبه اجازه نمی‌داد قیمت کالای قدیم به نرخ جدید عرضه شده و سودی خارج از عرف نصیب بازار در برابر مردم شود. در صورت عدول کاسب از این قاعده اخلاقی، علاوه بر سود 10 الی 12درصدی، مابه‌التفاوت ناشی از تورم نیز شامل حال تولید یا توزیع کننده می‌شود که از نظر گردش پول میان طبقات اجتماعی، به معنای انتقال ثروت و داشته‌های فرودستان به فرادستان است. آفت دوم و اما مهم‌تر آن است که در اقتصاد نئولیبرالی که اصل بر آزادسازی قیمت‌ها و سپردن قیمت‌ها به دست پنهان بازار یعنی عرضه و تقاضا است، در جوامعی چون ایران، تولید کننده و توزیع کننده هوشیار شده، بخشی از کالاها را همواره در انبار نگاه بدارد و احتکار کند تا بتواند از سود مابه‌التفاوت ناشی از تزریق تورم از طریق بحران ناشی از اخبار عدم پذیرش برجام و توافق به نفع خود سود جوید و از این طریق به شکاف میان غنی و فقیر دامن زده آن را تعمیق کند. از این منظر آیا نمی‌توان گفت که سخنان معاون وزیر صمت خود مشوقی است برای احتکار کالا و آیا این نوع برداشت در ساختار مدیریتی کشور در توزیع کالا، به معنای تقویت احتکار کالای تولید شده اکنون برای افزایش تورم فردا با توجه به افزایش قیمت ارز یا دیگر شاخص‌ها نیست؟اکنون به نظر می رسد که دولت آقای رئیسی به عنوان دولت جهادی و انقلابی از نظر اصولی و انقلابی تکلیف خود را با این روش مندرج در سخنان معاون وزیر صمت روشن کند که آیا می‌خواهد با این روش‌ها شکاف طبقه فرودست را با طبقه ثروتمند افزایش دهد و در عمل شعار حمایت از اقشار آسیب‌پذیر تبدیل به حمایت ساختاری از اقشار غنی و ثروتمند شود؟ زیرا به نظر می‌رسد روش مذکور تنها به نفع قدرتمندان اقتصادی و سیاسی بوده و تهیدستان از این طریق هر روزه شاهد افول قدرت خرید خود خواهند بود. این موضوع نه تنها اسلام سنتی را تقویت می‌کند بلکه اسلام سیاسی جهادی و انقلابی را که در زمان آقای احمدی‌نژاد بیش از گذشته قدرت گرفت، متهم به تقویت روندهای بدعت گذاشته شده در دولت های نهم و دهم با در پیش گرفتن مشی نئولیبرالی و نه اسلام جهادی و انقلابی می‌کند. این روش راه را باز می‌گذارد برای انتقادهای تند و تیزتری در جبهه اصولگرایان. یکی از انتقادهای جدی این خواهد بود که اسلام سیاسی و اصولگرایان خود را متعهد به تحقق عدالت دانسته و آرای مردم در انتخابات 1400 را از این طریق و با توسل به شعار تحقق عدالت اجتماعی کسب کرده‌اند، اما آیا روش مذکور منتهی به تحقق عدالت اجتماعی می‌شود؟ آیا می‌توان گفت که آموزه‌های اسلام سنتی می‌تواند برای اسلام انقلابی و سیاسی درس‌های گرانبهایی داشته باشد؟