نارضایتی عمومی موجد مسئولیت یا اسباب ترفیع؟
محمدرضا نظرینژاد (وکیل دادگستری)در میانه بیماری، مرگومیر و ناتوانی در کنترل کرونا، خبر تقدیر و تشکر از مسئولین وزارت بهداشت برخلاف انتظار اجتماعی، رسانهای شد. وزارتخانهای که حداقل بنا بر اظهار رئیس اتاق بازرگانی تهران، عاملیت داشته است تا واردات واکسن خارجی را ممنوع کند. بهرغم نرخ رو به تزاید مرگومیر و بهرغم اینکه رابطه علیت مستقیم بین ممنوعیت واردات واکسن خارجی و مرگ شهروندان وجود دارد، تحسین و تشویق مقامات ذیدخل، ازنظر افکار عمومی که اقدامات و نتایج را میبیند، چه معنایی دارد؟ به عبارت بهتر درحالیکه رضایت عمومی از عملکرد وزیر و مسئولین مقابله با کرونا وجود ندارد، ملاک و معیار موردتقدیر قرار گرفتن نامبردگان چه چیزی میتواند باشد؟اینکه منع از واردات واکسن خارجی برای رونق تولید داخل و اتکا به سرمایههای انسانی داخلی بوده است یا اینکه مقاصد و انگیزههای دیگری در بین بوده است، چندان مشخص نیست، اما آنچه مشخص است، این است که مقام مسئول در نهادی که عهدهدار تهیه واکسن داخلی بوده است، بهرغم ناکامی کامل در عمل به وعدهها، ترفیع گرفته و به معاونت اولی ریاستجمهور جدید ارتقا یافته است.ترفیع و ارتقای مقام و موقعیت این بزرگوار ناشی از چه چیزی میتواند باشد؟ آنچه در سطح عمومی و در فضای رسانهای گمانه زده میشود، این است که در غیاب شفافیت و با فقدان حاکمیت قانون، منع ورود واکسن خارجی با ادعای رونق و حمایت از تولید داخلی، منابع مالی سرشاری را نصیب افراد، نهادها و سازمانهای خاص کرده است که جملگی متصل به محافلی بودهاند و نه لزوماً بخش خصوصی. اگر این گمانه صحیح باشد، میتوان حدس زد که از معامله با جان مردم چه میزان سود، نصیب ویژهخواران شده و چه اندازه سماجت در ممنوعیت واردات ملازمه با منفعت این محافل داشته است. در این مورد برآوردهایی مطرح و اخباری جستهگریخته نقل میشود.آنچه بهرغم اینهمه ابهام، قطعی و یقینی است و از سویی میتواند اسباب شگفتی و تحیر باشد، آن است که ناکامی و شکست در مقابله با کرونا و از بین بردن سرمایههای انسانی جامعه و دچار کردن جامعه به یک خسران بزرگ، برای اشخاصی که در حالت متعارف یا کمترین شدت باید متحمل بازخواست حکومتی و تحمل شدیدترین ضمانت اجراها باشند نهتنها هزینه نداشته بلکه متضمن منفعت بوده و تحسین و ترفیع آنها را موجب شده است.اینکه معیار تشویق و تقبیح در این کشور چیست و اساساً خوب و بد یا حسن و قبح در این مرزو بوم چه معنا و معیاری دارد و در این زمینه بین جامعه وحکومت چه اندازه توافق وجود دارد، در جای خود شایسته بررسی است، اما اینگونه اقدامات میتواند ناخواسته، مفهوم این پیام باشد که گویی عمدی در اقدامات برخلاف حقوق ملت وجود داشته و سوءنیتی در کار بوده است و از آن بدتر و بدبینانهتر، این استنباط و نتیجهگیری است که اعمال قدرت نسبت به مردمان و کنترل اجتماعی شهروندان در وضعیت همهگیری فقر، بیماری و فلاکت با سهولت بیشتری همراه است.