بهمناسبت روز پرستار در گفتوگو با دبیرکل خانه پرستار مطرح شد
حمایت از مدافعان سلامت در حد شعار است
همدلی| قبل از شیوع ویروس کرونا توجهها به جامعه پرستاری کمتر بود. شاید بیشتر مردم بهدلیل دریافت خدمات ضعیف پرستاری آن را از چشم پرستار میدیدند، در همان روزها هم کارشناسانی بودند که کمبود نیرو را یکی از دلایل پایین بودن خدمات معرفی کنند اما انگار باید کرونایی میآمد تا شاید دلیل اصلی این نارضایتیها مشخص شود.
بعد از شیوع ویروس کرونا و مواجهه با یک بیماری که هیچ درمانی حداقل تا به امروز ندارد نقش پرستاران در مراقبت از افراد مبتلا پررنگ شد، اما همان مشکل قدیمی سبب شد که روزهای دشواری برای آنها سپری شود و همچنان درحال سپری شدن است. تعداد کم پرستار در بیمارستانها در مواجهه با افراد بیشمار مبتلا به کرونا آنها وارد یک جنگ فرسایشی کرد، تعداد شیفتهای کاری آنها بیشتر شد و دوری از خانواده روح و روانشان را متاثر کرد. درحالی که حدود 60هزار پرستار به کرونا مبتلا شدند نزدیک به 100نفر از آنها جان خود را از دست دادند تا بهدرستی مدافعان سلامت لقب بگیرند. با این وجود شرایط امروز آنها مساعد نیست، بعد از حدود یک سال از شیوع ویروس کرونا درحالیکه پرستاران سایر کشورها آهستهآهسته درحال واکسینه شدن هستند، اما در ایران کادر درمان و پرستاری چشمانداز نزدیکی برای تزریق واکسن کرونا ندارند، حقوق و دریافتیهایشان بهتعویق افتاده و وعدههایی که بهآنها داده شده چون باد هوا بهفراموشی سپرده میشود. در این میان هم برخی از مسئولان با طرح ایدههایی چون بهصدا درآمدن بوق و سوت قطارها و کشتیها نهتنها اقدامی عملی برای خدمت به جامعه پرستاری نمیکنند بلکه سبب اعتراض آنها هم شدهاند. از روزیکه کیانوش جهانپور، رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت گفت «در راستای حمایت و قدردانی از پرستاران و مدافعان سلامت این مرز و بوم، در تاریخ شنبه ۲۹آذر در اقدامی نمادین راس ساعت ۲۰ سوت قطارها، کشتیها، زنگ کارخانجات و صنایع به صدا درآید.» جامعه پرستاری نسبت به آن واکنش نشان داد، برخی از آنها در فضای مجازی نوشتند «امسال سوت قطار، کشتی، کارخانجات را هم برایمان به صدا درآورند. آیا بهتر نیست بگذارید در روز پرستار همکارانم از قوانین اجرا نشده و دور زده شده توسط مسئولان بگویند؟»
درهمینباره محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار با بیان اینکه «در این سالها هیچکاری برای پرستارها انجام نشده و همه حرفها و حمایتها در حد شعار است.» به روزنامه همدلی میگوید: «معمولاً وقتی سازمان بهداشت جهانی یکسال را بهنام گروهی نامگذاری میکند از دو سال قبل برای یافتن دلایل قانع کننده این نامگذاری شروع به بررسی میکند، سال 2020 بهنام پرستارها نامگذاری شد چراکه دنیا به این نتیجه رسید اگر بخواهد در نظام سلامت موفق شود باید به پرستاری توجه کند. در تمام دنیا اولویت اول کشورهای توسعه یافته سلامت مردم است و مهمترین ابزار بهدست آوردن این سلامتی را پرستاران میدانند.»
او ادامه میدهد: «در روزهای شیوع کرونا همین مسئله ثابت شد. امروز بیشترین بار مشکلات کرونا بهدوش پرستاران است. همانطور که میدانید کووید19 فعلاً درمان ندارد و تا لحظه واکسیناسیون عمومی تنها پیشگیری و مراقبتهای پرستاری است که میتواند از حجم تلفات کم کند. امروز کرونا را به جنگ تشبیه میکنند و پرستاران در صف اول این جنگ قرار دارند، بنابراین سایر گروهها باید از افرادی که در خط مقدم جنگ هستند حمایت کنند.»
شریفیمقدم بیان میکند:«حمایتها بهشکلهای مختلف است. شاید اولین حمایت بحث تعداد نیروهای پرستاری باشد. ما قبل از کرونا هم از لحاظ تعداد پرستار در حد کشورهای عقب افتاده بودیم در دوران کرونا این کمبود نیروی پرستاری تشدید شد. قبلتر قرار بود سالانه حدود 10هزار پرستار استخدام کنند تا اینکه فقط وضع موجود بهلحاظ نسبت جمعیت و پرستار حفظ شود با این حال سالهای 95 و 96 و 97 هیچ پرستاری استخدام نشد، سال 98 به اسم استخدام پرستار 10هزار نفر مجوز صادر شد که فقط 4هزار نفر آنها پرستار بودند، این 4هزار نفر هم سال 99 وارد بازار کار شدند، اما این تعداد واقعاً کافی نیست، امسال حدود 6هزار پرستار فقط بهخاطر کرونا از چرخه خارج شدند.»
دبیرکل خانه پرستار عنوان میکند: «معتقدم کمبود کادر پرستاری یک مطالبه مردمی هست، مردم باید بدانند تعداد پرستار نسبت مستقیم با سلامت مردم دارد، هرقدر که این تعداد از شاخصهای کیفیت پایینتر بیاید آمار تلفات بالاتر میرود، امروز تعداد پرستار بهگونهای است که مردم 50درصد از خدماتی که باید دریافت کنند را نمیگیرند و این یعنی تعداد مرگهای بیشتر. امروز برخی کشورها بهازای هر هزار نفر جمعیت 10نیروی پرستاری دارد، با این وجود باز هم امکان مهاجرت پرستارها را به کشور خودشان فراهم کردهاند، در ایران این نسبت بهازای هر 10هزار نفر، در بهترین حالت 1.5نفر است، در این شرایط اگر تعداد کادر پرستاری دو برابر هم شود تازه مردم به حداقل استاندارد دریافت خدمات دسترسی پیدا میکنند.»
او یادآور میشود: «از طرفی امسال چهاردهمین سال است که میگویند قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری اجرا میشود، قانونی که هم بهنفع مردم است هم بهنفع پرستار، امروز وقتی یک پرستار خدمات پرستاری را انجام میدهد تعرفهاش به پزشک میرسد، درحالیکه اگر خدمات پرستاری با تعرفه پرستارها انجام شود برخی از هزینههای مردم و بیمهها یکسوم خواهد شد، یعنی بهنفع همه است اما با این وجود اجازه چنین کاری را نمیدهند. من معتقدم امسال هم اجرا نخواهد شد، چراکه اصلاً در بودجه 1400 پیشبینی نشده است. معتقدم دلیل اینکه این قانون اجرا نمیشود تعارض منافع است.»< br>شریفیمقدم ادامه میدهد: «امروز کشورهای پیشرو مسئله تعارض منافع را در تمام امور حل کردند از جمله در نظام سلامت، اما در وزارت بهداشت ما در ایران تصمیمگیر، تصمیمساز، عامل اجرا، سیاستگذار، ناظر، هیئت انتظامی، همهاش یک گروه هستند، اینها در بیمارستانهای دولتی شاغل هستند و در بیمارستان خصوصی هم همینطور، مطب دارند و یک کلینیک هم راه انداختهاند، در شورای عالی بیمه و کمیسیون بهداشت هم هستند، در چنین شرایطی تعارض منافع ایجاد میشود، هرکسی باید یک شغل داشته باشد، در آمریکا بیش از 90درصد روسای بیمارستانها پزشک نیستند و آن 10درصد هم که پزشک هستند طبابت نمیکنند و وارد عرصه مدیریت شدهاند، اما ما رئیس دانشگاه علوم پزشکی داریم که با وجود این همه گرفتاری، یعنی حدود 10 الی 15 بیمارستان زیر نظرش هست باز هم صبحها در بیمارستان خصوصی عمل جراحی انجام میدهد.وقتی معاون درمان وزارتخانه خودش رئیس بیمارستان خصوصی هست مگر میشود جلوی این قبیل حوادث را گرفت؛ راهکار اصلی کنار گذاشتن تعارض منافع است، بهقدری باید این تعارض را فریاد زد که بلاخره شاید روزی اصلاح شود.»
بعد از شیوع ویروس کرونا و مواجهه با یک بیماری که هیچ درمانی حداقل تا به امروز ندارد نقش پرستاران در مراقبت از افراد مبتلا پررنگ شد، اما همان مشکل قدیمی سبب شد که روزهای دشواری برای آنها سپری شود و همچنان درحال سپری شدن است. تعداد کم پرستار در بیمارستانها در مواجهه با افراد بیشمار مبتلا به کرونا آنها وارد یک جنگ فرسایشی کرد، تعداد شیفتهای کاری آنها بیشتر شد و دوری از خانواده روح و روانشان را متاثر کرد. درحالی که حدود 60هزار پرستار به کرونا مبتلا شدند نزدیک به 100نفر از آنها جان خود را از دست دادند تا بهدرستی مدافعان سلامت لقب بگیرند. با این وجود شرایط امروز آنها مساعد نیست، بعد از حدود یک سال از شیوع ویروس کرونا درحالیکه پرستاران سایر کشورها آهستهآهسته درحال واکسینه شدن هستند، اما در ایران کادر درمان و پرستاری چشمانداز نزدیکی برای تزریق واکسن کرونا ندارند، حقوق و دریافتیهایشان بهتعویق افتاده و وعدههایی که بهآنها داده شده چون باد هوا بهفراموشی سپرده میشود. در این میان هم برخی از مسئولان با طرح ایدههایی چون بهصدا درآمدن بوق و سوت قطارها و کشتیها نهتنها اقدامی عملی برای خدمت به جامعه پرستاری نمیکنند بلکه سبب اعتراض آنها هم شدهاند. از روزیکه کیانوش جهانپور، رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت گفت «در راستای حمایت و قدردانی از پرستاران و مدافعان سلامت این مرز و بوم، در تاریخ شنبه ۲۹آذر در اقدامی نمادین راس ساعت ۲۰ سوت قطارها، کشتیها، زنگ کارخانجات و صنایع به صدا درآید.» جامعه پرستاری نسبت به آن واکنش نشان داد، برخی از آنها در فضای مجازی نوشتند «امسال سوت قطار، کشتی، کارخانجات را هم برایمان به صدا درآورند. آیا بهتر نیست بگذارید در روز پرستار همکارانم از قوانین اجرا نشده و دور زده شده توسط مسئولان بگویند؟»
درهمینباره محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار با بیان اینکه «در این سالها هیچکاری برای پرستارها انجام نشده و همه حرفها و حمایتها در حد شعار است.» به روزنامه همدلی میگوید: «معمولاً وقتی سازمان بهداشت جهانی یکسال را بهنام گروهی نامگذاری میکند از دو سال قبل برای یافتن دلایل قانع کننده این نامگذاری شروع به بررسی میکند، سال 2020 بهنام پرستارها نامگذاری شد چراکه دنیا به این نتیجه رسید اگر بخواهد در نظام سلامت موفق شود باید به پرستاری توجه کند. در تمام دنیا اولویت اول کشورهای توسعه یافته سلامت مردم است و مهمترین ابزار بهدست آوردن این سلامتی را پرستاران میدانند.»
او ادامه میدهد: «در روزهای شیوع کرونا همین مسئله ثابت شد. امروز بیشترین بار مشکلات کرونا بهدوش پرستاران است. همانطور که میدانید کووید19 فعلاً درمان ندارد و تا لحظه واکسیناسیون عمومی تنها پیشگیری و مراقبتهای پرستاری است که میتواند از حجم تلفات کم کند. امروز کرونا را به جنگ تشبیه میکنند و پرستاران در صف اول این جنگ قرار دارند، بنابراین سایر گروهها باید از افرادی که در خط مقدم جنگ هستند حمایت کنند.»
شریفیمقدم بیان میکند:«حمایتها بهشکلهای مختلف است. شاید اولین حمایت بحث تعداد نیروهای پرستاری باشد. ما قبل از کرونا هم از لحاظ تعداد پرستار در حد کشورهای عقب افتاده بودیم در دوران کرونا این کمبود نیروی پرستاری تشدید شد. قبلتر قرار بود سالانه حدود 10هزار پرستار استخدام کنند تا اینکه فقط وضع موجود بهلحاظ نسبت جمعیت و پرستار حفظ شود با این حال سالهای 95 و 96 و 97 هیچ پرستاری استخدام نشد، سال 98 به اسم استخدام پرستار 10هزار نفر مجوز صادر شد که فقط 4هزار نفر آنها پرستار بودند، این 4هزار نفر هم سال 99 وارد بازار کار شدند، اما این تعداد واقعاً کافی نیست، امسال حدود 6هزار پرستار فقط بهخاطر کرونا از چرخه خارج شدند.»
دبیرکل خانه پرستار عنوان میکند: «معتقدم کمبود کادر پرستاری یک مطالبه مردمی هست، مردم باید بدانند تعداد پرستار نسبت مستقیم با سلامت مردم دارد، هرقدر که این تعداد از شاخصهای کیفیت پایینتر بیاید آمار تلفات بالاتر میرود، امروز تعداد پرستار بهگونهای است که مردم 50درصد از خدماتی که باید دریافت کنند را نمیگیرند و این یعنی تعداد مرگهای بیشتر. امروز برخی کشورها بهازای هر هزار نفر جمعیت 10نیروی پرستاری دارد، با این وجود باز هم امکان مهاجرت پرستارها را به کشور خودشان فراهم کردهاند، در ایران این نسبت بهازای هر 10هزار نفر، در بهترین حالت 1.5نفر است، در این شرایط اگر تعداد کادر پرستاری دو برابر هم شود تازه مردم به حداقل استاندارد دریافت خدمات دسترسی پیدا میکنند.»
او یادآور میشود: «از طرفی امسال چهاردهمین سال است که میگویند قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری اجرا میشود، قانونی که هم بهنفع مردم است هم بهنفع پرستار، امروز وقتی یک پرستار خدمات پرستاری را انجام میدهد تعرفهاش به پزشک میرسد، درحالیکه اگر خدمات پرستاری با تعرفه پرستارها انجام شود برخی از هزینههای مردم و بیمهها یکسوم خواهد شد، یعنی بهنفع همه است اما با این وجود اجازه چنین کاری را نمیدهند. من معتقدم امسال هم اجرا نخواهد شد، چراکه اصلاً در بودجه 1400 پیشبینی نشده است. معتقدم دلیل اینکه این قانون اجرا نمیشود تعارض منافع است.»< br>شریفیمقدم ادامه میدهد: «امروز کشورهای پیشرو مسئله تعارض منافع را در تمام امور حل کردند از جمله در نظام سلامت، اما در وزارت بهداشت ما در ایران تصمیمگیر، تصمیمساز، عامل اجرا، سیاستگذار، ناظر، هیئت انتظامی، همهاش یک گروه هستند، اینها در بیمارستانهای دولتی شاغل هستند و در بیمارستان خصوصی هم همینطور، مطب دارند و یک کلینیک هم راه انداختهاند، در شورای عالی بیمه و کمیسیون بهداشت هم هستند، در چنین شرایطی تعارض منافع ایجاد میشود، هرکسی باید یک شغل داشته باشد، در آمریکا بیش از 90درصد روسای بیمارستانها پزشک نیستند و آن 10درصد هم که پزشک هستند طبابت نمیکنند و وارد عرصه مدیریت شدهاند، اما ما رئیس دانشگاه علوم پزشکی داریم که با وجود این همه گرفتاری، یعنی حدود 10 الی 15 بیمارستان زیر نظرش هست باز هم صبحها در بیمارستان خصوصی عمل جراحی انجام میدهد.وقتی معاون درمان وزارتخانه خودش رئیس بیمارستان خصوصی هست مگر میشود جلوی این قبیل حوادث را گرفت؛ راهکار اصلی کنار گذاشتن تعارض منافع است، بهقدری باید این تعارض را فریاد زد که بلاخره شاید روزی اصلاح شود.»