تقابل اخلاق حرفه‌‌‌‌‌‌ای ورزشکاران و گروه‌های رسانه‌ای
علی‌بدیع ( روزنامه نگار مستقل)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2488
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


همدلی” خوش‌بینی مفرط هواداران در کنار نقد بی‌امان دولت از سوی تندروها را بررسی می‌کند“

آونگ گفتمان سیاسی موافقان و مخالفان دولت

همدلی| آرزوبخشنده: مرور اخبار و اظهارات بعد از پیروزی “مسعود پزشکیان” و موضع‌گیری رئیس‌جمهور و کابینه‌اش در فراز و نشیب سیاست نشان می‌دهد دو طیف مهم اطراف رئیس‌جمهور را گرفته‌اند. طیف اول کسانی هستند که از هر سخن و کارکردی در دولت، شیدایی به خرج می‌دهند و با ایما و اشاره و قلم چرخاندن به توجیه هر گفته وعملکرد رئیس‌جمهور می‌پردازند و طیف مقابلی هم وجود دارد که از هر نکته‌ای کوه می‌سازند و دولت را در دایره مقایسه با رئیسی و دولت سیزدهم ضعیف نشان می‌دهند. دیروز “کیهان” در مطلبی با برجسته کردن انتخاب مدیران میانی، وارد موضوع جدیدتری شد. این روزنامه با اشاره به سخنان پزشکیان درباره تشکیل کمیته‌ای برای شناخت افراد متخصص و شایسته و انتخاب آنها برای معاونت‌ها و مدیریت‌های میانی کشور این‌گونه نوشت که نباید زاویه‌دارها به میدان راه پیدا کنند. البته بخشی از اظهارات این گزارش درست به نظر می‌آمد، آنجا که عنوان شد تاثیر مدیران میانی در موفقیت و ناکارآمدی دولت بیش از مدیران ارشد و وزراست. اما عینک سیاسی همچنان بر چشم برخی طیف‌های اصولگراست و زاویه با آنچه که آنها از انقلابی بودن تفسیر می‌کنند مانع دیدن واقعیت‌های می‌شود که جامعه با آن رو به روست.
در مقابل این نظر بعد از یک دوره نقد داخلی اصلاح‌طلبان و میانه‌روها به مسعود پزشکیان در چینش کابینه، سکوتی جالب و قابل تامل حاکم شده که البته با خوشبینی مفرط برخی رسانه‌های طرفدار دولت تبدیل به آسیب جدی خواهد شد. این گروه درصدند هرگونه عملکرد دولت را به بهای رویگردانی مردم هم که شده، توجیه کنند و با عناوین مختلف این نکته را گوشزد کنند که پزشکیان دقیقا در مسیر مطالبات قرار گرفته است. دیروز “عصر ایران” در مطلبی نوشته بود؛ همین که کیهان نپسندیده یعنی آسانسور پزشکیان روشن شده است! نویسنده این مطلب که سعی داشت وانمود کند وقتی تندروها هنوز مخالفت می‌کنند، راه پزشکیان صحیح و مناسب است، نوشت: «همین که کیهان انتصابات جدید را نپسندیده نشان می‌دهد آسانسور پزشکیان روشن شده است، چون از انتصاب «زاویه‌دارها» انتقاد کرده، اما این انگ اگر کارگر بود نمایندگان هم سو با خودشان اعتنا می‌کردند و روزچهارشنبه ۳۱ مرداد به همه ۱۹ وزیر پیشنهادی رأی نمی‌دادند. تعبیر “آسانسور پزشکیان” را برای فانتزی کردن موضوع به کار نمی‌برم و می‌دانم از جدیت قضیه می‌کاهد و دستگاه مدرن ربطی به آموزه‌های نهج البلاغه ندارد، اما غرض این است که قرار است کسانی را که در بالایی نا موجه جا خوش کرده‌اند پایین بیاورد و پایین نشستگانی را از حاشیه به متن.» بخشی از این اشاره بازمی‌گردد به سخنان مسعود پزشکیان در مراسم تودیع و معارفه وزیر کشور که گفته بود: «در این دولت کسانی که بدون دلیل موجه بالا رفته‌اند پایین می‌آیند و کسانی که به ناحق پایین رفته‌اند، بالا کشیده خواهند شد.» اما گزینش کردن سخنان پزشکیان کار آسانی نیست چرا که او بلافاصله بعد از هر موضع قاطعانه‌ای آن را تعدیل می‌کند. گواه اینکه مسعود پزشکیان بلافاصله بعد از این ادبیات ارائه شده در مراسم روز دوشنبه به این نکته نیز صراحتا اشاره کرد که: « اگر قرار باشد همان مسیری که تا امروز طی شده را ادامه دهیم و فقط تعدادی از مدیران و افراد تغییر کنند، به مقصد سند چشم‌انداز نخواهیم رسید. بنده در یکی از نشست‌های انتخاباتی خود به صراحت گفتم که ابتدا یک اصولگرا هستم که به اصولی پایبندم، اما باور دارم که برای رسیدن به این اصول ناگزیر باید به اصلاحاتی تن دهیم تا عدالت و حق در جامعه اجرا شود.»
گفتمان میانه پزشکیان
اما چرا هر کسی از ظن خود مدافع یا منتقد مسعود پزشکیان می‌شود و این کار چندان سخت نیست؟ اینکه گفتمان پزشکیان می‌تواند در دو سمت مورد وثوق یا نقد قرار گیرد مزیت نسبی او تلقی می‌شود یا آسیب‌های سیاسی آن در آینده فرایند اداره جامعه را با چالش مواجه می‌کند؟ آنچه که به عنوان وفاق در لایه‌های سیاسی طرح شده برای مردم کافی است؟ میانه‌روی از جنس دولت جدید را باید در قیاس با کدام دوره سیاسی ایران مورد تحلیل قرار داد؟ میانه‌روی پزشکیان نه شباهت معنایی با دوران روحانی دارد، نه مانند خاتمی مترقی است و نه مانند هاشمی رفسنجانی اقتدارآور. همین طور باید گفت شباهت‌های پوپولیستی ادبیات رئیس‌جمهور جدید با احمدی‌نژاد نیز در یک ظرف جمع نمی‌شود. اگر این فرضیات را بپذیریم باید ابتدا اعتراف کنیم که پزشکیان بر خلاف آنچه که راست‌های افراطی و یا چپ‌های شیدایی از گفتمان او روایت کرده‌اند چندان با بطن موضوع همخوانی ندارد. البته اصولگرایان تندروی نزدیک به طیف‌های سنتی این موضوع را بیشتر درک کرده‌اند و جانب احتیاط را گرفته‌اند. حتی ادبیات روزنامه‌های اصولگرای کاملا منتقد با پرهیز محتاطانه از نقد تند و ابراز برادری عنوان می‌شود و در بخشی از رسانه‌های اصولگرا نیز نعل و میخ و نوسان تحلیل از اتفاقات کاملا پیداست. به طور مشخص در موضوع رای اعتماد کابینه و توئیت‌های جنجالی برخی وابسته‌های دولت سایه در ایران، اصولگراها به نقد این افراد پرداختند و به دلیل اطلاعات پشت‌پرده‌ای که داشتند آنها را تقبیح هم کردند. البته فصل مشترک گلایه‌ها به این ختم شد که بهتر بود مسعود پزشکیان آنقدر غلیظ و صریح عنوان نمی‌کرد که کابینه‌اش را با بالا هماهنگ کرده است. اما وفاق مورد نظر رئیس‌جمهور فعلا طرفدارانی را در سمت محافظه‌کارها ایجاد کرده که در کوتاه‌مدت حجم انتقادات را کاهش می‌دهد.
تله توجیه یا ناگزیر قناعت؟
 اما روی دیگر ماجرا در طیف اصلاح‌طلب و میانه‌رو نشان می‌دهد که برخی الیت‌های رسانه‌ای در دام توجیه افتاده‌اند. این افراد شناخته شده هر روز با سوژه‌یابی و نقطه‌یابی حساسیت‌ها بر این باورند که باید دولت را فقط تشویق کرد. این کف‌زدن‌های مداوم اگر روزهای اول برای سهم‌خواهی یا تقسیم کابینه و مدیریت‌ها بود، امروز از سر ناگزیری است که فضای سیاسی سه سال گذشته بر جامعه سیاسی کشور تحمیل کرده است. این طیف به دلیل فترت طولانی از قدرت و نقد شرایط موجود، حضور پزشکیان را یک فرصت می‌بینند و نقد دوباره را به مثابه نق‌زدن‌های مکرر از خود دور کرده‌اند. این فرصت به گمان شیداهای سیاسی امروز، ممکن است با باد مخالفی از سمت آنها نقطه قدرت فعلی در کابینه را به سمت دیگری هل دهد. چنانکه مسعود پزشکیان بارها این جمله را تکرار کرده است که من یک اصولگرا هستم که به اصلاحات عقیده دارم. اما در دیالوگ پزشکیان اصولگرایی اصل است و اصلاحات نه به معنای اصلاح‌طلبانه آن بلکه به معنای شکافتن مشکلات و بیرون انداختن معایب مطرح می‌شود، همانطور که او در رقابت‌های انتخاباتی گفته است من به هیچ حزب و جریانی وابسته نبوده و نیستم . او حتی در گفت‌وگویی اشاره کرده بود که برای رای آوردن از افرادی  استفاده کرده که گاهی حساسیت تندروها را هم برانگیخته است. بنابراین قناعت سیاسی رسانه‌های اصلاحات و میانه‌روهای منتقد شرایط سه سال گذشته در شرایط فعلی نه از سر کج‌فهمی که اغماض منعفت‌طلبانه در سیاست است. البته این فراموشکاری عامدانه آنها را امیدوار به تغییر نگه خواهد داشت و حداقل در کوتاه مدت بر تصمیم آرای خاموش و هواداران پزشکیان نسبت به زاویه‌های کابینه با توقعات مردمی نیز موثر خواهد بود. اما دوام آن چند ماه به طول می‌انجامد وابسته به چالش‌هایی است که کابینه چهاردهم در مواجهه با آن عملکرد واقعی خود را نشان خواهد داد.
دولت به زودی ناگزیر به موضع‌گیری خواهد بود
در سمت و سوی دولت و کابینه چیده شده پزشکیان موضوع طور دیگری باید تحلیل شود. هزینه و فایده چینش مشورتی کابینه از یکسو و سرد نگه داشتن توقعات زیر تب مطالبات مردمی از سوی دیگر، دولت را به‌زودی واردگود موضع‌گیری‌های مستقیم‎‌تر و شفاف‌تر خواهد کرد. گرچه خبرگزاری‌های دولتی سعی دارند با صورت‌بندی اولویت‌ها و برجسته کردن برخی مطالبات نمره بیشتری به موضوعات کاملا اقتصادی بدهند اما این اولویت‌گذاری بدون توجه به جوانب محدودیت‌ها در حالیکه برنامه هفتم به عنوان محور حرکت با مشکلات فراوانی رو به روست، در آینده نزدیک زیر سایه حوادث مهم در سیاست خارجی، کسری‌های معمول بودجه‌ای و توقعات انتظاری مردم در فضای اقتصادی و سیاسی رنگ دیگری به خود خواهد گرفت.

یکی از رسانه‌های هوادار پزشکیان دیروز در مطلبی اینگونه عنوان کرده بود که بنای پزشکیان برآوردن وعده‌ها بدون ایجاد حساسیت و تنش خواهد بود. این موضوع با اشاره به مراسم تودیع و معارفه وزیر کشور اینطورعنوان شد که «درست است که وعده‌های اصلی پزشکیان، مشخصا رفع فیلترینگ و حذف طرح موسوم به نور درباره پوشش زنان بوده اما همین که درمراسم معارفه وزیر جدید کشور سایه این طرح  حس نمی‌شد جای امید برای حذف باقی گذاشته و مهم‌تر از آن رفع فیلترینگ هم یک ضرورت است. »
گفتمان آشتی‌جوی پزشکیان
به هرحال امیدواری در مردم در این دوره از انتخابات رنگ دیگری داشته است. این امید نه از سر کاریزمای پزشکیان بلکه برای خروج از بن‌بست‌ها، بخشی از آرای منتقد را به میدان آورد. هراس از دولت در سایه و کارشکنی‌های آنها با تجربه سه سال گذشته روی میز افکار عمومی، این نتیجه را در نهایت حاصل کرد که شاید پزشکیان بتواند روی محدودیت‌های موجود خط کمرنگی بکشد. اما آونگ گفتمان سیاسی پزشکیان و کابینه‌اش گرچه با ادبیات رئیس‌جمهور همخوانی دارد همانقدر که گاهی فریباست، تداخل معنایی هم ایجاد می‌کند. بر خلاف گفته‌ها و اصرار تحلیل‌های رسانه‌ای  آنچه که امروز بیش از هر مولفه‌ای در گویش سیاسی دولت پیداست، نبود نقشه راه منسجم و هماهنگی در گفتار است. بدنه کارشناسی و معاونت‌های دولت از عارف گرفته تا ظریف و قائم‌پناه شیوه‌های مختلفی را برای بیان مطالبات مردم در پیش گرفته‌اند. چسبندگی عارف به اخلاق‌مداری سیاست‌گریز در کنار فاش‌گویی ظریف که همراه با گلایه‌هاست همراه زبان آشتی‌جوی معاون اجرایی او در مطابقت با چینش وزرای فراجناحی‌ ممکن است در آینده اصطکاک‌های درونی را بیشتر نشان دهد، همانگونه که ظریف یکبار رفت و به کابینه بازگشت. این تنوع در وزرای اقتصادی هم چندان بدون آسیب نخواهد بود. در عین‌حال که مسعود پزشکیان سعی خواهد کرد گفتمان سیاسی خود را در ترازوی قدرت به طور منظم و مستمر میزان کند. باید دید آشتی‌جویی و اخلاق‌مداری پزشکیان و برخی اطرافیان او ماه عسل وفاق را تا کجا استمرار خواهد بخشید.