انتخاب مشروط «گفتمان وفاق»!
محمدحسن علایی(جامعهشناس)رئیس جمهور آینده باید رئیس جمهور حداقل سه بخش از جامعه باشد بخش حامیان خود بخش حامیان رقیب و بخش خاموش جامعه! حال باید دید کدام یک از دو چهره ی باقی مانده در عرصه رقابت توان چنین مدیریت همهشمول را دارد؟ مسئله زنان؛ مسئله نسل نوجوانان و جوانان؛ مسئله ديپلماسي جهانی، مسئله مقاومت و نظام سلطه، مسئله شکاف نوگرایان و سنتگرایان، مسئله عدم وجود تحزب واقعی و نهادهای مدنی، مسئله شکاف دولت و ملت؛ مسئله مهاجرت متخصصین؛ مسئله محیط زیست؛ مسئله دانشگاه و فرهنگ؛ مسئله اقتصاد و اشتغال؛ مسئله رانت و فساد ... و در یک کلام «مسئلهی ایران»؛ اینجانب را به عنوان یک جامعهشناس دغدغهمند و نظریه پرداز گفتمان وفاق (در راستای تبیین جامعهشناختی آرای برادر ارجمندم دکتر بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه دانشگاه) بر آن میدارد که علی رغم فهم دغدغههای عموم مردم دلسرد از مشارکت فارغ از عناصر بدخواه داخلی و خارجی در روز ۱۵ تیر به کاندیدای اصلح رای دهم حقیقتا برای آینده ی پرمخاطرهی ایران.... و البته مشروط بر اینکه وی بتواند:
-شکاف حاکمیت و مردم را در حد توان ترمیم کند.
-مسئله زنان و جوانان را با همدلی و تعامل با همهی ظرفیتها و نه با قهر و تخاصم به سمت حل و فصل سوق دهد.
-شکاف نوگرایان، تحولخواهان، و سنتگرایان و نیروهای گفتمان انقلاب را در حد توان ترمیم کند.
-اجازهی رخنهی بدخواهان در میان اقوام متنوع ایرانی را ندهد و قاطعانه با ایشان مرزبندی داشته باشد.
-قدرت ملی را برای دفاع از منافع ملی ارتقا دهد و اعتماد و سرمایه اجتماعی را افزایش دهد.
-مطالبات اهل فرهنگ و دانشگاهیان را با رجوع به متخصصین جامه تحقق بخشد.
-از مواضع اصولی ایران در برابر نظام سلطه جهانی کوتاه نیاید و مدافع حفظ قدرت و شأن نیروهای نظامی کشورمان باشد.
- با عقلانیت و با حفظ عزت ديپلماسي کشور را سامان دهد و با حفظ استقلال با شرق و غرب و همسایگان تعامل سازنده داشته باشد.
-اقتصاد را به ریل تولید با تاکید بر مشارکت مردم باز گرداند و در بازارهای جهانی امکانات توسعه کشور و مسیر سرمايهگذاري را ارتقا دهد.
-توسعه را به مثابه ظرفیت حل مسائل کشور قلمداد کند
-با فساد مبارزه کند و به هیج وجه جناحی عمل نکند!
-خود را متعلق به این جناح و آن جناح نداند، رئیس جمهور همه مردم ایران باشد.