ساترا؛ مدعی عدالت، مانع نوآوری
«اکنون» را حذف کردید با آینده بی«عادل» چه میکنید؟!
مهدی فیضیصفت روزنامهنگار در روزهای گذشته، موضوع توقیف برنامههای عادل فردوسیپور و سروش صحت از سوی سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر (ساترا) به یکی از بحثهای داغ رسانهای تبدیل شده است. اگرچه ساترا مدعی است اقدامش در چارچوب قوانین بوده، بسیاری این تصمیمها را تلاش صداوسیما برای حذف هرگونه رقابت در فضای رسانهای میدانند.
عادل فردوسیپور پس از سالها دوری از گزارشگری، با پخش گزارش مسابقات لیگ قهرمانان اروپا از طریق فضای مجازی، بار دیگر به عرصه گزارشگری بازگشت، اما طولی نکشید که ساترا به دلیل «عدم اخذ مجوز پخش زنده»، دستور توقف فعالیت او را صادر کرد. در بیانیه رسمی ساترا آمده است که تولید و پخش زنده برنامهها در فضای مجازی در انحصار صداوسیما است و سکوهای فعال باید با اخذ مجوزهای لازم یا همکاری با IPTVهای تحت نظارت صداوسیما، فعالیت کنند. این اقدام با واکنشهای گستردهای مواجه شد. بسیاری از کاربران و فعالان رسانهای این تصمیم را نشانهای از تلاش صداوسیما برای مهار رقابت و حفظ انحصار رسانهای دانستند.
شباهت «اکنون» به «کتابباز» و جنجال حقوق مالکیت
درباره برنامه «اکنون» به کارگردانی سروش صحت، ساترا اعلام کرد که این برنامه به دلیل شباهت به برنامه «کتابباز» شبکه نسیم و رعایت نکردن حقوق مالکیت معنوی متوقف شده است. به گفته معاون کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا، برنامه «اکنون» توقیف نشده، بلکه نامه ابلاغی صرفا یک تذکر برای رعایت اصلاحات لازم بوده است. ساترا همچنین تأکید کرد که تصمیمات این سازمان سلیقهای نیست و شورای صدور مجوز، متشکل از نمایندگانی از وزارت ارشاد، دادستانی، صداوسیما و افراد حقیقی درباره اصلاحات و مجوزها تصمیمگیری میکند.
ساترا در دفاع از تصمیماتش اعلام کرده که ضابط قضایی نیست و نمیتواند هیچ برنامهای را بدون هماهنگی با قوه قضاییه توقیف کند. با این حال، کارشناسان معتقدند که چنین برخوردهایی، حتی در قالب تذکر، میتواند به منزله محدودسازی فضای رقابتی رسانهای تلقی شود.
صداوسیما برابر رقابت؟
منتقدان معتقدند صداوسیما از مدتها قبل، با استفاده از ابزارهای قانونی و نهادهایی همچون ساترا، تلاش کرده تا هرگونه رقابت را در فضای رسانهای کنترل کند. توقف فعالیتهای چهرههایی چون عادل فردوسیپور و سروش صحت نمونههای روشنی از این تلاشها هستند. به نظر میرسد، اقدامات اخیر ساترا بیش از آنکه به تنظیمگری منصفانه منجر شود، انتقاداتی را در خصوص رویکرد انحصارگرایانه صداوسیما در فضای رسانهای ایران برانگیخته است. این سؤال همچنان باقی است: آیا حذف رقابت راهحلی برای جلب مخاطب خواهد بود؟
این وقایع نشان میدهد که نقش ساترا در فضای رسانهای کشور از منظر برخی به عنوان ابزاری برای محدودسازی رقابت و حذف برنامههای پرطرفدار قلمداد میشود. توقف انتشار برنامههای محبوبی مانند «اکنون» و گزارشهای عادل فردوسیپور، انتقادات گستردهای را به همراه داشته است. برخی معتقدند که سازمان صداوسیما و ساترا در تلاش هستند با جلوگیری از فعالیت رسانههای مستقل، انحصار محتوای صوت و تصویر در کشور را حفظ کنند.
از سوی دیگر، ساترا تأکید دارد که اقداماتش مبتنی بر رعایت قوانین و مقررات است و هدفی جز ساماندهی فضای رسانهای ندارد، اما ابهام در شفافیت تصمیمگیریها، ساختار پیچیده شورای صدور مجوز و بهانههای مرتبط با حقوق مالکیت معنوی همچنان چالشهایی است که اعتماد عمومی به این نهاد را کاهش داده است.
این وضعیت پرسشهایی اساسی را در خصوص نقش و وظایف ساترا مطرح میکند: آیا این سازمان صرفا یک نهاد نظارتی برای رعایت قوانین است یا آنگونه که منتقدان میگویند در جهت حفظ منافع سازمان صداوسیما عمل میکند؟ در فضایی که رسانههای آنلاین روزبهروز گستردهتر میشوند، چگونه میتوان میان رقابت آزاد و نظارت قانونی توازن برقرار کرد؟
تلاش برای شفافیت یا تقویت انحصار؟
آنچه مشخص بوده، این است که فضای رسانهای ایران با تحولاتی عمیق روبروست و مخاطبان به دنبال محتوای متنوع و باکیفیت هستند. برنامههای افرادی چون سروش صحت و عادل فردوسیپور که از چهرههای محبوب عرصه هنر و ورزش هستند، توانستهاند توجه بسیاری را به خود جلب کنند. حال باید دید که آیا ساترا و دیگر نهادهای نظارتی میتوانند با در نظر گرفتن منافع عمومی و شفافیت بیشتر، اعتماد از دست رفته را بازگردانند یا اینکه محدودیتهای اعمال شده به تقویت انحصار رسانهای خواهد انجامید. در نهایت، این سؤال مطرح است که آیا مخاطبان ایرانی که به دنبال محتوای متفاوت و جذاب هستند، باید قربانی محدودیتهای قانونی و نظارتی شوند یا اینکه زمان آن رسیده است که قوانین رسانهای بازنگری و اصلاح شوند؟
آنچه بیش از همه در این میان اهمیت دارد، بازنگری در قوانین و سیاستگذاریهای مرتبط با رسانههای صوتی و تصویری است. توسعه فناوری و گسترش پلتفرمهای آنلاین باعث شده روشهای سنتی نظارت و مدیریت رسانهها دیگر کارایی لازم را نداشته باشند؛ به ویژه در کشوری مانند ایران که مردم به دلیل محدودیتهای متعدد، به رسانههای آنلاین به عنوان فضایی برای بیان نظرات و دسترسی به محتوای متنوع تکیه میکنند، نظارت سختگیرانه میتواند به کاهش اعتماد عمومی و رویگردانی از رسانههای داخلی منجر شود.
یکی از پیشنهادهای مطرحشده، تشکیل نهادی مستقل از سازمان صداوسیما برای نظارت بر پلتفرمهای آنلاین است. این نهاد میتواند با مشارکت فعالان صنعت، دانشگاهیان و نمایندگان عمومی، سازوکارهایی شفاف و عادلانه را برای مدیریت و نظارت بر رسانهها تعریف کند. در چنین شرایطی، رقابت سالم میان رسانهها تقویت شده و فرصت برای ارائه محتوای متنوعتر و باکیفیتتر فراهم میشود.
پاسخ به مخاطبان: ضرورتی برای آینده رسانهها
نکتهای که نباید از آن غافل شد، این است که مخاطبان امروز نه تنها خواستار محتوای جذاب و متنوع بودهاند، بلکه به دنبال آزادی انتخاب و شفافیت در تولید و توزیع محتوا هستند. تجربه کشورهایی که فضای رسانهای آزاد و رقابتی دارند نشان داده اعتمادسازی در میان مخاطبان، به افزایش کیفیت تولیدات داخلی و کاهش وابستگی به رسانههای خارجی کمک میکند. در این راستا، نقش نهادهای دولتی و تصمیمگیرنده کلیدی است. آیا ساترا و سازمان صداوسیما آماده هستند جایگاه خود را بازتعریف کنند و به جای محدودسازی رقابت، به بهبود کیفیت تولیدات داخلی بپردازند؟ آیا قوانین مرتبط با رسانهها و فضای مجازی بازنگری خواهد شد تا با تحولات جهانی هماهنگ شود؟
پایان انحصار، آغاز فصل جدید؟
آنچه سرنوشت رسانههای ایران را رقم خواهد زد، میزان آمادگی نهادهای مرتبط برای پذیرش تغییرات و هماهنگی با نیازهای روز مخاطبان است. حذف یا محدودیت برنامههایی مانند «اکنون» شاید بتواند در کوتاهمدت برخی اهداف را محقق کند، اما در بلندمدت، بدون شک تأثیرات منفی بر اعتماد مخاطبان و فضای رقابتی رسانهها خواهد گذاشت. فضای رسانهای ایران در آستانه تحولی جدی قرار دارد و آینده آن به تصمیماتی بستگی دارد که امروز گرفته میشود. آیا این تصمیمات به گشودن درهای جدید برای نوآوری و رقابت منجر خواهد شد، یا ادامه مسیر انحصارگرایی، فرصتها را از تولیدکنندگان و مخاطبان داخلی خواهد گرفت؟