«وفاق» به مویی بند است
محسن خرامین(روزنامه‌‌نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2554
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید





بررسی عملکرد تیم‌های ایرانی در آسیا

بربادرفته‌ها

همدلی| ایمان کوچکی: عملکرد تیم‌های ایرانی در این فصل از رقابت‌های لیگ نخبگان و لیگ قهرمانان آسیا 2، به طرز فوق‌العاده‌ای ناامیدکننده بوده و به جز تراکتور که نمایشی سزاوارانه داشت و از گروه خوبی که در آن قرار گرفته بود نهایت استفاده را کرد، سه تیم دیگر یعنی استقلال، پرسپولیس و سپاهان با وضعیت بسیار پیچیده‌ای روبرو هستند. این سه تیم برای صعود به دور بعدی نیاز به اما و اگرهای فراوانی دارند که در این گزارش، تلاش خواهیم کرد به مهم‌ترین دلایل ناکامی نسبی این تیم‌ها اشاره کنیم. دلایلی که از نظر فنی، روحی، مدیریتی و ساختاری به وضوح در عملکرد این تیم‌ها تاثیرگذار بوده‌اند.
اختلاف سطح با رقبای بزرگ
یکی از مهم‌ترین دلایل مشکلات و ناکامی‌های تیم‌های ایرانی، اختلاف سطح فاحش این تیم‌ها با رقبای بزرگ آسیایی است. تدابیر نادرست مدیریتی در این تیم‌ها و وضع قوانین عجیبی چون سقف بودجه که برای تمامی باشگاه‌ها اعمال می‌شود، به اضافه دست بسته بودن باشگاه‌ها در زمینه درآمدزایی، به خصوص در بخش حق پخش تلویزیونی که سال‌هاست موضوعی بغرنج برای باشگاه‌های ایرانی است، باعث شده تا از نظر مالی شاهد فاصله عمیقی بین تیم‌های ایرانی و تیم‌های بزرگ آسیایی از جمله نمایندگان عربستانی و حتی تیم‌های قطری باشیم. این مشکلات مالی در کنار بی‌توجهی به مسائل بازاریابی و درآمدزایی از روش‌های دیگر، باعث شده است که تیم‌های ایرانی عملاً توان رقابت با رقبای قدرتمند و مالی این منطقه را نداشته باشند.
در ادامه، به سایر مشکلات موجود اشاره خواهیم داشت، اما به هیچ عنوان نمی‌توان منکر فاصله عمیق عمق ترکیب تیم‌های ایرانی با رقبای جدی‌شان در منطقه غرب شد. فاصله‌ای که روز به روز در حال بیشتر شدن است و این روند در آینده ممکن است به بحران‌هایی جدی تبدیل شود که دیگر راه بازگشتی برای تیم‌های ایرانی باقی نگذارد. این موضوع در حالی است که اگر تغییرات بنیادی در نحوه مدیریت و برخورد با چالش‌های مالی صورت نگیرد، این شکاف به طور فزاینده‌ای بزرگ‌تر خواهد شد و ممکن است تیم‌های ایرانی حتی در سطح ملی نیز از رقابت با تیم‌های برتر آسیایی عقب بیافتند.
عدم ثبات و تغییرات متعدد
دومین عامل مهم در ناکامی‌های این فصل، تغییرات مداوم در کادر فنی و نبود ثبات در مدیریت فنی تیم‌ها است. استقلال و سپاهان هر دو در این فصل با تغییرات متعدد در کادر فنی روبرو شدند که این مسائل به صورت مستقیم روی عملکرد این تیم‌ها تاثیرگذار بوده است. آبی‌پوشان پایتخت تا به این‌جا در پنج هفته لیگ نخبگان، 3 سرمربی مختلف داشته‌اند که هرکدام با دیدگاه‌ها و استراتژی‌های خاص خود تیم را به میدان فرستاده‌اند و این تغییرات باعث شده که ترکیب تیم و سبک بازی آن‌ها با هر تغییر، دچار دگرگونی‌های عمده‌ای شود. همین تغییرات همواره باعث ایجاد سردرگمی و آشفتگی در ذهن بازیکنان شده است. در سپاهان نیز وضعیت مشابهی مشاهده می‌شود. این تیم در حال حاضر قرار است آخرین بازی خود را با چهارمین سرمربی خود در لیگ قهرمانان آسیا 2 انجام دهد. هر سرمربی با خود تفکرات خاصی به تیم می‌آورد و با آن استراتژی‌ها تیم خود را به میدان می‌فرستد. این تغییرات پی‌درپی باعث بروز مشکلاتی در ترکیب تیم، هماهنگی بازیکنان و سبک بازی می‌شود و طبیعی است که در چنین شرایطی تمرکز تیم به شدت آسیب ببیند. این مسائل به‌ویژه در رقابت‌های آسیایی که تیم‌ها باید با قدرت‌های بزرگ رقابت کنند، به وضوح نمایان می‌شود. نتیجه آن که تیم‌ها در برابر تیم‌های قدرتمند و با تجربه، ناتوان از ارائه بازی هماهنگ و استراتژیک خود هستند.
فقدان مهاجم و بازیکن تمام‌کننده
یکی دیگر از مشکلات اساسی که هر سه تیم پرسپولیس، سپاهان و استقلال در این فصل با آن روبرو هستند، فقدان مهاجمین تاثیرگذار و تمام‌کننده‌های باتجربه است. در رقابت‌های آسیایی، یکی از اصلی‌ترین عوامل موفقیت، توانایی تیم در تبدیل موقعیت‌های گل به گل‌های واقعی است. در این فصل، همه تیم‌های ایرانی به‌ویژه سپاهان و پرسپولیس در بازی‌های خود موقعیت‌های زیادی را روی دروازه رقبا ایجاد کرده‌اند، اما نتواسته‌اند آن‌ها را به گل تبدیل کنند و در بسیاری از مواقع، فرصت‌سوزی‌های متعددی باعث از دست رفتن امتیازات و به تبع آن، از دست رفتن شانس صعود به مراحل بالاتر شده است. این مشکلات در خط حمله به ویژه زمانی که تیم در جریان بازی نیاز به یک گل برای بازگشت یا پیش افتادن دارد، به شدت محسوس است. در استقلال نیز وضعیت مشابهی حاکم است. بازیکنانی مانند بلانکو و رمضانی از روزهای خوب خود فاصله زیادی دارند و نتواسته‌اند آن‌طور که باید و شاید به تیم کمک کنند. نبود یک مهاجم تمام‌کننده که بتواند در شرایط حساس گل‌های حیاتی را بزند، یکی از دلایل اصلی ناکامی‌های تیم‌های ایرانی در رقابت‌های آسیایی بوده است.
ضعف در ساختار تدافعی
یکی دیگر از مشکلات جدی که سه تیم بزرگ ایران در این فصل به‌ویژه در لیگ نخبگان و لیگ قهرمانان آسیا 2 با آن روبرو بوده‌اند، ضعف در ساختار دفاعی و دروازه‌بانی است. این سه تیم در مجموع، تنها 3 کلین‌شیت در تمام بازی‌های خود در این فصل داشته‌اند که این آمار نشان‌دهنده ضعف واضح در خط دفاع و دروازه‌شان است. از این سه تیم، استقلال با 2 کلین‌شیت و سپاهان با 1 کلین‌شیت و پرسپولیس بدون هیچ کلین‌شیتی در این رقابت‌ها حاضر بوده‌اند. ضعف دفاعی در هر دو فاز تیمی یعنی دفاع تیمی و فردی به شدت احساس شده است. تیم‌های ایرانی در جدال با هر تیمی، حتی تیم‌های با سطح پایین‌تر از خود، ممکن است گل بخورند و مرتکب اشتباهات فردی فاحش شوند که به از دست دادن امتیازات و آسیب به روحیه تیمی می‌انجامد. در آستانه پایان دور گروهی مسابقات، چندین بار شاهد اشتباهات نابخشودنی در فاز تدافعی و درون دروازه بوده‌ایم که نمی‌توان به راحتی از آن‌ها چشم‌پوشی کرد. این اشتباهات فردی و دفاعی به شدت باعث پایین آمدن کیفیت بازی تیم‌ها و افت شدید عملکردشان شده است.
اعتماد‌به‌نفس از دست رفته و روحیه شکننده
بی‌شک یکی از اصلی‌ترین دلایل ناکامی‌های تیم‌های ایرانی در رقابت‌های آسیایی، مشکلات روحی و روانی و از دست رفتن اعتمادبه‌نفس بازیکنان است. در این فصل شاهد توقف سه تیم مذکور برابر تیم‌هایی بوده‌ایم که اصلا در جایگاه امتیاز گرفتن به حساب نمی‌آمدند و هیچ‌کس انتظار نداشت که تیم‌های ایرانی برابر آن‌ها به تساوی یا شکست دست پیدا کنند. به عنوان مثال، آیا الوحدات مستحق گرفتن چهار امتیاز از سپاهان بود؟ آیا پرسپولیس و استقلال باید مقابل پاختاکور نتایج ناامیدکننده‌ای را کسب می‌کردند؟ پاسخ به این سوالات قطعا منفی است. تیم‌های ایرانی در شرایط روحی شکننده قرار دارند و بسیار زود تمرکز خود را از دست می‌دهند و نمی‌توانند در مواقع بحرانی بر خود مسلط شوند. این مشکلات روانی و فقدان اعتمادبه‌نفس در بازی‌های مهم آسیایی تأثیر زیادی بر نتایج آن‌ها گذاشته و یکی از دلایل اصلی ناکامی‌ها در این رقابت‌ها است.
نداشتن امتیاز میزبانی
در پایان باید به یکی دیگر از عوامل غیرفوتبالی که به ناکامی‌های تیم‌های ایرانی در رقابت‌های آسیایی دامن زده است اشاره کنیم: نداشتن امتیاز میزبانی. در دنیای فوتبال امروز، فاصله تیم‌ها از نظر کیفیت بازی به شدت کاهش یافته است و تفاوت یک تیم با دیگری در جزئیات می‌تواند تعیین‌کننده باشد. نمی‌توان انکار کرد که اگر سپاهان در خانه به مصاف الوحدات می‌رفت، می‌توانست با شانس بسیار زیاد این تیم را به مدد هوادارانش شکست دهد. همچنین استقلال و پرسپولیس در مواجهه با رقبای هم‌سطح‌شان می‌توانستند عملکرد بهتری داشته باشند و در برابر تیم‌هایی همچون النصر که حضور هواداران پرشورشان در ورزشگاه یک عامل انگیزشی بزرگ برای آن‌ها است، بازی بهتری ارائه می‌دهند و خروجی متعادل‌تری از خود به نمایش بگذارند. حال اما خبری از امتیاز میزبانی برای نمایندگان ایرانی نیست و این موضوع باعث شده تا تیم‌های ایرانی در زمین بی‌جان و بدون پشتیبانی هواداران خود بازی کنند، در حالی که تیم‌های رقیب با پشتیبانی از سوی هواداران خود، از مزایای روانی و انگیزشی بیشتری برخوردارند. نبود این امتیاز مهم در رقابت‌های آسیایی به طور قطع به ضرر تیم‌های ایرانی بوده و شانس آن‌ها برای کسب نتایج بهتر و صعود به مراحل بالاتر را به حداقل رسانده است. در واقع، این عامل یکی از نقاط ضعف بزرگ در روند کلی تیم‌های ایرانی در این دوره از مسابقات آسیایی به شمار می‌آید.
به علاوه، تجربه‌ای که تیم‌های ایرانی در طول سال‌ها از بازی در ورزشگاه‌های خانگی خود به دست آورده‌اند، نشان می‌دهد که بازی در خانه می‌تواند تا چه اندازه به روحیه بازیکنان کمک کند. زمانی که تیم‌ها در خانه بازی می‌کنند، علاوه بر حمایت هواداران، احساس مسئولیت بیشتری نسبت به نمایش بهتر دارند و این می‌تواند در عملکرد کلی تیم تأثیرگذار باشد. از دست دادن این مزیت در رقابت‌های آسیایی، به‌ویژه در مراحل حساس و سرنوشت‌ساز، یکی از عوامل عمده در عدم موفقیت تیم‌های ایرانی به شمار می‌آید.
در نهایت، ناکامی‌های تیم‌های ایرانی در لیگ نخبگان و لیگ قهرمانان آسیا 2 در این فصل نتیجه‌ای است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت. مسائل مالی، تغییرات فنی، ضعف در ساختار دفاعی، مشکلات روحی و روانی و فقدان امتیاز میزبانی، همگی دست به دست هم داده‌اند تا این تیم‌ها نتوانند در رقابت‌های آسیایی به جایگاهی که شایسته‌اش هستند، دست یابند. اگرچه این مشکلات در کوتاه‌مدت قابل حل به نظر نمی‌رسند، اما در صورتی که مدیران باشگاه‌ها و کادر فنی به مسائل بنیادی توجه کنند و برنامه‌ریزی‌های دقیق‌تری برای بهبود شرایط فنی، روانی و مالی تیم‌ها انجام دهند، شاید بتوان در آینده شاهد بازگشت تیم‌های ایرانی به جمع مدعیان قهرمانی در آسیا بود.
از این رو، مسئولان باشگاه‌ها باید در اولین فرصت اقداماتی جدی در جهت تقویت ساختار تیمی و بازاریابی باشگاه‌ها برای افزایش منابع مالی اتخاذ کنند. به علاوه، تغییرات مداوم در کادر فنی باید به حداقل برسد تا تیم‌ها بتوانند در رقابت‌های آسیایی با ثبات بیشتری حضور پیدا کنند. همچنین، ایجاد و تقویت مراکز روانشناسی ورزشی و حمایت‌های روحی و روانی از بازیکنان می‌تواند در بهبود عملکرد تیم‌ها و افزایش اعتماد به نفس آن‌ها تأثیرات مثبتی داشته باشد.
اگر این تغییرات به‌طور جدی در برنامه‌های تیم‌های ایرانی قرار گیرد، ممکن است در آینده شاهد بهبود چشمگیر عملکرد این تیم‌ها در رقابت‌های آسیایی و حتی کسب افتخارات بزرگتر برای فوتبال ایران باشیم.