به پزشکیان فرصت دهیم
ولی‌الله شجاع‌پوریان (مدیرمسئول)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2479
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


خردمندی و فرهمندی دولت‌ها

محمّدعلی نویدی (استاد دانشگاه)

 پرسش از فلسفه وجودی و اثری تشکیل دولت‌‌‌‌ها و تفویض اختیار و اراده ملّی و موقت و آزاد برای اداره امور جامعه و کشور از جمله مهم و بنیادی‌ترین پرسش‌‌‌‌ها در سپهر اندیشه سیاسی است که هیچ شهروند فعال و اندیشه‌ورزی از آن غفلت نورزیده و به‌سهولت گذر نمی‌کند. به سخن دیگر، چگونه می‌توان یک دولت خردمند و فرهمند را از یک دولت بی‌خرد و ناکارآمد تشخیص داد و بازشناخت؟ منظور من از دولت خردمند و فرهمند، دولت دانا و کاردان و فرزانه و هوشمند و اثربخش و نافع است در مقابل دولت مبتنی بر حماقت و سفاهت و سربار و ابترمند و عقیم. یعنی، سخن از دولتی ست که دانا باشد، تا توانا باشد.
برای شناخت مشخصات و مختصات دولت خردمند و فرهمند نشانه‌‌‌‌ها و شاخص‌‌‌‌‌‌هایی وجود دارد: ۱- دولتی که به مغزها و اندیشه‌‌‌‌ها توجه دارد و اصطلاحاً، با اندیشه کار می‌کند«« brain - working  دولت خردمند و فرهمند است. مغزهای بزرگ و باز و فراخ‌مند کارهای سترگ و ماندگار انجام می‌دهند. مثل، امیرکبیر؛ زیرا، ذهن‌‌‌‌‌های قوی توان تنظیم فعالیت‌‌‌‌‌های امور زندگی را بهتر می‌دانند و بهتر می‌توانند. بدون تنظیم و ترتیب معقول و منطقی امور توسعه و پیشرفت بی‌معنی و تهی از درون مایه و مغز خواهد بود‌.
۲- بنابراین، مغزهای کوچک و زنگ زده نه تنها فرهنگ و تمدن ساز نیستند، بلکه فرهنگ و تمدن پیشینیان و آباء و اجداد یک سرزمین را نیز از بین می‌برند. بدین سان، شرط دولت‌‌‌‌ها خردمندی و فرهمندی یعنی فرزانگی و شکوهمندی است تا هم اندیشه و دانش و تجربه گذشته را حفظ کنند و هم برای زندگی کنونی و آینده نسل‌‌‌‌ها و عصرها مفید و سازنده باشند‌.
 ۳- مراد از مغز‌ها، هر ذهن و اندیشه نیست، زیرا، به مغزها و ذهن‌‌‌‌ها و تفکرات خیالی و قشری و ظاهرگرایی نیز بی‌دلیل تفکر گفته می‌شود و هواداران متعصب و متحجر خود را دارند، مثل، طالبان و داعشیان در زمانه ما. پس مقصود از تفکر و اندیشه، تفکر مبتنی بر واقعیت و اثریت می‌باشد؛ اگر بپرسیم این تفکر خاص چه اثری و نفع و فایده‌ای به حال جامعه، مردم و زندگی داشته است، لاجرم پاسخ قانع کننده‌ای خواهد داشت. تفکر و اندیشه خیالی و ادعایی جز نیرنگ و فریب و دروغ ارمغان و ارزشی نخواهد داشت. چرا مردم ایران کنونی در فقر و فلاکت بسر می‌برند؟ پاسخ را در همان تفکر خیالی و دروغ و تزویر باید جستجو کرد‌.
۴- وحدت و اتحاد و وفاق بدون اثرمندی بی‌معنی است؛ جوهر و درون مایه همبستگی و پیوستگی در تولید اثرهای سازنده و نافع است و الا در قشر و پوسته می‌مانیم و می‌پوسیم، چنانکه وضعیت کنونی چنین است. وفاق اثربخش یک رویکرد است و وفاق ظاهری و عقیم یک رویکرد دیگر است. اساساً، اتحاد و اتفاق برای هم افزایی و اشتراک مساعی « synergy » و پیش‌برد کارها و امور اجتماعی و گرهگشایی است، همکاری به معنی گردهم آمدن تهی و ظاهری نیست، بلکه کارهای بزرگ مغزهای بزرگ و تغییر پذیر و متحول لازم دارد. واقعیت را نمی‌توان کتمان کرد‌.
 ۵- بازگشت به قانون و تفطن به افکار عمومی و رضایت مردم و رأی و نظر اکثریت قاطع شالوده دولت‌‌‌‌‌های موفق و سربلند است. قانون تجلی اراده ملی و میثاق اجتماعی است که با خردمندی، دانشوری و اجرای هوشمندانه ربط وثیق دارد. به کارهای گران مرد کاردیده فرست. نوشتن و داشتن قانون بخشی از کار بزرگ اداره امور جامعه است، کار بسیار بزرگتر، داشتن دولت و قدرت اجرایی خردمند و فرهمند است. شکوه و شوکت یک ملت با خردورزی و اثربخشی حاصل آمدنی و محقق شدنی است‌.
 ۶- احساساتی نشدن و از میزان عقل و عقلانیت دور نگشتن، شرط بزرگی و فرهمندی یک ملت است. با احساسات و هیجانات تصمیم گرفتن عاقبت نافع و خیرمند نخواهد داشت. سپهر و قلمرو دولت، میدان و عرصه حساب و کتاب و کار و کوشش و تغییر و تحول و کمیت و کیفیت در تمام ابعاد زندگی یک ملت است. زندگی با حرف و خواب و خیال سر و سامان نمی‌گیرد، زندگی عقل اثربخش لازم دارد. یعنی، چشم‌‌‌‌‌های باز و بینا از ذهن‌‌‌‌ها و اندیشه‌‌‌‌‌های باز نشأت می‌گیرد‌.
 ۷- دولت خردمند و فرهمند به کارآمدی و اثربخشی اعتنا و اهتمام ویژه دارد؛ چنین دولتی ارزش‌مندی و اهمیت یابی را در خدمت و گشایش امور مردم جستجو می‌کند، نه خرسندی حاکمان. بنابراین، ارتقای کارآمدی بنیاد و ریشه تغییر و تحول دولت هاست. یعنی، کیفیت زندگی یک ملت به کیفیت دانایی و توانایی یک دولت عاقل بستگی دارد.‌
 ۸- عاقلان و خردمندان و کارشناسان و شهروندان فهیم جوامع با میزان و محک خردمندی و کارآمدی، خیر و نافعیت دولت‌‌‌‌ها را با هم مقایسه می‌کنند و در نهایت تصمیم به تغییر و دگرگونی می‌گیرند. مثل، مسابقات ورزشی و قهرمانی در المپیک. کدام دولت فعال، کوشا، گره گشا، مردم دار، خدمتکار و خردمند بوده است؟ این پرسش از عملکرد دولت‌‌‌‌ها مثل پرسش از چگونگی شناخت ورزشکاران برتر است. دولت هوشمند و مردم مدار همواره خود را در معرض نقد و مقایسه قرار می‌دهد و این بنیان دموکراسی است.
۹- عقل ورزی و خردمندی عامل اتصال آحاد مردم به یکدیگر است و همین عقلانیت اثربخش، از سالوس و شقاق و عناد و ناسازگاری و اختلاف اهل دروغ و ریا و تزویر جلوگیری می‌کند و انسجام ملی پیش می‌آورد، مقوله انسجام ملی از وحدت با قدرت طلبان و سهم خواهان و اختلاف انگیزان، کاملاً جدا و مستقل است، انسجام و اتفاق ریشه در رضایت مردم دارد، مردم ریشه اند و دولت‌‌‌‌ها شاخ و برگ اند. زیرا، مردم و فرهنگ و روح ملی ماندگار است و دولت‌‌‌‌ها و حکومت ها، می‌آیند و می‌روند‌.
 ۱۰- اساساً، فلسفه‌ آمد و شد دولت‌‌‌‌ها با تغییرات و تنوعات و تحولات معنا و مصداق و زیبایی و زیبندگی می‌یابد. جهان انسان، جهان تغییر و تنوع است نه عالم ثابت و صامت. تغییر و تحول و تنوع و زیبایی ریشه در خردمندی و ظهور فرهمندی در متن و واقعیت زندگی دارد. تاریخ و سیر زندگی بشری گواه بی‌بدیل این مدعا و مطلب است. به دانش سخن‌گوی یا دم مزن.