نوازندگان یکدقیقهای
آرپژ تیموریان (روزنامهنویس موسیقی)این مسئله بهتازگی در فرهنگ و هنر، مخصوصاً موسیقی بسیار به چشم میخورد که جامعه ما بسیار سطحینگر شده و گویی دیگر به اعمال متخصصان رشتههای هنری حساس نیست و فقط دنبال دریافتهای سریع و لذتهای آنی و بیحاصل است - همه نوازندگان، خود را خلاق و اندیشمند دانسته و به خود اجازه میدهند هر رفتاری را با ساز خود انجام دهند و بدتر از آن با اعتمادبهنفس کاذب آن را در فضای مجازی منتشر کنند - شخصاً نمیتوانم بهعنوان یک روزنامهنویس و البته کسی که آکادمیک موسیقی را دنبال کرده، بهسادگی از کنار این مسئله عبور کنم چراکه اگر چنین شود خیانت در امانت است؛ امانتی به نام فرهنگ سرزمینمان ایران و هنر و موسیقیاش که به دست ما سپرده شده تا آن را سلامت، به نسلهای بعد تقدیم کنیم - اگر به دنبال دیدار واژه عوامفریبی (پوپولیسم) هستید بهطور حتم با سر زدن به اینستاگرام خیلی زود با آن مواجه خواهید شد؛ محیطی که پر از نوازندگان یکدقیقهای است. گاه با ظاهری غیرمتعارف بهجای ارائه هنر که چنین برخوردی با هنر، موسیقی، ساز و مخاطب در شان هنر و هنرمند نیست؛ فضایی که اندیشه و اندیشیدن را بیاموزد، بر رقابتی بیریشه دامن میزند. مسابقهای که بازندهاش، برنده است و برندهای ندارد و درنهایت دوری باطل است. حدود سه دهه پیش که موسیقی را آغاز کردم، از آرزوهای ما اجرای کنسرت بود و دیدار با استادانی که حتی دقایقی کوتاه آنها را از نزدیک ببینیم و اگر سؤالی درباره موسیقی داریم، از آنها بپرسیم اما اکنون آرزوی افرادی که به کلاس موسیقی میآیند، نواختن قطعهای هرچند ابتدایی است که فیلم آن را ضبط کنند و سریع در صفحه شخصی خود پستش کنند و منتظر واکنش و گرفتن تشویقهای کوتاهمدت و لذتهای آنی از سوی اطرافیان باشند. هنرجو باید بداند که رشد قارچ گونه هیچ تأثیری بر روند پیشرفت او ندارد. نوازنده باید با ممارست رپرتوار بنوازد و تأثیر آن نواختهها را اول در روان خود احساس کند و آن احساس و دریافت هنری را در قالب کنسرت و آلبوم موسیقی و یا تک آهنگ چه در فضای مجازی و چه بهصورت فیزیکی با مخاطبین به اشتراک بگذارد تا هنرمند و اثر هنری ماندگار شود.