موج چهارم
علی داریا (شاعر و عکاس)- من که باور نمیکنم.
- چی رو باور نمیکنی استراگون؟!
- خود باور رو باور نمیکنم ولادیمیر!
- بازم برگشتی به داستان چوپان دروغگو.
- به نظرم ما باید سطح خودمونرو تقلیل ندیم، ما شخصیتهای جهانی بکت هستیم.
- بشتابید! امشب و هرشب در خیابانهای تهران، با دو قهرمان بکت همراه و همکلام شوید، بلیت در اقساط نود و نه ساله به شرط تقسیط!!
- استراگون! آهای استراگون! مگه میخوای ملک و املاک بفروشی، این چه داد و فریادی هست که راه انداختی، الان ماموران شهرداری میان به جرم ایجاد آلودگیهای صوتی میبرندت!
- چطور؟ مگه قرار نبود ما بیبدن باشیم؟!
- بله، بیبدن، ولی فرکانسهای صوتی تو از یه حدی که تجاوز کنه شنیده میشه!
- واقعا؟! اهالی شهر بشتابید، تور مریخ، ماشما را به مریخ میبریم،دشتها و ماهورهای بکر در انتظارشماست، آنجا کرونا بیکرونا!!
- ای داد! مگه نگفتم فریاد نزن! الان ببین! کوهخوار و زمینخوار و دریاخوار اینجا صف کشیدن و آمادهاند برای مریخخواری، میبینی؟!
- واقعا که!! باورم نمیشه،واقعا مثل اینکه حرص و آز بشری تمام شدنی نیست، اون یکی رو نگاه!! یه لباس شبیه فضانوردها رو پوشیده!! اون یکی رو داره سیگار برگ دود میکنه و مدام به ساعتش نگاه میکنه، مثل اینکه فکر میکنه سفینه مریخپیما همین الان راه میافته!! اون یکی رو، یه زنبیل آورده نوبت بگیره! جمعیت داره هر لحظه بیشتر میشه، حالا چکار کنیم؟!
- هیچ کار،دارنهاچ و واچ به هم نگاه میکنن،چند دقیقه بعد میفهمند فراخوان جعلی و سر کاری بوده.
- ولی من نگرانم ولادیمیر.
- نگران چی استراگون؟
- نگران این که بعضی از این آدما از همین حالا دفتر و دستکی درست کنن و زمینای مریخ رو برای ساختن برج و بارو پیش فروش کنن. میگم ولادیمیر چطوره من و خودمون بریم تو کار پیش فروش؟! میفروشیم بعدش هم غیب میشیم، اون وقت منم میرم تو کار موز!! ببین همه چیز عالی میشه.
- استراگون، استراگون! دیگه داری شورش رو درمیاری!
بذارتمرکز کنم ببینم چجوری میتونم این صف مریخخوار رو متفرق کنم.
- چجوری نداره،الان من یه داد دیگه میزنم و میگم تو خیابون بعدی صف تزریق واکسن کرونا تشکیل شده است، بشتابید!
- خوبه استراگون! فقط موندم چرا عنوان مطلب رو موج چهارم گذاشتیم!
- اونم حله، هرموجی بعد از موج سوم تافلر موج چهارم به شمار میاد! ولادیمیر عزیز مثلا موج کرونای چموش که دنیا رو به تلاطم انداخته یا موج جنگهایی که در آینده دور یا نزدیک برای تصاحب زمینهای مرغوب مریخ راه میافته!
- درست میگی استراگون! کم کم دارم باورت میکنم.
- منم چارهای ندارم ولادیمیر.
- درباره چی استراگون، درباره چی چارهای نداری؟!
- هیچ! همین که مجبورم باورت کنم ولادیمیر!