درختی که نیاز به آبیاری دارد
طوبای زرین دوباره سبز خواهد شد
همدلی| ستاره قاسمی: جشنواره تجسمی فجر، یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی ایران در حوزه هنرهای تجسمی، طی سالهای اخیر به نظر دچار سستی و کمرنگی شده است. این جشنواره که روزی با هدف ارتقای هنر تجسمی و کشف استعدادهای تازه پایهگذاری شد، امروز نیازمند بازنگری جدی در سیاستگذاریها و حمایت عملی از سوی مسئولان فرهنگی است. تغییرات اخیر در شورای سیاستگذاری این جشنواره، فرصتی برای بازنگری و حرکت به سمت احیای جایگاه این رویداد مهم است.
جشنواره تجسمی فجر نهتنها بستری برای نمایش هنرهای تجسمی ایران است، بلکه میتواند بهعنوان پلی میان هنرمندان حرفهای و مخاطبان نقشآفرینی کند. با این حال، کنار گذاشته شدن بخش حرفهای و بیتوجهی به این جشنواره در سالهای گذشته، باعث شد صدای اعتراض جامعه هنری بلند شود. بسیاری از منتقدان بر این باور هستند که این جشنواره، خلاف دیگر جشنوارههای فجر، جایگاه شایستهای میان رویدادهای فرهنگی کشور ندارد و نیازمند تغییرات بنیادی است.
انتخاب اعضای جدید شورای سیاستگذاری جشنواره میتواند نویدبخش آیندهای روشن برای این رویداد باشد. حضور افرادی باتجربه و خوشنام در این شورا، امیدها را برای بازگشت جشنواره به مسیر حرفهای و باکیفیت بیشتر کرده است. این تغییرات، اگرچه با حواشی همراه بود، اما نشاندهنده ارادهای تازه برای رسیدگی به مشکلات گذشته است.
چرا جشنواره تجسمی فجر مهم است؟
هنرهای تجسمی، خلاف برخی دیگر از شاخههای هنری، اغلب کمتر مورد توجه سیاستگذاران فرهنگی قرار میگیرد. در حالی که این حوزه، ظرفیت بالایی برای تأثیرگذاری در فرهنگ عمومی، اقتصاد هنر و شناساندن فرهنگ ایرانی به جهان دارد. جشنواره تجسمی فجر میتواند فرصتی باشد تا این ظرفیتها به فعلیت برسد و هنرهای تجسمی جایگاهی شایستهتر میان دیگر هنرها پیدا کند.
با وجود تغییرات مثبت در ساختار مدیریتی جشنواره، مسیر احیای این رویداد چالشهای خاص خود را دارد. حمایت مالی ناکافی، نبود برنامهریزی بلندمدت، و کمبود توجه به نیازهای هنرمندان حرفهای و نوظهور، همچنان موانعی جدی برای موفقیت جشنواره است. همچنین، اگرچه اعلام شده دبیر جشنواره از میان اعضای شورا انتخاب خواهد شد، اما تجربه نشان داده انتخاب افراد شایسته و آشنا به نیازهای هنرهای تجسمی، نقشی کلیدی در موفقیت رویداد ایفا میکند.
برای اینکه جشنواره تجسمی فجر به درختی سبز و بارور تبدیل شود، نیاز به آبیاری مستمر دارد؛ این آبیاری، همان حمایتهای مادی، معنوی و مدیریتی است که باید از سوی نهادهای مسئول ارائه شود. هنرمندان و جامعه هنری نیز انتظار دارند این جشنواره، نهتنها بستری برای نمایش آثار باشد، بلکه به رشد و توسعه هنرهای تجسمی در ایران کمک کند.
جشنواره تجسمی فجر، اگرچه با مشکلاتی روبرو بوده، اما همچنان میتواند بهعنوان یکی از رویدادهای فرهنگی برجسته کشور، نقشی حیاتی در تقویت هنرهای تجسمی ایفا کند. توجه به نیازها و دغدغههای هنرمندان، انتخاب سیاستگذاریهای درست و حمایتهای مستمر، گامهایی است که میتواند این جشنواره را به جایگاه شایستهاش بازگرداند. هنر تجسمی ایران برای دیده شدن و رشد، نیازمند چنین رویدادهایی بوده و امید است مسئولان فرهنگی این اهمیت را بیش از پیش درک کنند.
جامعه تجسمی مشارکت میکند؟
احیای جشنواره تجسمی فجر بدون حضور و مشارکت فعال جامعه هنری ممکن نخواهد بود. هنرمندان بهویژه نسل جوان باید احساس کنند این جشنواره فرصتی واقعی برای نمایش آثارشان، ارتباط با هنرمندان برجسته و ارتقای سطح حرفهای هنرشان است، اما در سالهای گذشته، بسیاری از هنرمندان نسبت به نحوه مدیریت و سیاستگذاری این جشنواره بیاعتماد شدهاند. برای بازسازی این اعتماد، جشنواره باید شفافیت بیشتری در فرایندهای انتخاب آثار و سیاستهای خود نشان دهد.
علاوه بر این، ایجاد برنامههایی مانند کارگاههای آموزشی، نشستهای تخصصی و تعامل با گالریها و مؤسسات هنری میتواند ابعاد مختلف جشنواره را تقویت کند. جشنواره باید به فضایی تبدیل شود که نهتنها به رقابت بلکه به آموزش و تبادل تجربه نیز اهمیت دهد. این مسئله میتواند به رشد جامعه هنری ایران و افزایش استانداردهای هنری کمک کند.
نگاه به تجربیات بینالمللی
برای بهبود جشنواره تجسمی فجر، نگاهی به تجربیات موفق جشنوارههای بینالمللی هنرهای تجسمی ضروری است. بسیاری از جشنوارههای هنری در دنیا از جمله «بینال ونیز» با رویکردی جامع، نهتنها بستری برای نمایش هنر فراهم کردهاند، بلکه بهعنوان پلتفرمی برای مباحثات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی عمل میکنند. جشنواره تجسمی فجر نیز میتواند با بهرهگیری از این تجربیات، افقهای جدیدی را برای خود تعریف کند. دعوت از هنرمندان و نمایشگاهگردانهای بینالمللی، برگزاری بخشهای ویژه با موضوعات جهانی و همکاری با گالریها و موزههای مطرح دنیا، از جمله راهکارهایی است که میتواند به بینالمللی شدن این جشنواره کمک کند.
ظرفیت اقتصادی و فرهنگی
یکی از نکات مغفولمانده در سیاستگذاریهای فرهنگی کشور، نگاه اقتصادی به هنرهای تجسمی است. این حوزه از هنر به دلیل ارتباط مستقیم با بازار هنر میتواند منبع درآمدی قابلتوجه برای هنرمندان و کشور باشد. جشنواره تجسمی فجر، اگر بهدرستی هدایت شود، میتواند علاوه بر شناسایی استعدادها به معرفی آنها به بازار هنر نیز کمک کند. ایجاد سازوکارهایی برای فروش آثار برگزیده، جلب حمایتهای مالی از سوی بخش خصوصی و تعامل با کلکسیونرهای هنری، میتواند این جشنواره را به قطبی اقتصادی کنار ارزشهای فرهنگی تبدیل کند.
مخاطبسازی؛ چالشی بزرگ
یکی دیگر از چالشهای مهم جشنواره تجسمی فجر، جذب مخاطبان عمومی است. خلاف سینما یا موسیقی، هنرهای تجسمی هنوز جایگاه پررنگی در فرهنگ عمومی ایران پیدا نکردهاند. جشنواره میتواند با تبلیغات گسترده، استفاده از شبکههای اجتماعی و برگزاری برنامههای عمومی مانند نمایشگاههای شهری و هنرهای تعاملی، دامنه مخاطبان خود را گسترش دهد. همچنین ورود جشنواره به فضاهای غیررسمی و مردمی میتواند به افزایش آگاهی و علاقه عمومی نسبت به این حوزه کمک کند.
با تغییراتی که در شورای سیاستگذاری جشنواره تجسمی فجر ایجاد شده، امید است این رویداد بتواند بار دیگر جایگاه خود را در میان هنرمندان و مخاطبان بیابد، اما این موفقیت، نیازمند نگاه جامع، برنامهریزی بلندمدت و تعهد به حمایت از هنرهای تجسمی است. جشنواره تجسمی فجر، اگرچه اکنون با مشکلات متعددی دستوپنجه نرم میکند، اما همچنان فرصتی بزرگ برای شکوفایی هنرهای تجسمی ایران است؛ هنرهایی که در ریشههای فرهنگی کشور جایگاه عمیقی دارند و با توجه و سرمایهگذاری مناسب، میتوانند به درختی سبز و پرثمر تبدیل شوند.