حقیقت دولت مسعود پزشکیان
رضا صادقیان روزنامهنگار سیاستهای مسعود پزشکیان و دولت چهاردهم براساس سه گزاره 1. در نظر داشتن واقعیتهای سیاستورزی در ایران، 2. درک الزامات قدرت 3. فهم ساختارهای متداخل، نزد ریاست جمهور و حلقه نزدیکان وی صورتبندی شده است.
اول: دولت چهاردهم برآمده از آرای شهروندان باورمند به اصلاحات، اصولگرایان غیر مرتبط با تشکلهای سیاسی و مذهبی، باورمندان به شعائر دینی و رای دهندگان ناراضی از وضعیت موجود است. برخلاف باور برخی تحلیلگران، سبد آرای پزشکیان همانند دورههای قبل متشکل از رای اصلاحطلبان باورمند به رویکردهای اصلاحی در تمام ساختار قدرت نیست. حتی کلیت آرای او ارتباط چندان و معناداری با بدنه اصولگرایان و شهروندان غیر سیاسی و قومیتها ندارد. بلکه سبد رای پزشکیان متشکل شده از واپسین جریان مدنی اصلاحطلب و اصولگرا و مردمان غیرسیاسی که همچنان صندوق رای را بهترین و کم هزینهترین شیوه سیاستورزی در ایران امروز میدانند و برای تغییرات در ساختار حکمرانی امیدشان را با توجه به ظرفیتهای قانون اساسی و سیاستهای حکمرانی از دست ندادهاند. حتی امروز که قیمت دلار از مرز 65 هزار تومان گذشته است و قیمت سکه روند افزایشی را به دلیل کشمکشهای منطقه خاورمیانه تجربه میکند، ندای اعتراضی رای دهندگان به دولت چهاردهم مانند دورههای گذشته به گوش نمیآید. در این دور و برخلاف ادوار گذشته ما با میزان رای مردمانی روبرو هستیم که هنوز به بهیود وضعیت امید دارند و با تمام وجود خواهان دور شدن سایه شوم جنگ از سر کشور هستند و هیچ راهی به غیر از اصلاح و اصلاحگری و صلح باوری در حوزه سیاست خارجی را قبول ندارند. به این مسئله خوب باید دقت کرد.
دوم: آخرین دورهای که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری با دو مرحله مشخص شد در سال 1384 بود. در همان انتخابات و در دور اول برخی از تحلیلگران واقعگرا باور داشتند حتی اگر چهرهای سیاسی نا شناختهای با مرحوم هاشمی رفسنجانی وارد رقابت شود، در نهایت امر و به دلیل آنکه کنشهای هاشمی و مواضع او خارج از ساختار قدرت از ابتدای انقلاب تا اواسط دهه هشتاد از سوی رای دهندگان فهم نخواهد شد، او بازنده این رقابت خواهد بود و رقیب او با کمترین چالش صندلی ریاست جمهوری را از آن خود میکند. چنین شد. در همان انتخابات در دور اول 63 درصد شهروندان در انتخابات مشارکت کردند و 59 درصد رای دهندگان در دور دوم پای صندوقهای رای رفتند. به عبارتی و براساس تجربه سالهای گذشته، دور دوم انتخابات با کاهش مشارکت روبرو بوده است. اما در سال 1403 میزان مشارکت دور اول 39 درصد و با تمام تلاشها و کوششهای ستادهای انتخابات این مشارکت در دور دوم به عدد 49 درصد رسید. به عبارتی نه تنها روند مشارکت در دورم دوم کاهش نیافت، بلکه افزایش یافت. مهمتر آنکه، اینکه بگوییم سبد رای آقای قالیباف به سوی پزشکیان سرازیر شد و یا پای تحلیلهای دیگر را به میان بکشیم، فایدهای نخواهد داشت. باید بپذیریم که آن جمعیت 10 درصدی که در دور دوم پای صندوقهای رای رفت همچنان باورمندان به اصلاحات و سیاستورزی به شیوههای مسالمت آمیز هستند. اینکه رویکرد آنان در زیست روزمره چیست و یا سیاستهای جاری را قبول دارند و یا خیر محل توجه نیست، بلکه باید قبول کنیم باورمندان به فرآیندهای اصلاحی ساختار حکمرانی همچنان به صندوق رای اعتماد دارند و افزایش آرای مرحله دوم نشانه روشن آرای مردمان سیاسی از تمام جریانهای فکری است. در واقع 49 درصد مشارکت کنندگان مرحله دوم را رای دهندگان سیاسی تشکل میدهند، کسانی که با فکر و رویکرد سیاسی پای صندوق رای رفتند.
سوم: طی روزهای گذشته برخی تحلیلگران و کاشفان کشف شباهتهای دولتهای گذشته تا دولت فعلی به دنبال برقرار ساختن رابطههایی میان دولت چهاردهم و دولتهای گذشته بودند. مانند کسانی که پس از تایید صلاحیت مسعود پزشکیان پوشش وی را هم شکل با احمدینژاد میدانستند و تجربههای کاری او در دولت هاشمی و خاتمی را به گونهای ترسیم میکردند که ما با دولت دوم خاتمی روبرو هستیم. در صورتی که دولت پزشکیان تنها در برخی نامها و مواضع مانند دولتهای گذشته است، آنطور که دولتهای دیگر حتی در سیاستگذاریهای مشخص مانند اجرای سیاستهای تعدیل، یکسان سازی نرخ ارز، خصوصی سازی و توزیع درآمدهای نفتی مانند دولتهای سابق رفتار کردند اما از نظر ماهیت دولتداری چندان ارتباطی با دولت سابق نداشتند.
همانگونه که در یادداشت «ابطال شباهت دولتها» به تفصیل نوشتم، دولت پزشکیان دولت چهاردهم در نظام جمهوری اسلامی ایران است. دولتی که قرار است براساس شرایط واقعی و فهم دقیقتر از منابع و ظرفیتهای کشور اقدام به کشورداری کند و از دادن شعارهای بسیار و غیرقابل اجرا و نا امید کردن رای دهندگان و سایر شهروندان به شدت دوری کند.به عنوان مثال؛ رویکرد دولت در قبال اتباع بیگانه و مهاجران غیرقانونی به دلیل در نظر داشتن منابع کشور است، همچنین مخالفت با گشت ارشاد از سوی دولت چهاردهم براساس چنین نگرشی صورتبندی شده و یا سخن گفتن از رفع فیلترینگ براساس درک شرایط جدید و فنآوریهای نوین اتفاق افتاده است. بیراهه نیست که دولت چهاردهم تلاش میکند از وضعیت نیروهای سیاسی کشور، مطالبات شهروندان، جامعه مدنی، ظرفیت نخبگان، دانشگاهیان و... برای بهبود شرایط امروز کمک بگیرد و بخشی از مطالبات مردم را براساس چارچوبهای قانونی با کمترین تنش و کشمکش در عرصه اجتماعی پاسخ بدهد.
چهاردم: همانگونه که دکتر پزشکیان در روز خبرنگار گفت، رویکرد ایشان استفاده از توانایی مدیران در تمام دولتهای سابق است. مدیرانی که گام به گام پلههای مدیریتی را طی کرده باشند، مطلوب این دولت است. برخی انتصابها قابل نقد است، اما در مقایسه با دولت سیزدهم که شاهد انتصاب هزاران جوان بیتجربه و فاقد بینش مدیریتی بودیم و فاجعه بارتر اینکه با اظهارت عجیب و غریبتری در اکثر حوزههای سیاستگذاری سر و کار داشتیم، دولت جدید تا زمان حال انتصابهای بهتری را انجام داده است. مهمتر اینکه در هیچ انتصابی نمیتوان تمام چهرهها و افراد و جریانهای سیاسی را راضی کرد. چه بسا برخی از افراد صرفا به دلیل نفع شخصی و تبدیل کردن میدان سیاست به کنشهای شخصی از انتصاب افراد ناراضی باشند، این مسئله باید در جای خود مورد بررسی قرار بگیرد. در واقع دولت چهاردهم به این نتیجه رسیده که بایکوت کردن مدیران سابق و راندن آنان به حیاطهای خلوت و تبدیل آنان به مخالفان سیاسی و بلوکهای صاحب نفوذ بهتر است از ظرفیتهای مدیران اسبق و سابق و امروزی استفاده شود. سابقه چنین تجربهای در دولتهای گذشته کم و بیش وجود داشته است، اما به نظر میرسد در دولت چهاردهم این رویکرد با نگاهی فراگیرتر به سرانجام برسد.
پنجم: آنطور که از ظواهر موضعگیریها، سخنان و تلاشهای وزارت امور خارجه و سایر نهادهای مرتبط با دولت هویداست، دولت چهاردهم به معنای واقعی کلمه قرار است به کارهای سیاستگذاری اقتصادی، ارتباطات خارجی و مطالبات شهروندان دقت کند. به عبارتی دولت چهاردهم روی زمین سخت واقعیت ایستاده است، دولتی نیست که بیمحابا سخنان عجیب و غیرقابل هضم تولید کند و گمان کند امکان مداوای دردهای کشور با سخن درمانی و ترسیم تصویرهای خیالی از امروز و فردا امکان رفع مشکلات کشور وجود دارد. دولت چهاردهم روی پاهایش ایستاده، برخلاف دولت نهم، دهم و سیزدهم که روی سرش ایستاده بود و خیالات دیگری در سر پرورش میدادند.