“وفاقملی” و الزامهای آن
علی کرد (فعال سیاسی)“وفاقملی” و الزامهای آن
علی کرد (فعال سیاسی)
رئیس جمهور پزشکیان لیست نهایی کابینه را باعنوان دولت وفاق ملی تقدیم مجلس و کابینه وی از مجلس رای اعتمادگرفت. این کابینه از طرف اصلاحطلبان مورد انتقاد قرارگرفت و برخی از چهرههای شاخص اصلاحطلب هم باتوجه به شرایط موجود و موانع و محدودیتهایی که رئیس جمهور داشت با اما و اگرهایی از آن حمایت کردند.افکار عمومی هم استقبالی از این کابینه نکرده لذا اصطلاح وفاق ملی برای این دولت جای سوال دارد.
اجماع و اتحاد و انسجام ملی امری پسندیده و تفرق وتنفر و کشمکش از امور مذموم و باعث هدر رفت توان و منابع کشور است. شکی نیست که اگر مردم باهم وحدت داشته و اعتماد متقابل بین ملت-دولت حاکم باشد، کشور از آسیبها مصون و دولت مقتدرتر و کارآمدتر خواهد بود. اما وقتی سخن از دولت وفاق ملی میشود و رئیسجمهور ناچارا” ازدیدگاه خود عدول میکند و کابینهای تشکیل میدهد که با دیدگاه اکثریت ملت و شعارهای رئیس جمهور همخوانی ندارد، ماجرا متفاوت میشود و وفاق به این شیوه نه تنها موجب اتحاد بیشتر نمیشود بلکه به ناامیدی و سرخوردگی رای دهندگان دامن میزند.
چرا؟ بدین دلیل که اکثر مردم ازعملکرد طیف اصولگرا ناراضی و دیدگاه این اکثریت درمقابل رویکرد طیف حاکم بود. اگربا هزار زحمت مردم در مرحله اول ۴۰درصد و در مرحله دوم کمی کمتر از ۵۰درصد رای دادند ،فقط برای تغییر بود.این کابینه توان ایجاد تغییر و محقق کردن انتظارات مردم را ندارد. هر کدام از وزرا دارای اختیاراتی است که باید برای پیشبرد امور و رسیدن به اهداف سازمانی خود از آن اختیارات استفاده کنند. باتوجه به رویکرد سیاسی خود تصمیم میگیرد و اقدام میکند. حال اگراین وزیر راستگرا باشد و بخواهد براساس رویکرد اصلاحطلبانه رئیسجمهور عمل کند، آزادی عمل نخواهد داشت و به تبع آن خلاقیت در او از بین میرود و بهجای یک مدیر استراتژیک تبدیل به یک بله قربانگو میشود وبخش عمدهای از وقت و انرژی رئیسجمهور صرف تصمیمگیری و رفو کردن تصمیمات وزرا میشود؛ به این ترتیب از وظایف اصلی خود باز میماند. حال اگر وزیری که از پشتوانه رای مجلسی که همفکر و حامی اوست بخواهد براساس دیدگاه خود عمل کند، در قالب بخشنامه و آییننامههایی که منبعث از رویکردفکری سیاسی خودش است، دست به اقداماتی میزند که ممکن است با رویکرد رئیس جمهور و افکار عمومی همخوانی لازم را نداشته باشد. در این صورت اختلافات بروز میکند و مشکلات یکی پس از دیگری هویدا و علنی میشود. این فرض دوم متحملتر است.
باتوجه به روحیه انعطافپذیری وهمکاری و همدلی و مناعت طبع رئیسجمهور تاحدی با چانه زنی و ریش گرو گذاشتن و گلهگذاری و با لحن آرام و حاکی از همدلی و همکاری میتوان ازبروز اختلافات و علنی شدن آن جلوگیری کند. اما اگر این اختلافات ماهوی و بنیادین و در حوزههای متخلف و با وزاری متعدد باشد، دیگر با ریش سفیدی و گفتوگو و شیوههای کدخدامنشانه قابل حل نخواهد بود .طرح اتحاد و اتفاقی که با روحیه و رویکرد رایدهندگان کمتر همخوانی داشته باشد، منجر به شکست میشود.
بهترین شیوه وفاق در کابینه این بود که رئیس جمهور شیوه انعطاف و تساهل و تسامح را درخصوص وزاری تخصصی بکار میبرد نه وزرای سیاسی که نماد رئیس جمهور و دولت حاکم است. بهعنوان مثال اگر وزیر کشور یک اصلاح طلب بود و برای ایجاد وفاق وزیر بهداشت و درمان یک فرد میانه رو و حتی اصولگرا بود امکان فرصتی بودن کابینه بیشتر بود اما با این وضعیت و چینش کابینه بدین صورت احتمال چالشی شدن کابینه وجود دارد. اگر حداقل ۵۰درصد از وزرا اصلاح طلب بودند و وزرای کلیدی همفکر رئیسجمهور و کابینه رای میآورد، آنگاه میتوانستیم بگوییم مجلس صدای ملت را شنید و به آن تمکین کرد و جای بسی امیدواری بود که با درک واقعیات از طرف دولت و مجلس وفاقی خوشایند صورت گرفت. اگر چنین میشد با قاطعیت میتوانستیم نام آنرا دولت وفاق و یک فرصت برای کشور قلمداد کنیم اما چون این ترکیب کابینه با رای مردم تناسب چندانی ندارد به نظر میرسد که تغییر و تحول در خور توجه ایجاد نخواهد کرد. دراین صورت رئیس جمهور با یک پارادوکس مواجه است. اگر برای امیدواری مردم و برآوردن حداقل انتظارات آنها دست به تغییر بزند با مانعی بهنام مجلسی مواجه است که با رای به کل کابینه او را نمکگیر کرده و رئیس جمهور را متهم به عهدشکنی و دبه درآوردن میکنند. چنانچه در پشت درهای بسته و در خفا چانهزنی کند و یک سری واقعیتها را بگوید و با دل خونین لبی خندان بیاورد، هیچ کمکی به کارآمدی دولت نمیکند و او میماند و انتطارات انباشته شده مردم . اگر کاسه صبرش لبریز و حقایقی را بگوید و استدلال کند که دلش بامردم اما دستش بسته است، بازهم دردی دوا نمیشود و توپخانه مجلس و کیهانیان به سمت او شلیک خواهد شد. نتیجه بحث این است که تا حاکمیت حرف مردم را نشنوند و تصمیمات و اقداماتش با نظر اکثریت تطابق نیابد هرگونه تاکتیک و سیاست و سیاستگذاری اثربخش نخواهد بود و این دولتی که رئیس جمهور از آن بهعنوان وفاق ملی یاد میکند وفاقی دولتی است.