تحلیل “همدلی” از تلاش پزشکیان برای رفع حصر، تامین حقوق شهروندی و بازگشت اساتید به دانشگاهها؛
باد موافق سیاست
همدلی| امید محسنی: “مسعود پزشکیان” آستینها را بالا زده، قلاب را رها کرده در دریایی از مشکلات و راهحلها. او بعد از چینش پردردسر کابینه و جا انداختن مفهوم “وفاق” حالا میخواهد یکی از خواستههای مردمی را در دریایی از مشکل و مطالبه صید کند. از رفع حصر گرفته تا بازگشت اساتید و کند کردن تیغ تیز سختگیریهای اجتماعی. گرچه تردیدها ادامه دارد و افکارعمومی در انتظار یک اتفاق نو در دولت جدید هستند، اما اخبار دو روز گذشته در چند جهت مختلف نشانههای نسبتا امیدوارکنندهای به جامعه داده است.
بعد از انتخاب کابینهای نامنظم به لحاظ سیاسی و وجود گرایشهای فکری که مورد نقد جدی قرار گرفت، گویا نظمی در این بینظمی درحال شکل گرفتن و چند اتفاق مهم در عرصه سیاست به وقوع پیوسته و اتفاقات مهمتری هم درحال پیگیری است؛ یا حداقل باد موافقی از سمت سیاست دولت جدید در حال وزیدن است. اولین اتفاق مهم، انتخاب سخنگوی زن برای دولت چهاردهم بود که چهارشنبه گذشته با استقبال روبهرو شد. انتخاب “فاطمهمهاجرانی” برای سخنگویی دولت - که اتفاق نادری به شمار میرفت - و افزایش شمار بانوانی که در کابینه پزشکیان در حال فعالیت هستند نیز به مذاق مردم خوش آمد. واکنشها به انتخاب چهارمین زن کابینه خوشایند و امیدوار کننده بود، در عینحال که این انتخاب با توجه به دفاعی که فاطمه مهاجرانی از حقوق شهروندی در رقابتهای انخاباتی داشت و فیلم آن دست به دست شده است، کمی قابل تامل به نظر میرسید. بعد از بازگشت ظریف و اظهاراتی که او در یک توئیت درباره آمدن دوبارهاش به دولت منتشر کرده بود هم رگههای امیدواری را میشد دید. او در این توئیت با اشاره مستقیم به موضوع اصلی و دغدغهاش اینطور عنوان کرد که آمدن بانوان، اقوام و مذاهب به کابینه امیدوارکننده است و ابراز خوشبینی کرده بود که این مسیر ادامه یابد.
بازگشت اساتید و دانشجویان اخراجی؟
همزمان با این اتفاق مهم، مسعود پزشکیان طی اظهاراتی در آیین معارفه وزیر علوم جدید به مباحث مهمی در زمینه شنیدن صدای دانشجویان و راهاندازی کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها اشاره کرد. او همچنین به موضوع بسیار مهمتری نیز توجه کرد و گفت:« کسی که یک کلمه به ما یاد دهد، ما را بنده خود می کند. آنوقت ما اساتیدی که ما را به اینجا رساندند کنار میزنیم و فردی جوان را بالای سر این افراد قرار میدهیم که به این اساتید هم بیاحترامی میکند. بنده اعلام کردم در خصوص همه اساتیدی که به هر طریقی دانشگاهها با آنان لغو قرارداد یا اخراج کردند، بازنگری کنید. دانشجوها را بازگردانید. حق است که دانشجو حرف بزند. دانشجو نمیتواند آدم بدی باشد. او فردا و آینده کشور است. دانشجو باید بتواند سوال کند.» این اظهارات مسعود پزشکیان تنها چند ماه بعد از حادثه بالگرد رئیسی و نقل مکان تندروهای دولتی بیان میشود که در زمان دولت قبل نیز چندینبار طرح شد و به درهای بسته خورد. نخستینبار بعد از اتفاقات سال 1401 بود که ناآرامیها به دانشگاه کشیده شد و سیاسیون اینگونه مطرح کردند که باید آشتی ملی و گفتوگو را به جریان انداخت. البته طبف تندروی دولت نه تنها به این مسئله مهم توجه نکرد که با پافشاری و اصرار بر سیاستهای سختگیرانه خود بعد از یک دوره طولانی اعتراضات مردمی با چاشنی حجاب، در را بر همان پاشنه چرخاند و حمله را بر صلح در سطح ملی ترجیح داد. در روند اعتراضات چند موضوع مهم از طرف جامعهشناسان و سیاستمداران مورد توجه قرار گرفت. یکی از این موارد فرار نخبگان از کشور بود که در یک پروسه خبری و تحلیل چند ماهه درباره آن، گفت و شنودی در جریان بود. اما آب از آب تکان نخورد. شاید حاکمیت و دولت فرصت را برای تغییر مناسب ندیده بودند و چرخاند فرمان سیاست در بحبوحه اعتراضات و انباشت مطالبات چندان باب طبع نبود.
پنجشنبه مسعود پزشکیان در همین مراسم گفت:« برپایی کرسی آزاداندیشی که مقام معظم رهبری بر روی آن نیز تاکید داشتند یعنی اینکه دانشجو بتواند حرف خود را مطرح کند. ما باید با منطق جواب دانشجو را بدهیم. دانشجو را میتوان هدایت و توجیه کرد و اگر هم حق با دانشجو است من باید خودم را اصلاح کنم نه اینکه او را محروم کنم. اگر دانشجو عیب من را میگوید به جایی که او را بشکنم باید خودم را بشکنم. اگر توانستیم این را بپذیریم آن وقت مملکت آباد میشود.»
نیروز انتظامی هدایت نمیکند
البته پزشکیان در تودیع و معارفه وزرای آموزش و پرورش هم نکات مهمی را مورد ارزیابی قرار داد. او در این مراسم به مسئله حجاب هم گریزی زد و با اشاره به اینکه «باید عدالت را پیاده کنیم»، تصریح کرد: «محصولی که ما در بیرون درباره رفتار جوانان و دختران میبینیم و به نیروی انتظامی میسپاریم تا هدایت کند، او هدایت نمیکند؛ تخریب میکند. این آموزش و پرورش است که هدایت میکند.» البته موضوع گشت ارشاد و مسئله حجاب از جمله مباحثی است که دولت جدید به رغم شعارهای انتخاباتی خود کمتر سعی دارد به شکل مستقیم درباره آن موضعگیری کند. پزشکیان با طرح سوال و نکات ایجابی تلاش میکند زمینههای این گفتمان را باز کند و تغییراتی را در این زمینه مورد نظر قرار دهد، اما دو سویه تندروهای مدافع گشت ارشاد و طرحهای سختگیرانه از یکطرف و دامنه تبلیغات تخریبی رسانههای خارج کشور از جمله مصائبی هستند که در این راه، سد بزرگی برای دولت جدید خواهند ساخت. شاید به همین دلیل باشد که پزشکیان با احتیاط در نقطه تمرکز دو طرف قدم برمیدارد.
صدای پای رفع حصر
نکته دیگری که در هفته گذشته خیلی مورد توجه بوده و خط خبری آن از مصاحبه “غلامحسین کرباسچی” گشوده شد، رفع حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی است. رهبران سیاسی اصلاحطلبی که پس از 15سال حالا رفع حصرشان مورد توجه قرار گرفته نکته مهمی است که امیدهایی را به جامعه بازگردانده است. این رفع حصر نه فقط به این دلیل که میرحسین موسوی و کروبی به عنوان بانیان جنبشسبز در سال 88 سکوی سیاست ایران را چند پله تغییر دادند و هواداران زیادی داشتند، بلکه از این حیث مهم است که میتواند یک نشانه از بروز آشتی ملی و وفاق باشد.
چند هفته قبل از این ماجرا “آذرمنصوری” در توئیتی عنوان کرده بود که رفع حصر به عنوان یک مطالبه باید در زمینه وفاق و آشتیملی مورد توجه قرار گیرد. حالا بعد از یک دوره مصائب و یاسهایی که به جامعه ایرانی وارد شد و مشارکت سیاسی را به نازلترین وضعیت خود درآورد شاید التهاب و رگ طرفداری از این دو سیاستمدار کهنهکار مثل گذشته برجسته و پرخاستگاه نباشد، اما شکستن یک حصر طولانیمدت که حتی در دولت روحانی هم امکانپذیر نشد، دولت پزشکیان را تقویت خواهد کرد تا بر مطالبات مهم دیگر پافشاری کند. البته مسعود پزشکیان در سال 96 در قامت نایب رئیس مجلس یکبار در این زمینه سخن گفت و در آن اظهارت از “حسن روحانی” خواست که با توجه جایگاهش در شورای عالی امنیت ملی و تاثیری که در این بخش دارد، رفع حصر را پیگیری کند. او آن زمان هم رفع حصر این دوشخصیت برجسته سیاسی را عامل وفاق و انسجام در جامعه عنوان کرده بود اما حالا قرعه به نام خودش افتاده و باید همانی را به سرانجام برساند که از دولت حسن روحانی مطالبه کرده بود.
بازگشت سینماگران مغضوب
خبرهای خوشایند تمامی نداشت و در روزهای پایانی هفته، سخنگوی دولت هم نخستین واکنش خود را با اظهاراتی امیدوارکننده و مهم برای مردم اراسال کرد. بعد از مواضع دولت درباره رفع حصر و بازگشت اساتید، فاطمه مهاجرانی در روزی که حکم سخنگویی را گرفت در میان هنرمندان حضور یافت. این حضور البته با حاشیهها و اظهاراتی از طرف او همراه شد. فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت عصر هفتم شهریورماه در آیین نکوداشت زنده یاد “امینتارخ” و رونمایی از گنجینه آثار و یادگاریهای این بازیگر و نیز گنجینه “مازیار میری” (کارگردان سینما) در موزه سینما گفته: «واقعیت این است که خیلی از شما هنرمندان شاید خودتان به نقشی که در زندگی ما به عنوان شهروند دارید، واقف نباشید. نقش شما مهم است چون نوعی پیوستگی از جنس عشق به ما میدهید. خوشا به حال آن کسانی که میدانند بهجز هنر که تاج سر آفرینش است، دوران هیچ منزلتی جاودانه نیست.»
مهاجرانی در حاشیه رونمایی از گنجینهها در گفتوگویی با ایسنا درباره رویکرد دولت به هنر و سینما آن هم وقتی که نوعی افتراق میان هنرمندان و دولت به وجود آمده است، بیان کرد: «هنر، صدای اصیل جامعه است که به آن لطافت هم میبخشد. هنر خیلی وقتها مثل یک روانکار بین اجزای یک سیستم عمل میکند. سینما هم در بسیاری از اوقات صدای بیصدایان است. نگاه دولت در حوزه سینما، حمایت از سینمایی است که حامی جامعه باشد. در واقع نگاه دولت نسبت به رسانهای که واقعیتهای زندگی و نیز آرزوها و آمال انسان را به تصویر میکشد حمایتی خواهد بود.»
مهاجرانی، در پاسخ به اینکه موضع دولت درباره هنرمندان ممنوعالکار که بخش قابل توجهی از آنان بنا به اتفاقهای رخ داده یکی دو سال اخیر از میان سینماگران زن هستند، چه خواهد بود، تاکید کرد: «انشاءالله در این زمینه وفاق ملی ایجاد میشود.»
چند پرسش اساسی درباره امیدها
در میان این حجم از اخبار امیدوار کننده البته سوالات مهمی مطرح است که پاسخ به آنها مهمتر از فرایند سیاسی موجود و فراز و نشیب امیدهایی است که شکل میگیرد. سوال این است که آیا مسعود پزشکیان همانگونه که کابینهاش را با هماهنگی شکل داد، کارت موافقی برای تغییرات در دست دارد؟ اگر چنین است سطح تغییر و عمق این سیاستها تا چه اندازه با توقعات موجود در جامعه منطبق است؟ در حال حاضر هیچ پاسخی برای این سوالها وجود ندارد اما پیگیریهای چندوجهی پزشکیان در فضای سیاسی و اجتماعی نشان میدهد که صداقت او باید مانع بزرگی برای عملکرد سطحی و امیدهای زودگذر باشد، مگر اینکه شناخت ما از مسعود پزشکیان کافی نباشد. از سوی دیگر رها کردن قلابهای متعدد برای صید یک موفقیت نشان میدهد که مسعود پزشکیان به درستی درک کرده شکاف دولت با هوادارانش در میان مردم، نه سیاستورزان، در حال افزایش است. واژههایی که این روزها در فضای مجازی و کوچه و بازار دست به دست شده، حتما برای دولت آشکار است. پشیمانی از رای یا رودست خوردن در انتخابات موضوعاتی نیستند که با بیان مسئله به امیدواری محض تبدیل شود. فرصت نوسان در دو سوی امید و یاس برای پزشکیان و کابینهاش به اندازه چند بار قلاب انداختن در دریای مشکلات است. هر بار که پزشکیان این قلاب را بدون صید بیرون میآورد، زمان انتظار برای صید بعدی کوتاهتر خواهد شد. از طرفی باید اینطور تصور کرد که پزشکیان با نشان دادن حسن نیت خود به حاکمیت در چینش کابینه باید بتواند از این وفاق در حاکمیت و قوا مطالبات مردم را نقد کند.