رئیس جمهور به مشکلات کادر درمان توجه کند
دکتر مهدی گل سفید علوی (پژوهشگر مدیریت) ماهی نیست که خبری وحشتناک و تلخ از خودکشی پزشکان، رزیدنتها و دانشجویان نخبه پزشکی کشورمان به گوش نرسد. در سایه این اخبار بد و ناامیدکننده سکوت وزارت بهداشت و درمان و مسئولان دولت قبل در نوع خود کم نظیر بود.
مدتهاست خبرهای دردناکی از شرایط و بحرانهای پزشکان، دانشجویان پزشکی و رزیدنتهای کشور به گوش می رسد. اخباری سیاه و تاریک که با واکنش عجیب مسئولان وزارت بهداشت و درمان همراه بوده است. متاسفانه در حالحاضر، حال جامعه پزشکی کشور و رزیدنتهای ارزشمندمان خوب نیست. سکوت، عدم اعلام موضع شفاف و روشن، عدم اقدامات نافع و موثر و حتی عذرخواهی نکردن ساده مسئولان از اتفاقات مذکور باعث ناراحتی شدید جامعه پزشکی کشور و مردم شده است و بر تردیدها و دغدغهها در خصوص کارآمدی این ساختار مدیریتی افزوده است. البته این نوع بی تفاوتیها در وزارتخانه مذکور مسبوق به سابقه است. از خودت بمالهای وزیر اسبق تا انفعال وزارتخانه دولت قبل در خصوص حوادث اخیر. متاسفانه جامعه پزشکی کشور هرقدر صبوری کرد حتی یک مسئول در خصوص این اتفاقات عذرخواهی نکرد!
ساختار معیوب فعلی به گونه ای طراحی شده که این عزیزان شایسته کشورمان منزلت و شان لازم را ندارند و سرمایههای انسانی ارزشمند ما در حوزه بهداشت و درمان برخلاف تصور، زندگی بسیار سخت و پر پیچ و خمی را دارند. در این میان بهره کشیهای غیر حرفه ای و غیر انسانی در شیفتهای آموزشی و طرح، مورد اعتراض شدید اکثر رزیدنتها می باشد.
کافی است چرخی در صفحات فضای مجازی پزشکان، دانشجویان حوزه پزشکی و رزیدنتها بزنید یا پای درد و دل و مشکلات آنها بنشینید. هزار و یک دغدغه، مشکل و اعتراض دارند. شیفتهای غیر استاندارد و طاقت فرسای دانشجویان و رزیدنت ها، برخوردهای غیر حرفه ای در مراکز درمانی و آموزشی، آینده مبهم و نامشخص کاری و حرفه ای، استرسهای بی پایان حرفه ای، مطالعات سنگین و امتحانهای دلهره آور، فضای سرد و بی روح دانشکده ها، اعزام به نقاط دور افتاده بدون در نظر نگرفتن وضعیت روحی و خانوادگی ایشان، تعهدنامههای اجباری، وضعیت بد اقتصادی و عدم تمکن مالی لازم، ساختار سنتی دانشگاهها و دانشکدههای علوم پزشکی، فقدان روحیه جوان گرایی در ساختار وزارت بهداشت و درمان در سالهای گذشته و سایر موارد مشابه جزو مشکلات اساسی دانشجویان حوزه سلامت و رزیدنتهای عزیزمان است.
سوالی که باید مسئولان به آن پاسخ دهند این است که چرا با وجود تعداد کم این قشر فرهیخته و با استعداد کشورمان، بسیاری موارد بر وضعیت زندگی، رفاه و تامین آتیه آنها در بودجه کشور اولویت دارد؟ چرا هنر مدیریت صحیح استعدادهای حوزه درمان و سلامت کشور را نداریم؟ فرار نخبگان و استعدادکشی تا به کی قرار است ادامه داشته باشد؟
با عنایت به بحرانهای مذکور به نظر می رسد زمان تغییرات اساسی در ساختار و پارادایمهای مدیریتی وزارتخانه مذکور در دولت جدید فرا رسیده است. چراکه نتیجه این معضلات و نا امیدی ها؛ بحرانی تر و وخیم تر شدن شرایط، افزایش نرخ مهاجرت پزشکان، عدم اقبال به ادامه تحصیل در مقطع تخصص، فعالیت در سایر حوزهها مثل زیبایی، کنار گذاشتن کلی حوزه سلامت و درمان و مشکلات آتی نظام سلامت کشور خواهد بود.