مرور تاریخ؛ راهی برای عبور از مراحل دشوار
ولی‌الله شجاع پوریان (مدیرمسئول)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- سیاست

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- اقتصاد
۷- فرهنگ و هنر
۸- صفحه آخر

2147
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


دو دفتر شعر از نرگس میریه کوره پز «حواس‌ام حلزونی می‌‌شود» و «اکالیپتوس»

مرگ بر من که منقول این تراژدی شده‌ام

فیض شریفی (منتقد و پژوهشگر ادبیات)

این دو دفتر زمزمه‌های ساده و گاه غمناک و تراژیک و اجتماعی نرگس میریه است.قطعه‌های این دو اثر ، همگی در قالب شعر سپید سروده شده اند. درون‌مایه این قطعه‌ها، اغلب حديث و حکایت عشق به زندگی و مردم و مسائل سیاسی و اجتماعی و انسانی است. زبان میریه، لون عجیبی دارد، زبان و نگاه شاعر، نو و شهری است و در رگرگه‌های شعری شاعر خون حیات و خشم و غربت غریبی جریان دارد: « اردیبهشت، به پوتین هیچ سربازی چشمک نزد/ این مرز بوی تابوت می‌دهد، بوی جنون، که ایوان‌های لیلی را خسته کرده/ مرگ بر مرگ، مرگ بر بهاری که پدرش را می‌کشد/ مرگ بر ماه‌های قرمز ، قرمزهای پرچم / و پرچم‌هایی که اندوه را میراث مادر نامید ..‌./ مرگ بر مرگ ، مرگ بر من که منقول این تراژدی شده‌ام/ اندوه این شعر را ، به سکوت لاله‌ها می‌رسانم و اردیبهشت که به پوتین هیچ سربازی چشمک نزد.«آن‌چنان که از درون‌مایه‌های این قطعه‌ها بر می‌آید، شاعر، راوی دردها و رنج‌های عميقی است که در آئينه شعرش انعکاس یافته است و نشانه‌ و نمودار نظاره اجمالی و موجز از یک رویداد و یک منظره و خود به کنایه می‌گويد:«و زن که یادبودی از تردید است، حنا را به سجده هل می‌دهد/ فتوای وحشتناکی است/ زن در صفت پنجره سرگردان است.»
ترکيبات تصویری تشبیهی و استعاری شاعر ما را به محتوا و موضوع اشعار نمادین میریه بسیار نزدیک می‌کند:«بیداری ابرها، سمفونی جوهای بی‌سر/ جنون سرسبز مرد/ رویش کوچ نشینی/ سال‌‌های خون، بی‌رحمی‌این سايه‌ها/ بوی جاده، سکوت مرزها، مرگ سبزه‌ها، هیاهوی خفته، تابوت سبز من ، ...»
نرگس میریه گاهی با شیوه‌ای درون‌گرايانه و در عین حال ساده و مجسم، تصاویری بدیع و بکر می‌آفریند. تصاویری که هم درونی (سوبژکتیو) دارند و هم جوانب بیرونی (ابژکتیو). در مثل تصویر زیرین:« و رنج، شکل دیگری از صورت ما بود/ کمی‌ به خورشید فکر کنیم/ به ترانه‌ای تازه و خیال که همیشه خیال است/ اما جنگ، که خونش تمام نمی‌شود ...» یا« این اندوه از دریا می‌آید، از بالای قلب تیرخورده/ سرخورده، آب خورده و من که شبیه هیچ اتفاقی نبودم/ شبیه هیچ بادی، و حتی کوچه‌/ که راه‌اش بسته‌ است ...» تشبيه رنج به شکل دیگر صورت، از یک طرف جنبه‌ ملموسی و واقعی دارد و از سوی دیگر جنبه‌ درونی‌، زیرا به خورشید فکر می‌کند و مثل ترانه‌‌ای تازه است. در شعر دوم هم، شاعر خودش را به دریا تشبيه کرده و اندوه را به قلب تیر خورده و لیز خورده و آب خورده. شاعر حال خود را در برابر خواننده مجسم کرده و به خوبی تصویری که پرداخته وظیفه‌مند کرده است. این تصاویر، شعر را به سمت پوئتیک (تجسم هنری) می‌برد. شاعر گاهی روتوریک(جنبه گزارشی) را با تجسم هنری ممزوج می‌کند:«صبح در عربستان ظهور می‌کنی/ و جهان رستگار می‌شود/ عشق جهانی متفاوت دارد/ می‌توانی زنی باشی که رگ‌هايش را به کشمیر می‌برد/ می‌توانی به ریسمان کابل فکر کنی/ به لهجه‌ی کلاغ‌ها، قدم‌های باروت، و لیلی که معجزه‌ی آتش‌ بود/ عشق جهانی متفاوت دارد/ مردی به چاه می‌رود/ زنی فراموش می‌کند کاهوی زنبیل را و کودکی، که دوچرخه اش را به خانه می‌آورد/ عشق جهانی متفاوت دارد، این شهر بزرگ است و هیتلر هنوز نفس‌ می‌کشد ...» شاعر روایت‌گری را از دوسو پیش می‌برد و بر و در روایت خود تصویر و صورخیال و تجسمی‌هنری ایجاد می‌کند. نرگس میریه، همان‌گونه‌ که می‌گوید به قرائت تازه‌ای، جهان را ترسیم می‌کند و با زبان و نگاه و با صداقتی درخور و با واژگان روشن و شفاف و با صور خیالی زیبا به بیان حديث نفس‌ خود و انسان و جهان می‌پردازد.