«آغوش امن»، سومین اثر داستانی «نسیبا عظیمی»
تازهترین اثر داستانی «نسیبا عظیمی» با عنوان «آغوش امن» توسط نشر «ایجاز» به چاپ رسید. کتاب «آغوش امن»، که سومین اثر داستانی این نویسنده است، به ماجرای خواهر و برادری با نامهای شهاب و شیرین میپردازد که در عین متفاوت بودن، به یکدیگر شباهت دارند و شیطنتهای آن دو، حوادثی را رقم میزند. راوی داستان، شیرین است که بر مبنای ویژگیهای اخلاقی خانواده و اتفاقهای مهیجی که پیش میآید، داستان را پیش میبرد و این روایت بهروزهای کرونا پیوند میخورد. عظیمی، که دانشآموختهی زبان و ادبیات فارسی است، پیشازاین اثر، کتابهای «در چند ثانیه» و «نبضی برای زندگی» را نوشته و منتشر کرده بود.«در چند ثانیه» به شیوهی سیال ذهن و «نبضی برای زندگی» به شیوهی سورئال نوشتهشدهاند. این کتاب هم به شیوهی روایت رئالیستی در 144صفحه، نوشته و منتشر شد. «آغوش امن»، که در نشر ایجاز به چاپ رسیده، دومین همکاری نسیبا عظیمی با این ناشر پس از کتاب «در چند ثانیه» است.در بخشی از رمان «آغوش امن» میخوانید: «چند روزی زیرزمین شلوغ و بههمریخته شد. یک روز ظهر وقتی پدر و مادر خواب بودند، من و شهاب لابهلای خرتوپرتهای توی صندوقچه یک بسته پیدا کردیم که دور آن را با پارچه بسته بودند. شهاب کشیک میداد تا کسی نیاید. من بسته را باز کردم؛ پر از نامه بود. نامههایی که پدر و مادر دوران مجردی و عاشقی برای یکدیگر نوشته بودند. شهاب میخندد و میگوید: ببینیم آقاجاوید چطوری ننهمونو تور کرده! ساعتها محوِ خواندن خاطراتشان بودیم: «جاوید عزیزم امروز بیشتر از همیشه دلم برایت تنگشده. وقتی خاطرات سربازیات را میخوانم انگار من هم کنار تو زندگی میکنم؛ آنقدر که خوب مینویسی. راستی ملوک میگوید اگر آقاجاوید به خواستگاری تو بیاید، من اسمم را عوض میکنم.»