تبلیغات جهانی هم مانع انقراض یوز ایرانی نمی شود
یوزهای ایرانی به تعداد یک تیم فوتبال
همدلی| درحالیکه 10سال پیش ایران 100یوزپلنگ داشت این رقم در پنج سال گذشته به 50قلاده و امروز به 12قلاده رسیده که از این 12یوزپلنگ تنها سه تای آنها ماده هستند؛ کارشناسان محیطزیست، این وضعیت را بحرانی عنوان میکنند. این مسئله بدین معناست که با شرایط فعلی و در بلندمدت نهتنها امکان حفظ پایداری و سلامت نسل یوز وجود ندارد بلکه تنوع ژنی این گونه نیز بهشدت در حال کاهش و انقراض است. این موضوع از آنجایی از اهمیت بیشتری برخوردار میشود که بدانیم ایران آخرین پناهگاه یوزپلنگ آسیایی در دنیا به شمار میرود.
ایران در سال ۲۰۰۱ با حمایت سازمان ملل متحد برنامهای را برای حفاظت از این گونه پستاندارِ در معرض خطر آغاز کرد اما مدتی است که پرونده پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگها بسته شد و هماکنون این اقدامات تنها از سوی ادارات کل استانی در محل زیست یوزپلنگ در حال پیگیری است. بررسیها نشان میدهد این حیوانات یا قربانی خشکسالی و شکارِ شکارچیان میشوند یا در محل زیستگاه خود در صحرای مرکزی توسط خودروها زیر گرفته و جان میبازند.
اقدامات ناکافی برای حفظ حیات یوزها
حسن اکبری، معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیطزیست ادامه وضعیت اینگونه از گربهسانان در معرض انقراض را «بسیار بحرانی» توصیف و تأکید کرده: اقداماتی که بهمنظور افزایش حفاظت، تولیدمثل این گونه و نصب علائم در جادهها انجام دادهایم، برای نجات آنها کافی نبوده است. او یادآور شده که جدا از اقدامات یادشده برنامه جامعی برای حفاظت از یوز ایرانی تدوینشده که هنوز بودجهای به آن اختصاص نیافته است.
وضعیت بحرانی به روایت مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی
مرتضی پورمیرزای، مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی نیز دراینباره میگوید: هرچند وسعت زیستگاه جنوبی یوز در کشورمان بیش از سه میلیون هکتار است ولی یوزهای شناساییشده از انگشتان یکدست بیشتر نمیشوند. او میگوید: بر اساس مبنای علمی و در حالت کلی گونهای که زیر ۱۰۰فرد جمعیت آن باشد، در بلندمدت نمیتواند سلامت خود را حفظ کند. اگر گونهای زیر ۵۰فرد داشته باشد، در بلندمدت نمیتواند تنوع ژن خود را حفظ کند بنابراین فرقی نمیکند که جمعیت یوزهای آسیایی در ایران ۱۶ فرد باشد یا ۳۰فرد چون جمعیت اینگونه در کشور در وضعیت بحرانی است. در حال حاضر تکتک افراد یوز مهم هستند ولی افزایش اندک تعداد افراد اینگونه هرچند حائز اهمیت است، بهتنهایی تفاوت چندانی در سرنوشت یوز در کشورمان ایجاد نمیکند.
مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی در ادامه گفته: ما با دوربینهای تلهای زیستگاههای زادآور یوز مثل توران و میاندشت را بهطور کامل پوشش دادهایم. بر اساس دادهها وضعیت کاملاً بحرانی است و باید برای حفاظت و تکثیر یوز اقدامات بیشتری انجام شود.
پورمیرزای در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره تصمیم سازمان حفاظت محیطزیست برای زندهگیری یوز نر (فیروز) و انتقال آن به محل نگهداری «ایران» (یوزپلنگ ماده در اسارت) میگوید: یوز ماده در اسارت داشتیم که از طبیعت جداشده بودند و در اسارت زندگی میکنند. مهم این است که چه تصمیمی برای آنها بگیریم. یا فقط غذادهی کنیم تا عمرشان بهصورت طبیعی به پایان برسد یا تلاش کنیم بر اساس تجربههای جهانی از آنها در جهت حفاظت از یوز کمک بگیریم.
او در ادامه میگوید: برای استفاده از این فرصت باید برای جفتگیری یوز ماده، یوز نری داشته باشیم البته یوز نری به نام «کوشکی» داریم اما رفتار جنسی ندارد و برای جفتگیری طبیعی مناسب نیست. در این شرایط باید سازمان حفاظت محیطزیست یک یوز نر پیدا میکرد. مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی اضافه میکند: حدود ۱۰سال است که در زیستگاههای جنوبی یوز که شامل یزد و کرمان و خراسان جنوبی و اصفهان میشود هیچ شواهد «مستند علمی» از حضور ماده در آن منطقه نداشتیم و آخرین بار اوایل دهه۹۰ خورشیدی تصویر ماده یوز با تولهاش ثبت شد؛ بنابراین پیشنهاد دادیم که از این منطقه یوز نر برای جفتگیری زندهگیری شود اما ادعاهایی مبنی مشاهده یوز ماده یا سرگین آن در این زیستگاهها مطرح شد که مستنداتی ارائه نشد. این ادعاها موجب شد که نظر سازمان حفاظت محیطزیست تغییر کند و از این زیستگاه یوز نر زندهگیری نشود.
دفاع از اقدامات انجامشده
هشدار کارشناسان درباره وضعیت یوزهای ایرانی در شرایطی است که برخی مسئولان محیطزیست معتقدند شرایط فعلی شرایط نگرانکنندهای نیست. امیرعبدوس، مدیرکل محیطزیست استان سمنان در پاسخ به این سؤال که برخی کارشناسان میگویند که عملاً بعد از توقف پروژه بینالمللی حفاظت از یوز که به دلایل امنیتی صورت گرفت برنامههای حفاظتی از یوزها هم بهجز اجرای طرح انتقال یوزهای نگهداری شده در شرایط نیمه اسارت ادامه نیافته و دو سال است که حتی دوربینگذاری هم در محدودههای زیست یوزپلنگ نیز انجامنشده است، آیا این را تائید میکنید؟ میگوید: نه اینطور نیست، هرچند پرونده پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگها بستهشده اما در حال حاضر اقدامات بسیار موفقتری از سوی ادارات کل استانی در محل زیست یوزپلنگ در حال پیگیری است.
او در ادامه به هزینه دو میلیاردتومانی برای خرید مراتع محدوده پارک ملی توران اشاره میکند و میگوید: در پارک ملی توران دیگر خبری از سگهای ولگرد نیست و طی این سالها ورود سگهای گله نیز به محدوده زیست یوزها محدودشده است.
مدیرکل محیطزیست استان سمنان همچنین درباره تصادفات جادهای که یکی از عوامل تلف شدن یوزها در سالهای گذشته بوده به فارس میگوید: در این محدوده هیچ جادهای وجود ندارد اما در کل محدوده توران یک جاده اصلی اما کم تردد هست، ضمن اینکه جاده تهران مشهد از شمال منطقه عبور میکند. بهمرور با تزریق اعتبارات این اتفاق افتاده و باز هم این رویه تا خرید کامل مراتع و به صفر رسیدن ورود دامها باید ادامه پیدا کند.
امیرعبدوس همچنین درباره علت توقف پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگها میگوید: به نظرم تولیگری یک گونه خاص با یک پروژه بینالمللی از اساس اشتباه بود، چون با درگیر کردن استانها آنها را در این زمینه دغدغهمند و موظف به حفظ گونه میکنیم. با این اوصاف دیگر هیچ ضرورتی برای احیای پروژه بینالمللی یوزپلنگ وجود ندارد و بهجای منتظر ماندن برای جذب اعتبارات بینالمللی از محل اعتبارات بودجه سازمان استفاده میشود. این اظهارات در شرایطی است که همانگونه که عنوان شد معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیطزیست کمبود بودجه را از مشکلات مهم در زمینه حفاظت از یوزهای ایرانی عنوان کرده است.
تجربه کشورهای موفق
تجربیات بینالمللی نشان داده که وقتی در حد چند هزار هکتار فنسکشی شود، یوزها رفتار طبیعی دارند، همدیگر را پیدا و جفتگیری میکنند و از هم فاصله میگیرند و بعد از بارداری مادهها میتوان نرها را کاملاً جدا کرد.
در حال حاضر در آفریقای جنوبی از این روش استفاده میکنند و بر افزایش جمعیت یوز مؤثر بوده است. در واقع این تنها روشی است تا در یک شرایط نیمهطبیعی تکثیر انجام شود و بعد یوز را به محیط طبیعی معرفی کنند. این در حالی است که به گفته کارشناسان محیطزیست، روش جفتگیری برای یوزهای ایرانی تا کنون مناسب نبوده است.
ضرورت توجه به دادههای درست و کارشناسی
جمعیت یوزهای ایرانی در ابتدای دهه۲۰ شمسی، جمعیتی در حدود ۴۰۰قلاده برآورد شده بود و تقریباً در تمام مناطق استپی و بیابانی نیمه شرقی ایران و بخشهایی از نواحی غربی کشور نزدیک مرز عراق دیده میشد که با ورود خودروهای جیپ بعد از جنگ جهانی دوم به سرنوشت دلهرهآوری دچار شد. یوزهای بیشماری طعمه ارضای حس قدرت شکارچیانی شدند که با وسایل جدید شکار در طبیعت ایران جولان میدادند. یوزها هم که از این شرایط احساس خطر کردند به مناطق مرتفعتر و نیمه کوهستانی پناه بردند و اکنون بیشتر در نواحی مرتفع و درههای خشک میان کوهها دیده میشوند. درهرصورت زیستگاههای یوز در کشورمان به علت پیشروی بیابانها و تبدیلشدن بخشی از زمینهای زیستگاه به زمینهای کشاورزی و مسکونی شدن بخشی دیگر و همچنین از بین رفتن مراتع توسط دامهای اهلی و در نتیجه کاهش تعداد آهو و گوزن که از منابع غذایی یوزها هستند کاهشیافته است.
فدراسیون فوتبال ایران سال ۲۰۱۴ در جریان مسابقات جام جهانی برزیل با هدف حمایت از پروژه نجات اینگونه کمیاب از گربهسانان پیراهنهایی را برای ملیپوشان طراحی کرده که روی آن عکس یوز ایرانی نقش بسته بود. بااینوجود به نظر میرسد اقدامات اینچنینی نیز نتوانسته در متولیان امر حساسیت بیشتری نسبت به حفظ این حیوان در معرض انقراض ایجاد کند. آنچه ضروری است توجه به این مسئله است که سازمان حفاظت محیطزیست برای حفاظت بیشتر باید به دادههای درست و کارشناسی توجه کند.