«آذر منصوری» دبیر کل حزب اتحاد ملت شد
پوستاندازی به سبک اصلاحطلبان
همدلی| تغییرات در جریان اصلاحطلبی بهآرامی در حال پیش روی است. از اواسط مجلس دهم و اواخر دولت روحانی فضای اجتماعی و سیاسی کشور به سمتی رفت که نارضایتیهای عمومی بالا گرفت. در آن روزها که مجلس و دولت بهنوعی در اختیار اصلاحطلبان بود، بهیکباره شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» در کف خیابانهای چندین شهر کوچک و بزرگ سر داده شد و همین بسیاری را شوکه کرد. شاید کمتر کسی از فعالان سیاسی انتظار این را داشت که مردم برداشت خودشان را از احزاب سیاسی دو جریان اصلی کشور اینگونه بیان کنند. ولی بههرحال این شعارها باعث شد عدهای روزهای آینده را پیشبینی کنند و از همان سالهای 97 و 98 برخی اعلام کردند که مشارکت سیاسی مردم در انتخابات آینده بهشدت کاهش مییابد. همین اتفاق هم افتاد و مردم به درخواست مکرر احزاب مختلف ازجمله اصلاحطلبان جواب رد دادند. حالا خیلی وقت است که احزاب اصلاحطلب این واقعیت را پذیرفتهاند که سرمایه اجتماعی خود را ازدستدادهاند و برای جذب دوباره مردم باید دست به تغییرات اساسی در تشکیلات و برنامهریزیهای خود بزنند.
تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری 1400 این موضوع کموبیش در دستور کار قرار داشت. بخشی از اصلاحطلبان معتقد بودند که بهجای تمرکز بر انتخابات 1400 و برنامهریزی برای اینکه چه کسی نامزد نهایی این جریان شود بهتر است که مانیفست اصلاحطلبی مورد بازبینی قرار گیرد و اصلاحطلبان به مردم رسماً اعلام کنند که چه برنامهای برای کشور دارند و هدف اصلی آنان چیست و یکراه جدید برای حل مشکلات کشور ارائه دهند؛ اما با نزدیک شدن به انتخابات و افزایش هیجان شرکت در این رویداد سیاسی عملاً باعث شد بسیاری این برنامه را فراموش کنند و تنها به معرفی نامزد بپردازند و همین هم محل اختلاف شد. شکست اصلاحطلبان در انتخابات 1400 هم اختلافات را تشدید کرد و هم بهنوعی باعث شد تا سرمایه اجتماعی آنان در سراشیبی سقوط قرار گیرد. ولی بههرحال یک نتیجه مشخص برای اصلاحطلبان داشت و آن اینکه آنان بپذیرند باید دست به اصلاح اصلاحات بزنند.
در گام اول آنگونه که برخی اصلاحطلبان گفتهاند سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات به برخی شخصیتهای سیاسی این جریان گفته که بر آسیبشناسی اصلاحطلبان تمرکز کنند هرچند که تاکنون خبر خاصی از نتیجه این آسیبشناسیها منتشرنشده است اما نگاهی به سخنان و موضعگیریهای اصلاحطلبان نشان میدهد که کمکم گفتمان اصلاح اصلاحات در حال شکلگیری است. این روند به نظر کند میرسد اما کمکم گویا شخصیتهای مؤثر این جریان به فکر افتادهاند که استراتژی جدیدی برای اصلاحطلبی طراحی کنند. ازجمله میتوان به مناظره مکتوب اخیر تاجزاده و حجاریان اشاره کرد.
در همین راستا بهتازگی حزب اتحاد ملت که یکی از احزاب مهم و مؤثر جریان اصلاحطلبی است دست به یک اقدام تازه زده است. روز گذشته هفتمین کنگره این حزب برگزار شد و اعضای شورای مرکزی تعیین شدند. براین اساس آذر منصوری بهعنوان دبیر کل انتخاب شد. هرچند که سابقه داشته است که زنان در احزاب اصلاحطلب دبیر کل باشند اما اینکه در یکی از احزاب مهم و بزرگ این جریان یک زن به سمت دبیر کلی برسد اتفاق نادری بوده است. بههرحال بسیاری معتقدند که این اقدام میتواند یک حرکت جدید در میان احزاب اصلاحطلب برای اعمال تغییرات بیشتر باشد. هرچند که تغییرات در شورای مرکزی حزب اتحاد ملت همزمانشده با اینکه برخی نیروهای جوان این حزب از آن اعلام جدایی کردهاند. این جداییها در پی آن رخداده است که جمعی از جوانان حامی اصلاحطلبان میگویند این جریان سیاسی آنگونه که باید نمیتواند به مطالبات و خواستههای سیاسی مردم توجه نشان دهد و از طرف دیگر در اختیار یک اقلیت کهنسال قرار دارد. پیش از انتخابات 1400 زمانی که جبهه اصلاحات ایران شروع به کار کرد و در آن سهمیهای هم به جوانان اختصاصیافته بود، ولی برخی جوانان در متنی سرگشاده از فضای بسته این جریان و عدم حضور جوانان در تصمیمات مرکزی انتقاد کردند.
همزمان با برگزاری کنگره حزب اتحاد ملت سیدمحمد خاتمی نیز در پیامی به این کنگره گفته: «به نظر من آنچه پیشآمده گرچه جفا به ملت است ولی میتواند فرصتی مناسب باشد برای اصلاحطلبان که بالفعل از قدرت کنار گذاشتهشدهاند و مسئولیتی ندارند؛ گرچه اصلاحطلبان نیز باید پاسخگوی کارنامه و عملکرد خود در گذشته باشند و احیاناً سهم خود را در پدید آمدن وضع موجود بشناسند و مسؤولیت آن را بپذیرند. یکی از بهترین فرصتها برای اصلاحطلبان (و حتی اصولگرایان خیرخواه) و همه آنان که نسبت به سرنوشت کشور وضع و حال مردم بهخصوص بخشهای محرومتر جامعه دغدغه خاطر دارند این است که بررسی کنند نقش حزب و تحزب در تحقق مردمسالاری به چه میزان است و آیا پیش از آمدن حزب برای اینکه جامعه بهسوی مردمسالاری برود لازم است چه نهادهای مدنی مردمی فراوانی که از بخشهای مختلف جامعه، اصناف و گروههای گوناگون اجتماعی نمایندگی میکنند پدید آید؟ تا از دل آن نیز حزب به وجود بیاید؟ یا اینکه بدون آن نیز حزب میتواند حضورداشته و اثرگذار باشد؟ جا دارد که بهخوبی بررسی شود (و احیاناً هم شده است ولی باید کاملتر شود) که از مشروطیت به اینسو که خواست مشخص و مبرم جامعه مردمسالاری بوده است احزاب نتوانستهاند در برآورده شدن این نیاز و تحقق و استقرار دموکراسی کامروا باشند یا کامرواییشان اندک بوده است؟ بههرحال تردیدی نیست که استقرار دموکراسی شرایط و مقدماتی چون وجود و به رسمیت شناخته شدن نهادها و تشکلهای صنفی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و حتی قومی و جنسیتی دارد و در نهایت هم نظام حزبی و وجود حزبهای متعدد و مستقل که واقعاً از خواستها و نیازهای جامعه نمایندگی کنند لازم است.»
حالا بههرحال تصمیم حزب اتحاد ملت برای انتخاب یک دبیر کل زن، یکراه متفاوت را نشان میدهد و اینکه جریان اصلاحات وارد مرحله بازسازیشده است؛ مرحلهای که شاید زمانبر باشد. دراینباره محمدصادق جوادیحصار سخنگوی حزب اعتماد ملی در گفتوگو با مهر درباره آسیبشناسی و بررسیهای جبهه اصلاحات بعد از نتایج انتخابات ۱۴۰۰، گفت: «هنوز نتیجه دقیقی به این معنا که بگوییم به اطلاعاتی مشخص رسیدهایم، حاصل نشده، اما کار کارشناسی آغازشده است و دوستان ما در شورای هماهنگی اصلاحطلبان در حال بررسی مسائل هستند. اتفاقاتی در مسیر آسیبشناسی در حال وقوع است اما هنوز به نتایج روشنی نرسیدهایم. نکته این است که تصمیم برای نقد و بررسی عملکرد گذشته گرفتهشده و مصمم بودن اردوگاه اصلاحات برای یافتن راه برونرفت از وضعیت پیشآمده مشهود است. احزاب، گروهها، جمعیتها و اشخاص همگی موافق و همراه این نقد و آسیبشناسی هستند.»
این زمانبر شدن اصلاح اصلاحات این نگرانی را ایجاد کرده که با نزدیکتر شدن به دوره دوازدهم مجلس شورای اسلامی ممکن است دوباره این روند متوقف شود و برخی احزاب اصلاحطلب دوباره تمرکز خود را به رسیدن به کرسی قدرت بگذارند و روند اصلاحی را فراموش کنند. دراینباره جوادی حصار افزوده: «اصلاً نباید بهصورت موضوعی با این قضیه برخورد کنیم، انتخابات نباید ما را از اصل و ماهیت روند اصلاح دور کند. لازم است درمان ریشهای صورت بگیرد و باید به انتخابات پیش رو بهعنوان یک مرحله گذر نگاه کنیم. انتخابات مجلس ۱۴۰۲ نباید تأثیری در تصمیم بازسازی و نگاه اصلاحی ما داشته باشد و حتی در صورت ضرورت ممکن است از انتخابات بگذریم و بگوییم به انتخابات نمیرسیم، ازاینرو بههیچوجه نباید اصلاح و آسیبشناسی را فدای انتخابات کنیم.»