خوزستان را درست ببینیم
نه سکوت داخلی، نه هیاهوی خارجی
همدلی| چهار روز از اعتراض مردم خوزستان نسبت به بیآبی و اجرای پروژه انتقال آب کارون و احداث سدهای متعدد بر رود کرخه میگذرد. کم کم مسئولان استانی زبان به اعتراف گشوده و اعتراضات را به رسمیت شناختهاند اما بسیار دیر!
طی این چهار روز نه رسانهها و نه مقامات رسمی بلکه کانالهای غیررسمی، کاربران عادی و صفحات شهروندان خوزستانی منبع انتشار اخبار اعتراضات و تجمعات در این ۱۱ شهر بود. حتی زمانیکه صدای «عطشان الشط، راید مائه» خوزستانیها به تهران رسیده بود و رئیس قوه قضائیه و معاون اول رئیس جمهوری، نمایندگانی برای حل تنش آبی منطقه راهی این استان کردند، بالاترین مقام خوزستان اعتراضات پنجشنبه گذشته را از اساس تکذیب کرد و گفت:«برخی به دنبال تحریک مردم هستند و تصاویری جعلی از اعتراضات مردم در فضای مجازی منتشر میکنند. مثلا در شهرهای خرمشهر و سوسنگرد اتفاق و اعتراضی رخ نداده اما کلیپهایی مربوط به گذشته در فضای مجازی منتشر میشود لذا مردم مراقب این شیطنتها باشند» اما روز گذشته برای نخستین بار، مقامهای محلی اعتراضات را تایید کردند. در نخستین واکنش، روز گذشته امید صبریپور فرماندار شادگان خبر درگذشت جوانی در این شهر، بر اثر اصابت گلوله را که روزهای گذشته در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد، تایید کرد و گفت:«در جریان این تجمع، افراد فرصتطلب و اغتشاشگر به سمت ماموران نیروهای امنیتی و تجمعکنندگان تیراندازی کردند که تیر به یک رهگذر که جوانی ۳۰ ساله بود، اصابت و منجر به مرگ آن شد.» وی در بخش دیگری از این مصاحبه تاکید کرد: «مسببان این حادثه توسط نیروهای انتظامی و امنیتی شناسایی و برخی دستگیر شدهاند و دستگیری دیگر افراد نیز در دستور کار است.» در دومین واکنش؛ فریدون بندری، فرماندار ماهشهر در گفت وگو با خبرگزاری فارس اعلام کرد: «در پی مشکلات بیآبی در خوزستان، مردم این استان عصر روز گذشته با برگزاری تجمعاتی در برخی شهرها خواستار رسیدگی به این مشکل و تامین حقآبه رودخانهها شدند.» وی با تایید اعتراضات در حمیدیه، شادگان، سوسنگرد و منطقه زرگان اهواز، گفت: «چندین جوان در برخی از جادهها در ماهشهر، کوت عبدالله، خرمشهر و ملاثانی اقدام به آتش زدن لاستیک و بستن جاده کردند که عبور و مرور خودروها برای دقایقی مختل شد، اما با حضور نیروهای انتظامی بدون درگیری ترافیک در همه جادهها روان شد. مسدود کردن مسیر بندرماهشهر به بندرامام خمینی به صورت جدی وجود نداشت و فقط تعداد اندکی افراد نوجوان در پی فراخوانی در فضای مجازی به دلیل مشکلات بیآبی اقدام به این کار کردند.»
چه کسی به معترضان تیراندازی میکند؟
همزمان با اخبار چارهاندیشیهای مسئولان کشوری و استانی برای حل تنش آبی در خوزستان، خبرهایی مبنی بر افزایش شمار کشتهشدگان این حوادث به گوش میرسد. به این ترتیب، علاوه بر آن جوان 30 ساله شادگانی که مصطفی نعیماوی نام داشت، اسامی سه جوان و نوجوان دیگر به نامهای قاسم خضری از کوت عبدالله، علی مزرعه از کویهزویه اهواز و حسن آل ناصر از سوسنگرد نیز به این فهرست ادعا شده افزوده شده است. روز گذشته خبرگزاری فارس ویدئویی از مصاحبه با خانواده نعیماوی منتشر کرد که پدرش در آن میگوید:«پسرم اهل کار خلاف و شورش نبود... با نیروی انتظامی و بسیج کار میکرد. خرابکاران پسرم را با تیر زدند». در ویدئوی مشابه دیگری که همین خبرگزاری منتشر کرده نیز عموی ناصر خضیری، روایت مرگ او را اینگونه شرح میدهد:«او کارگر باتریسازی و نانآور خانه بود و در مسیر مغازه به خانه مورد اصابت گلوله قرار گرفت، با بدن خونین به خانه رسید اما نتوانست بگوید چه کسی به او تیراندازی کرده است...» عموی ناصر همچون خانواده نعیماوی مدعی است این نوجوان عضو پایگاه بسیج بوده و اهل شورش و اغتشاش نبوده است. فارس در بخش دیگری از این گزارش خود مدعی شده است، تیراندازی در حوادث چند روز اخیر توسط «عناصر مشکوک» انجام شده و «وجود اسلحه به صورت سنتی در برخی نقاط خوزستان مشکلاتی ایجاد کرده است.» همچنین در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «همزمان فیلمها و تصاویری از میدانداری عناصر مرتبط با گروهک تروریستی الاحوازیه در به خشونت کشیدن اعتراضات مردم منتشر شده است... رسانههای ضد انقلاب تلاش دارند قربانی شدن این افراد را به نیروهای انتظامی و امنیتی نسبت دهند و حساب ویژهای روی کشته سازیها باز کردهاند پلیس تاکید میکند در حال شناسایی و برخورد با تروریستها است و دلیلی ندارد به اعتراض برحق مردم تیراندازی کند.» در همین راستا، محسن حیدری، نماینده خوزستان در مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر اینکه خونخواه دو جوان کشته شده ایم، به فارس گفته است:«انسانهای جنایتکار، وابسته به اجنبی و ضدانقلاب با سوءاستفاده از مطالبات مردمی در بین آنها تیراندازی کرده و افراد بیگناه را میکشند. افتخار بنده این است که در کنار مطالبهگران و فعالان محیطزیست هستیم اما به هیچ عنوان نمیپذیرم کاری کنیم که نتیجهای نداشته باشد و دود آن به چشم مردم برود.»
خوزستان و لزوم حساسیت نظام
همدلی - خوزستان یکی از استانهایی است که با هشت سال دفاع مقدس مردم ایران دربرابر متجاوزان عجین شده است.وجود اقوام گوناگونی در این استان و البته طمع برخی دشمنان به این تنوع قومیتی و البته ندانمکاری برخی مسئولان در رابطه با معیشت مردم این استان بر حساسیت این قسمت از جغرافیای ایران میافزاید. در این میان هرگونه پنهانکاری وعدم صداقت در ارتباط با انعکاس این اعتراضات از سوی هر مرجعی چه داخلی و چه خارجی میتواند بر دامنه تنشهای موجود بیفراید. از این منظر خوزستان باید در کانون توجه ویژه و تمرکز حاکمیت بر این استان و زندگی مردم مستقر در آن باشد.
نه سکوت داخلی، نه هیاهوی خارجی
ماجرای اعتراض اخیر مردم خوزستان نیز به مانند حوادث مشابه خود گرفتار یک دوگانه اعتمادبرانداز شده است. در حالی که فضای مجازی که مردم کاربران آن هستند، پر از تصاویر و متنهایی است که نشان میدهد مردم خوزستان به وضعیت بیآبی خود معترضاند، اما رسانههای رسمی کشور یا درباره آن سکوت میکنند ویا بدون تامل آن را به سوءاستفادهگران وخرابکاران منتسب میکند. اگرچه حضور خرابکاران و گروههای تروریستی که به خاک خوزستان چشم طمع دارند، دور از ذهن نیست، اما بدون تردید انتساب فریاد دادخواهی مردم خوزستان به این عناصر هم مردم را عصبانی کرده و هم این گروهها را دارای قدرت بسیج و ضریب نفود در میان مردم جلوه میدهد. همان چیزی که در هیاهوی رسانههای خارجی تعلق به دشمنان ایران خود را نشان میدهد.