غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


خطر افراطی‌گری سیاسی

مهدی جعفری کاکلکی (فعال سیاسی)

تندروی و افراطی‌گری در یک جامعه در هر نوع و شکلی که باشد، نشانه تزلزل فکری و ارتجاعی در آن جامعه است. امروزه می‌بینیم جوامعی که به نوعی در آنها افراطی‌گری نهادینه و به عنوان ارزش حاکم در آن جامعه پذیرفته شده، تمدن و رشد فکری به شدت نزول کرده و در عوض تفکر استبدادی و تک‌قطبی سرتاسر آن جوامع را گرفته است. شروع افراطی‌گری در هر جامعه ناشی از فقدان تفکر جمعی و گفتمان عمومی است و غالبا در چنین شرایطی گروهی که از قدرت و منصب برخوردارند با غلبه بر افکار عمومی، تفکرات افراطی و خام را به خورد جامعه می‌دهند و تأسف‌بارتر این‌که گروهی نیز در متن جامعه همسو و مبلغ چنین تفکراتی می‌شوند. در حوزه سیاست و اجرای آن که عمده پی‌ریزی‌های هر جامعه‌‌ای را تشکیل می‌دهد، افراطی‌گری سیاسی تعریف می‌شود. افراطی‌گری سیاسی عبارت است از ورود و حاکمیت تفکرات و اقدامات فاقد وجه عامه و بین‌المللی در بدنه سیاسی جامعه با هدف تسلط بر افکار عمومی و هدایت جامعه. در جوامع افراط‌زده سیاسی اخلاق و حقوق عامه جایگاهی ندارد و روشنفکری و روشنفکران به عنوان ضدیت با ارزش‌ها و آرمان‌های جامعه معرفی می‌شوند، لذا اندیشه‌ها و ایده‌های نو در جامعه در ذهن‌ها دفن خواهد شد. 
امروز بار دیگرکشور ما در برابر یک پروسه انتخاباتی یا به تعریفی دیگر یک تحول کلان سیاسی قرار گرفته است، انتخابات ریاست جمهوری که قبل از شروع فرآیند آن به دلیل برخی حوادث در سال‌های اخیر همراه با گمانه‌زنی‌های زیادی از سوی فعالان و نخبگان سیاسی همراه بود و هم اکنون نیز تحلیل‌ها و نظرات مختلفی در خصوص کاندیداهای احراز صلاحیت شده وجود دارد؛ طی روزهای اخیر با توجه به پخش تبلیغات و مناظرات کاندیداهای ریاست جمهوری ابعاد خاصی از مشکلات موجود در کشور، از ابربدهکاران بانکی گرفته تا علل تحریم‌ها، برای مردم آشکار شد که در مناظرات تا حدی همراه با تندگویی بود. تندگویی و افراطی سخن گفتن در مناظرات و تبلیغات نشانه بسیار بدی از خطر رواج افراطی‌گری و تعصب‌گرایی در جامعه توسط کاندیداها و حامیان آنهاست. مانند این‌که برخی کاندیداها با تندی در گذشته و حال، حامی نفی هر نوع مذاکره و گفت‌وگو با طرف برجام بوده و هستند یا تحریم‌ها را صرفا فرصت می‌دانند و سخنی از اثرات مصیبت‌بار آن بر جامعه نمی‌آورند و به دنبال راه حل نبوده و سیاست پیشرو را مناسب می‌بینند شک‌برانگیز است. 
امروز کشور ما مبتلا به دردهای بزرگی شده که ریشه عمده آنها در تفکرات منسوخ و افراطی است که در برخی لایه‌های مدیریت سیاسی کشور رسوخ کرده است. نباید فراموش کنیم کشورهای مطرح صنعتی و اقتصادی جهان به سمت بسترسازی برای شکل دادن ارتباطات نو و تبادل تکنولوژی برای رفاه و آرامش برای شهروندان خود پیش می‌روند و درک کرده‌اند هر نو نگرش افراطی و غلط فرصت پیشرفت را از آنها گرفته و هزینه‌سوزی کلانی را برای آنها به همراه دارد. ایران کشوری است که به تولید نفت و صادرات آن وابسته و توانایی چرخاندن کشور بدون نفت بسیار دشوار است و صدور نفت نیز به عنوان کالایی سیاسی-اقتصادی به شدت تابع سیاست‌های داخلی و خارجی ما است. اقتصاد تابع سیاست و سیاست تابع تفکرات طیف حاکم است. امروز به دلیل برخی رفتارهای گذشته، کشور تحت فشار انواع فشارهای سیاسی و اقتصادی قرار گرفته که اثرات آن در زندگی عامه مردم مشاهده می‌شود. این‌که نرخ ارز در طی چند روز تا سی هزار تومان بالا می‌رود، قیمت مسکن طی چند ماه افزایش نجومی پیدا می‌کند، صنایع به رکود و کاهش ظرفیت تولیدی و تعدیل نیروی انسانی پیش می‌روند و رشد جمعیت به سوی منفی شدن می‌رود، همگی نشان از تبعات رفتارها و تصمیمات غلط و افراطی در بدنه مدیریت سیاسی داخلی و خارجی کشور دارد. امروز اگر در فضای واقعی و مجازی می‌بینیم که مردم نسبت به شرایط موجود منتقد هستند به این معنی است که از افراطی‌گری و ناکارآمدی خسته شده‌اند و ادامه شرایط موجود برای آنها دشوار است. مردم خواهان تحولی نو و اصلاحاتی اساسی در بدنه سیاسی و اجرایی کشور هستند و ضرر و زیان‌های ناشی از اشتباهات را با پوست و گوشت خود لمس می‌کنند. آنچه که در شرایط فعلی کشور می‌تواند باعث احیای امید در رگ‌های جامعه شود پیروزی کاندیدایی میانه‌رو با افکاری نو سیاسی در انتخابات پیش‌رو است، گرچه برخی صحبت‌های شنیده شده در تبلیغات و مناظرات و رسانه‌ها نوعی تردید در افکار عمومی ایجاد کرده که آیا افراطی‌گری بر جامعه حاکم خواهد شد؟