کرونا نشان داد که حصر کشور ممکن نیست
محسن صنیعی ( استاد دانشگاه )با سخنان جناب آقای قالیباف رئیس مجلس پیرامون این که «برای مشکلات باید سراغ پاستور و بهارستان و میرداماد و باب همایون را گرفت نه پنسیلوانیا و جورجیا و آریزونا» بررسی میزان تاثیر عوامل داخلی یا عوامل خارجی بر مشکلات عمده کشور، بحث محافل است. برای ورود به بحث، سخن را با مثال تصادفات خودرو شروع میکنم. در تصادفات خودرو، میتوان سه عامل نیروی انسانی، جاده و تکنولوژی خودرو را به عنوان عوامل برجسته یاد کرد، عامل انسانی به عنوان عامل داخلی و عوامل جاده و تکنولوژی خودرو را به عنوان عوامل خارجی. اگر به بسیاری از تصادفات نگاه کنیم، عامل جاده یا تکنولوژی خودرو، بسیار بالاست و سهم عامل انسانی کم جلوه میکند، در حقیقت سهم عوامل بیرونی بسیار بزرگ نشان میدهد. ولی اگر در نظر بگیریم که عامل انسانی عامل تعیینکننده هدایت خودرو با هر تکنولوژی در جاده با هر کیفیتی است، در نتیجه عامل انسانی بسیار بزرگ میشود و شاید عامل تعیینکننده باشد. ولی آیا عامل تکنولوژی خودرو و کیفیت جاده، بیتاثیرند؟ هرگز. این عامل انسانی، میتواند تعیین کننده در نحوه هدایت خودرو در جادههای با کیفیت مختلف باشد. دلیلی ندارد که بگوییم سرعت مجاز در جادهها صد کیلومتر بر ساعت است، در نتیجه هم در بزرگراهها و هم در جادههای پیچدرپیچ و کوهستانی یا سنگلاخی، سرعت همان صد کیلومتر بر ساعت است، یا فکر کنیم که مثلا سرعت با همه ماشینها با کیفیتهای مختلف همان صد کیلومتر بر ساعت است. در حقیقت، سرعت مطمئنه را راننده به عنوان عامل انسانی با توجه به شرایط جاده و خودرو تنظیم میکند.
در مورد بررسی عوامل داخلی یا خارجی بر مشکلات باید گفت که البته در همه پدیدهها و مشکلات داخلی مملکت، عوامل مختلف دخیل هستند. عوامل داخلی از جمله همه سیاستهای کلان و قوانین و برنامههای اجرایی و نظارت و نیز مجموعه سیاستگذاران و قانونگذاران و برنامهریزان و کارگزاران و همه ناظران بر امور و هم عوامل خارجی میتوانند هم به عنوان عامل تاثیرگذار مثبت یا منفی، تاثیرگذار بر مشکلات کشور باشند. ولی کدام یک ارجح است؟ آیا میتوان گفت صد در صد عوامل خارجی است و به داخل بستگی ندارد یا بالعکس؟ حقیقت این است که ما در دنیایی زندگی میکنیم که یک درصد جمعیت آن را داریم. ارتباطات جهانی، آنچنان درهمتنیده است که نمیتوان گفت که ما میتوانیم به علم بومی تکیه کنیم؛ بدون نیاز به دستاوردهای علوم به روز جهانی. سهم ما در علوم پزشکی، مهندسی، کامپیوتر روانشناسی، اقتصاد، جامعهشناسی و ... در علوم بهروز جهانی چهقدر است؟ سهم ما از تکنولوژی تولید چهقدر است؟ از اقتصاد جهانی چه قدر؟ از رسانههای جهانی چه اندازه؟ سهم ما در مشکلات جهانی چه قدر است؟ آیا میتوانیم به دور خود یک حصار بکشیم و خود را از علم و تولید و تجارت و اقتصاد دنیا، بینصیب قرار دهیم؟ و به این ترتیب، آیا میتوانیم خود را بیتاثیر از همه شرایط جهانی که در سیاست، اقتصاد، فرهنگ و رسانه است، در نظر بگیریم؟ قطعا پاسخ منفی است ولی به هر حال، کجا تعیینکننده سرنوشت کشور است؟ طبیعی است که آن مرجعی که سرنوشت کشور را تعیین میکند، اتاقهای فکر داخلی هستند که در مجموعه نهادهای سیاستگذار، قانونگذار، برنامهریز و کارگزار وجود دارد. این مجموعه با در نظر گرفتن همه شرایط داخلی و خارجی، لازم است مطلوبترین راه را برای رسیدن به رفاه جامعه ایرانی انتخاب کنند. آن وقت سرنوشت ما به شکل متفاوتی رقم میخورد اگر فکر کنند که ما میتوانیم تعامل مثبت و متعادل با همه کشورهای دنیا داشته باشیم تا آن که فکر کنند که ارتباطات جهانی برای جامعه ایران، خطرناک است و باید خود را در قرنطینه قرار دهیم.نتیجه متفاوت است؛ اگر فکر کنیم که ما باید برای توسعه اقتصاد ایران، از همه امکانات و سرمایههای خارجی و ایرانیان خارج از کشور استفاده کنیم و در نتیجه باید تسهیلات لازم برای سرمایهگذاری خارجی را بهوجود بیاوریم یا آن که فکر کنیم که شرکتهای خارجی، خود عامل نفوذ قدرتهای خارجی هستند و باید حضور شرکتهای خارجی به حداقل رسانده شود. نتیجه متفاوت است؛ اگر فکر کنند که ما برای تسهیل در ارتباطات بانکی، راهی جز استفاده از مسیر سیستم بانکهای جهانی نداریم، پس بنا بر این باید قوانین جهانی مربوطه را احترام بگذاریم یا آن که فکر کنیم که ما میتوانیم با قرار گرفتن در لیست سیاه FATF، هم چنان حضور فعال در اقتصاد جهانی داشته باشیم و کشور خود را مصون از بحرانها قرار دهیم.نتیجه بسیار متفاوت است؛ اگر فکر کنند که امنیت کشور از ارتباط گسترده میان مردم و حکومت میگذرد و باید زمینه مشارکت گسترده مردم در همه امور را بهوجود آورد یا آن که تصور شود که فقط افراد خاصی صاحب صلاحیت هستند تا در قدرت حضور پیدا کنند در نتیجه به حضور بیشتر مردم با سلایق و عقاید دیگر نیازی نیست. کرونا که الان قریب به یک سال است که دنیا را با خود درگیر کرده است، شاهد زندهای است که نشان میدهد ما در یک جهان زندگی میکنیم و هم از عوامل خارجی تاثیرپذیریم و هم بر جهان تاثیرگذاریم. ویروس کرونا نشان میدهد که همه کشورها در یک جهان قرار دارند، همه بر هم تاثیر دارند و هیچ کشوری نمیتواند دور خود حصار بکشد. آیا ما توانستیم دور و بر خود، یک حصار بکشیم و ویروسی که در یک جای دیگر دنیا خواسته یا ناخواسته، به جامعه انسانی سرایت کرده بود، را مانع شویم؟ ما که به ظاهر ارتباطات جهانی چندان وسیع نداریم و کشوری توریستپذیر نیستیم، ولی کرونا، تاکنون طبق آمارهای رسمی حدود هشت صد هزار نفر را مبتلا و بیش از چهل هزار نفر را به کام مرگ برده است. کرونا نشان داد که حتی اگر در حصر هم قرار بگیریم، ویروس میتواند به داخل نفوذ کند. آیا اکنون که همه دنیا به فکر مبارزه با این ویروس عالمگیر است، میتوانیم بگوییم که ما از تجربیات جهانی استفاده نمیکنیم و فقط از دستاوردهای دانشمندان خود استفاده میکنیم؟
آیا میتوانیم بگوییم که واکسنهای تولید در دنیا را نمیپذیریم و فقط به واکسنهای وطنی پس از اتمام مراحل تولید و تایید نهایی، اکتفا خواهیم کرد؟ این که ما با چه سیاستی با پدیده کرونا برخورد بکنیم، به مجموعه سیاستگذاران و برنامهریزان داخلی بستگی دارد و از این جهت میتوان گفت که راه حل مشکلات ما در تهران است، ولی از آن طرف، با توجه به این که خود کرونا یک پدیده جهانی است، تجربیات مهار کرونا و راههای تولید واکسن کرونا، خواست جهانی است، پس ما بیتاثیر از عوامل خارجی نیستیم و باید در ارتباط مستقیم و متعادل با همه دنیا باشیم.
نتیجهگیری: اگر در شرایط جهانی سیاست، اقتصاد، فرهنگ و رسانه، به دنبال انتخاب بهترین مسیر برای توسعه جامعه ایرانی هستیم، قطعا این مسیر در اتاقهای فکر ایرانی طراحی میشود که چگونه بخواهیم از همه امکانات جهانی برای توسعه جامعه ایران استفاده کنیم.
در مورد بررسی عوامل داخلی یا خارجی بر مشکلات باید گفت که البته در همه پدیدهها و مشکلات داخلی مملکت، عوامل مختلف دخیل هستند. عوامل داخلی از جمله همه سیاستهای کلان و قوانین و برنامههای اجرایی و نظارت و نیز مجموعه سیاستگذاران و قانونگذاران و برنامهریزان و کارگزاران و همه ناظران بر امور و هم عوامل خارجی میتوانند هم به عنوان عامل تاثیرگذار مثبت یا منفی، تاثیرگذار بر مشکلات کشور باشند. ولی کدام یک ارجح است؟ آیا میتوان گفت صد در صد عوامل خارجی است و به داخل بستگی ندارد یا بالعکس؟ حقیقت این است که ما در دنیایی زندگی میکنیم که یک درصد جمعیت آن را داریم. ارتباطات جهانی، آنچنان درهمتنیده است که نمیتوان گفت که ما میتوانیم به علم بومی تکیه کنیم؛ بدون نیاز به دستاوردهای علوم به روز جهانی. سهم ما در علوم پزشکی، مهندسی، کامپیوتر روانشناسی، اقتصاد، جامعهشناسی و ... در علوم بهروز جهانی چهقدر است؟ سهم ما از تکنولوژی تولید چهقدر است؟ از اقتصاد جهانی چه قدر؟ از رسانههای جهانی چه اندازه؟ سهم ما در مشکلات جهانی چه قدر است؟ آیا میتوانیم به دور خود یک حصار بکشیم و خود را از علم و تولید و تجارت و اقتصاد دنیا، بینصیب قرار دهیم؟ و به این ترتیب، آیا میتوانیم خود را بیتاثیر از همه شرایط جهانی که در سیاست، اقتصاد، فرهنگ و رسانه است، در نظر بگیریم؟ قطعا پاسخ منفی است ولی به هر حال، کجا تعیینکننده سرنوشت کشور است؟ طبیعی است که آن مرجعی که سرنوشت کشور را تعیین میکند، اتاقهای فکر داخلی هستند که در مجموعه نهادهای سیاستگذار، قانونگذار، برنامهریز و کارگزار وجود دارد. این مجموعه با در نظر گرفتن همه شرایط داخلی و خارجی، لازم است مطلوبترین راه را برای رسیدن به رفاه جامعه ایرانی انتخاب کنند. آن وقت سرنوشت ما به شکل متفاوتی رقم میخورد اگر فکر کنند که ما میتوانیم تعامل مثبت و متعادل با همه کشورهای دنیا داشته باشیم تا آن که فکر کنند که ارتباطات جهانی برای جامعه ایران، خطرناک است و باید خود را در قرنطینه قرار دهیم.نتیجه متفاوت است؛ اگر فکر کنیم که ما باید برای توسعه اقتصاد ایران، از همه امکانات و سرمایههای خارجی و ایرانیان خارج از کشور استفاده کنیم و در نتیجه باید تسهیلات لازم برای سرمایهگذاری خارجی را بهوجود بیاوریم یا آن که فکر کنیم که شرکتهای خارجی، خود عامل نفوذ قدرتهای خارجی هستند و باید حضور شرکتهای خارجی به حداقل رسانده شود. نتیجه متفاوت است؛ اگر فکر کنند که ما برای تسهیل در ارتباطات بانکی، راهی جز استفاده از مسیر سیستم بانکهای جهانی نداریم، پس بنا بر این باید قوانین جهانی مربوطه را احترام بگذاریم یا آن که فکر کنیم که ما میتوانیم با قرار گرفتن در لیست سیاه FATF، هم چنان حضور فعال در اقتصاد جهانی داشته باشیم و کشور خود را مصون از بحرانها قرار دهیم.نتیجه بسیار متفاوت است؛ اگر فکر کنند که امنیت کشور از ارتباط گسترده میان مردم و حکومت میگذرد و باید زمینه مشارکت گسترده مردم در همه امور را بهوجود آورد یا آن که تصور شود که فقط افراد خاصی صاحب صلاحیت هستند تا در قدرت حضور پیدا کنند در نتیجه به حضور بیشتر مردم با سلایق و عقاید دیگر نیازی نیست. کرونا که الان قریب به یک سال است که دنیا را با خود درگیر کرده است، شاهد زندهای است که نشان میدهد ما در یک جهان زندگی میکنیم و هم از عوامل خارجی تاثیرپذیریم و هم بر جهان تاثیرگذاریم. ویروس کرونا نشان میدهد که همه کشورها در یک جهان قرار دارند، همه بر هم تاثیر دارند و هیچ کشوری نمیتواند دور خود حصار بکشد. آیا ما توانستیم دور و بر خود، یک حصار بکشیم و ویروسی که در یک جای دیگر دنیا خواسته یا ناخواسته، به جامعه انسانی سرایت کرده بود، را مانع شویم؟ ما که به ظاهر ارتباطات جهانی چندان وسیع نداریم و کشوری توریستپذیر نیستیم، ولی کرونا، تاکنون طبق آمارهای رسمی حدود هشت صد هزار نفر را مبتلا و بیش از چهل هزار نفر را به کام مرگ برده است. کرونا نشان داد که حتی اگر در حصر هم قرار بگیریم، ویروس میتواند به داخل نفوذ کند. آیا اکنون که همه دنیا به فکر مبارزه با این ویروس عالمگیر است، میتوانیم بگوییم که ما از تجربیات جهانی استفاده نمیکنیم و فقط از دستاوردهای دانشمندان خود استفاده میکنیم؟
آیا میتوانیم بگوییم که واکسنهای تولید در دنیا را نمیپذیریم و فقط به واکسنهای وطنی پس از اتمام مراحل تولید و تایید نهایی، اکتفا خواهیم کرد؟ این که ما با چه سیاستی با پدیده کرونا برخورد بکنیم، به مجموعه سیاستگذاران و برنامهریزان داخلی بستگی دارد و از این جهت میتوان گفت که راه حل مشکلات ما در تهران است، ولی از آن طرف، با توجه به این که خود کرونا یک پدیده جهانی است، تجربیات مهار کرونا و راههای تولید واکسن کرونا، خواست جهانی است، پس ما بیتاثیر از عوامل خارجی نیستیم و باید در ارتباط مستقیم و متعادل با همه دنیا باشیم.
نتیجهگیری: اگر در شرایط جهانی سیاست، اقتصاد، فرهنگ و رسانه، به دنبال انتخاب بهترین مسیر برای توسعه جامعه ایرانی هستیم، قطعا این مسیر در اتاقهای فکر ایرانی طراحی میشود که چگونه بخواهیم از همه امکانات جهانی برای توسعه جامعه ایران استفاده کنیم.