وفاق ملی؛ سیاستی برای رفاه یا بقا؟
روزبه کردونی( فعال سیاسی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2498
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


وفاق استانی معیاری برای استانداری

مسعود نادری( فعال فرهنگی)

 الف:  بعد از رای اعتماد مجلس به تمام وزرای دولت چهاردهم که علی رغم گِله‌‌‌هایی به نوعی همراه با وفاق ملی بود اما مدتی است موضوع ملاک و معیارهای استانداری نُقل محافل مختلف است . حتی برخی جلوتر رفته به تعیین مصداق و یا مصادیق با تعیین اولویت هم پرداخته اند!
ب: این نوشتار در صدد است بدون این که بخواهد ملاک‌های عقلانی مانند توانایی مدیریت اثبات شده حداقل در سطح استان، شناخت فرصت‌ها و تهدید‌ها حوزه کاری، برخورداری از برنامه‌کاری زمان‌بندی شده و قابل سنجش و... همچنین برخورداری از صفات اخلاقی مانند صداقت و انصاف و... را نفی کند و یا نادیده بگیرد بر توانایی ایجاد “وفاق استانی”به عنوان یک معیار اصلی برای استاندار در هر استانی تاکید کند.
ج: می‌دانیم که وفاق ملی یکی از شعارهای جناب پزشکیان رئیس جمهور محترم در دوره تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهور بود . تعیین وزرا هم نشان از آن دارد که رئیس‌جمهور در صدد تحقق همان شعار وفاق ملی است. حال از آنجاکه استاندار بالاترین مقام سیاسی - دولتی کشور در هر استانی است لذا در سیاست‌گذاری باید بیشترین نزدیکی را به سیاست‌‌های رئیس جمهور داشته باشد. اگر رئیس جمهور در سطح ملی سخن از وفاق ملی می‌گوید، استاندار باید در سطح استانی سخن از وفاق استانی ، بگوید؛  زیرا که محقق شدن شعار وفاق ملی تابعی از محقق شدن وفاق استانی است.
د: شعار وفاق ملی با این پشتوانه مطرح می‌شود که با انحصار گرایی جناحی و سیاسی و یاقومی ( چه در تایید و چه در تکذیب) ، کشور از خدمات بسیاری از انسان‌‌های توانمند در حوزه‌‌های مختلف محروم خواهد شد؛  کما اینکه تاکنون به اندازه کافی محروم شده است. وفاق ملی ناظر بر این معنا است که هیچ استعدادی در کشور بلا استفاده نباید بماند. تجربه به شدت شکست خورده نه چندان دور خالص‌سازی در اداره کشور باید این درس را به ما داده باشد که از همه توان کشور مخصوصا در شرایط فعلی باید بهره جست. اما این امر خطیر امکان پذیر نمی‌گردد مگر آنکه چشم‌هایمان را از تنگ نظری قومی و جناحی شسته و جور دیگری ببینیم.
ه: انگاره “وحدت در عین کثرت” ما را در کارکردهای اجتماعی مان و در بهره مند شدن از تمامی توان جامعه با گرایشات مختلف، بسیار توانا خواهد کرد. زمانی به وحدت می‌رسیم که اولا غیر خود را به رسمیت پذیرفته باشیم و ثانیا به غیر خود، حّسن طن داشته باشیم.
  انکار دیگری انکار وحدت را به دنبال دارد و با هر پوششی که باشد در حقیقت همان پروزه مغلوبه و ملعونه خالص سازی خواهد بود.
 و:  البته معقول است که شرط اساسی به کار گیری افرادی که سیاست‌‌های دولت را چه در سطح ملی و چه در استانی در مقام نظر نپذیرفته اند، پذیرش آن سیاست‌ها در مقام عمل است. دیگر آنکه آنان نباید انتظار داشته باشند که در امور سیاست گذاری، سمتی داشته باشند .  چنین توقعی خلاف واقعیت بوده و فرد را دچار دوگانگی در مقام نظر و نوعی ریاکاری خواهد کرد.
 ز: نهایت آنکه چون برای تحقق وفاق ملی محتاج وفاق استانی هستیم و استاندار مسئول ایجاد وفاق استانی است، لذا یکی از ملاک‌های انتخاب استاندار، اعتقاد به وفاق استانی و توانایی ایجاد آن است.