“طیبنیا” و “درخشان”؛ فرماندهان اقتصادی پزشکیان و جلیلی
مرزبندی اقتصادی آینده شفافتر شد
همدلی| گروه اقتصاد: حضور علی طیبنیا و مسعود درخشان در ستادهای دو کاندیدای دور دوم چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، مرزبندی اقتصادی بین این دو نامزد مشخص و واضح شد.
در روزهای گذشته و با دیدار «علی طیبنیا» با «مسعود پزشکیان» مشخص شد که در صورت انتخاب پزشکیان به عنوان رئیس جمهور آینده کشور، چه خطمشی اقتصادی از سوی وی اتخاذ خواهد شد. پیشتر نیز با توجه به نزدیکی سعید جلیلی با استاد سابق خود یعنی مسعود درخشان، مشخص بود که در صورت انتخاب جلیلی، فرماندهی اقتصادی دولت برعهده وی قرار خواهد گرفت. اما طیبنیا و درخشان کیستند و خطمشی اقتصادی آنها بر کدام پایه استوار است و چه تفاوتهایی با هم دارند؟
طیبنیا و فعالیت در کابینه اول و دوم دولت اصلاحات
«طیبنیا» در فضای کارشناسی ایران به عنوان یک استاد دانشگاه شناخته میشد؛ استادی که پایاننامهاش مرتبط با تورم بود و نظریات متعددی را درباره مهار تورم ارائه داده بود. وی از سال ۱۳۷۳ به عنوان دبیر کمیسیون اقتصاد دولت وارد کار اجرایی در سطح کلان اقتصاد ایران شده است. تخصص وی در حوزههای بخش عمومی، پول، سیاستهای پولی، سیاستهای مالی و مالیاتی و برنامهریزی اقتصادی است. طیبنیا تا سال ۱۳۸۴ به طور پیوسته به عنوان دبیر و نیز مشاور کمیسیون اقتصادی دولت بود.
طیبنیا در سال ۱۳۷۶ به عنوان معاون طرح و بررسی امور اقتصادی معاون وقت رئیسجمهور در امور اجرایی کار خود را آغاز کرد و کلیه مسئولیتهای اقتصادی معاون اجرایی رئیس جمهور را در آن دوران برعهده گرفت. یکی از مهمترین این مسئولیتها دبیری ستاد تنظیم بازار به عنوان یکی از ارکان تصمیمگیری در حوزه اقتصادی بود که درباره تامین مایحتاج و کالاهای اساسی و مصرف روزمره مردم و نیز تامین مایحتاج واحدهایی که کالاها و مواد غذایی تصمیم میگرفت. در سال ۱۳۸۴ او به عنوان معاون امور اقتصادی سازمان مدیریت و برنامهریزی (سازمان برنامه و بودجه) بر مسئولیت اقتصادی در نهاد مدیریت کلان کشور تکیه زد.
ورود طیبنیا به کابینه نخست روحانی و مهار تورم
سال 1392 و با انتخاب حسن روحانی، به عنوان رئیس جمهور، طیبنیا در حالی بر صندلی وزارت امور اقتصادی و دارایی تکیه زد که ۵۳ سال داشت و عنوان جوانترین وزیر کابینه را از آن خود کرده بود. او در جلسه رای اعتماد با به دست آوردن ۲۷۴ رای مثبت در صدر فهرست وزیرانی قرار گرفت که بالاترین رای را در تاریخ جمهوری اسلامی داشتند.دولت یازدهم در شرایطی در پاستور مستقر شد که تورم به بحرانی جدی برای اقتصاد ایران بدل شده بود. تحریمهای شورای امنیت علیه ایران، نرخ تورم ایران در سال ۱۳۹۲ را تا ۳۴.۷درصد افزایش داده بود و سال پیش از آن یعنی در سال ۱۳۹۱ نیز نرخ تورم بالاتر از 30 درصد برآورد شد اما در اولین سال استقرار دولت یازدهم نرخ تورم تا محدوده 15درصد کاهش یافت. در سال پس از آن یعنی در سال ۱۳۹۴ نرخ تورم به حدود 11 درصد رسید اما در دو سال پیاپی، یعنی در سال ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ نرخ تورم در محدوده ۹درصد برآورد شد که اتفاق بسیار مهمی برای اقتصاد ایران تلقی میشود.
او در دوره چهارساله وزارت خود دستاورد قابل ملاحظهای در حوزه مهار تورم داشت. کسی که پایاننامهاش را در باب تورم نگاشته بود در عمل نیز نشان داد که قادر به استفاده از آموزههای علمی خود است. ایران در سالهای پس از انقلاب همواره با تورم دورقمی مواجه بوده و در بازه زمانی 45 سال اخیر تنها در سه سال تورم ایران تکرقمی شد. یک بار در سال ۱۳۶۴ نرخ تورم به ۶.۴درصد رسید و دو بار دیگر در دوران وزارت طیبنیا در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی نرخ تورم تکرقمی شد.حال در شرایطی که نرخ بالای تورم در سالهای اخیر اقتصاد ایران را بسیار آزار داده، حضور طیبنیا، مردی که دو سال پیاپی توانست تورم را به محدوده تکرقمی وارد کند، احتمالا با واکنش افکار عمومی همراه شود.
مسعود درخشان؛ تئوریسین در سایه دولت سیزدهم
در سوی مقابل اما، مسعود درخشان حضور دارد؛ استاد دانشگاهی که بسیاری از مدیران اقتصادی کنونی همچون «داود منظور» رئیس سازمان برنامه و بودجه، «حجتالله عبدالملکی» وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی و دبیر فعلی شورای عالی مناطق آزاد، «احسان خاندوزی» وزیر اقتصاد، «حسین قربانزاده» رئیس وقت سازمان خصوصیسازی در دولت رئیسی از شاگردان مستقیم این استاد اقتصادی و دستپرورده اندیشه اقتصاد اسلامی تدریس شده در دانشگاه امام صادق که وی پایهگذار آن بوده، هستند.
همچنین تعداد دیگری از مدیران همچون «مجید عشقی» رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار، «هادی سبحانیان» رئیس سازمان امور مالیاتی کشور و «میثم لطیفی» رئیس سازمان اداری و امور استخدامی کشور، همگی از دانشگاه امام صادق فارغالتحصیل شدهاند که نظرات ترویجی اقتصادی در آن، تحت سایه و هدایت درخشان شکل گرفته است.
درخشان و حمایت از جلیلی، رضایی و رئیسی
«مسعود درخشان» هر چند مرد پشتپرده نظریات اقتصادی سعید جلیلی است اما چندین بار هم به نفع جناح اصولگرا در ایران وارد میدان شده است. او در سال ۱۳۹۲ نه تنها به حمایت از جلیلی پرداخت، بلکه حتی در فیلم تبلیغاتی این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نیز حاضر شد.او بعدها به عنوان حامی و مشاور در کنار جلیلی ماند و در جریان انتخابات سال ۱۴۰۰ بیانیهای خطاب به وزیر علوم منتشر و اعلام کرد رساله دکتری «محسن رضایی» در زمینه پول و اعتبار بوده و او را صاحبنظری قوی و آگاه دانست. او همچنین از ابراهیم رئیسی نیز در انتخابات حمایت کرد. درخشان طی سخنانی از رئیسی این طور تمجید کرده بود: «رئیسی فردی توانمند، آگاه و امانتدار است. اقدامات شجاعانه و بسیار خوب وی در قوه قضاییه ازجمله دستگیری و محکومیت مفسدان اقتصادی و حتی نزدیکان رئیسجمهور و معاونانش بسیار خوب و امیدوارکننده بود».
طرفدار نظریه تحریم به مثابه یک نعمت
اوج نظریات درخشان به عنوان طرفدار پروپا قرص اقتصاد اسلامی به دفاع وی از تحریمها و نعمت خواندن آنها بازمیگردد که بازخوانی برخی از سخنان وی در این باره، جالب توجه است. برای مثال درخشان در فیلم تبلیغاتی سعید جلیلی در انتخابات سال 1392، درباره استقبال از تحریمهای بیشتر گفت: «اگر همین فردا تحریمها لغو شد آن وقت من میگویم که ما همه باید عزا بگیریم. از نظر من در تاریخ صد ساله کشور از آغاز تاریخ کشف نفت در کشور تاکنون، هیچ لطف الهی از ناحیه نفت بر مردم ایران نیامده، جز این تحریم اخیر».درخشان در جایی دیگر و در همان زمان گفته بود: «این مسخرهبازی بود که خبرگزاریهای خارجی به راه انداخته بودند که اگر دلار برسد به قیمت ۲۰۰۰ تومان، نظام واژگون میشود. الان دلار به بیش از ۳۰۰۰ تومان رسید و بحمدالله نظام اسلامی پابرجا و محکم است».
دلار گران شود، تحریمها برداشته میشود
این اقتصاددان در همان سال درباره قیمت و وضعیت دلار هم گفته بود: «همه ما باید یک نامه تشکر به آقای اوباما بنویسیم و بگوییم که ما از شما بهخاطر حماقتتان ممنونیم که این اقتصاد کشور ما را یک تکانی دادید. من به عنوان یک معلم کوچک اقتصاد یک احتمال میدهم که اگر دلار به ۴۰۰۰ یا ۵۰۰۰ تومان برسد و جریان اقتصاد کشور به همین وضع و با همه این مشکلات ادامه پیدا کند، بزرگترین زنگ خطر برای آمریکا خواهد بود و آمریکا به سرعت همه تحریمها را برخواهد داشت».درخشان همچنین در سال ۱۳۹۰ زمانی که بحث ارز کالاهای اساسی مطرح شده بود درباره واردات کالاها نیز گفته بود: «از دید من همه کسانی که در مسیر واردات کالاهای مصرفی سرمایهگذاری کرده و فعال هستند و همه کسبه و دستاندرکاران و کسانی که در توزیع این کالاها فعالیت میکنند، همان نیروهایی هستند که به اقتصاد ملی ضربات جبران ناپذیری وارد میکنند».