پربینندهترین سریال سیما در ایام نوروز از کجا به اینجا رسید؟
تغییر پایتخت
همدلی|علی نامجو: پخش فصل جدید از سریال پرمخاطب پایتخت در ایام پربیننده نوروز، نشان میدهد که شخصیتهای پرداخته شده در یک دهه گذشته و همچنین سیر منطقی روایت قصه در این مجموعه و البته ورود به حیطههای ممنوعه با تغییرات بسیاری همراه بوده است.
نوروز سال ۱۳۹۰ اولین بار سریال پایتخت مهمان خانه ایرانیان شد. این سریال شاید از ابتدا قرار نبود ادامهدار باشد، اما امروز ششمین فصلش هم در حال پخش شدن است. در طول این سالها اما تغییرات عجیبی در سیر بنیانی داستان فصلهای مختلف این سریال ایجاد شد و مسیر آغازین سر از راهی متفاوت در این روزها درآورده است. در فصل اولِ پایتخت ماجرای کوچ خانوادهای مازندرانی جلوی دوربین سیروس مقدم روایت میشد که برای ادامه زندگی عازم پایتخت ایران شده بودند. شاید همین قصه هم باعث شد تا این سریال پایتخت نامیده شود. همگی اعضای این خانواده در سادهدلی و مهربانی نمونه بودند و شاید همین سادگی و مهربانی هم در آن ایام کاری کرد که اغلب مخاطبان سیما در ایران از این سریال استقبال کنند و ارتباط خوبی بین شخصیتهای این مجموعه با بینندگان برقرار شود. در فصل دوم این خانواده بهواسطه شغل نقی معمولی که در یک گلدستهسازی مشغول بهکار بود، راهی قشم شد تا با کامیون ارسطو گنبد و گلدستهای را به روستایی در قشم ببرد. در این فصل هم آدمها همان آدمهای معمولی و سادهدلی بودند که حضورشان در راه مازندران تا قشم، شرکت آنها در مسابقه تلفنی، گیر افتادنشان در رستوران و عاشق شدن یکی از آنها بهواسطه همین سادهدلی برای مخاطب میتوانست جذاب باشد. سومین فصل از پایتخت را شاید بتوان پرداستانترین فصل از این سریال بهحساب آورد. از فروریختن خانه نقی بعد از رقص خویشاوندان او در آنجا و ازدواج ارسطو بعد از چند بار عاشقی گرفته تا تیر خوردن بهبود از شکارچیان درراه دفاع از پلنگ مازندران، قهرمانی پیشکسوتان کشتی آزاد جهان از سوی نقی همه و همه ماجراهایی است که در این فصل رخ داد و یک خانواده معمولی اما جذاب را پیش روی مخاطب قرار داد.
البته سازندگان پایتخت هم در بعد هنری درباره اثری که تولید کردهاند، باید به سوالات پاسخ بگویند. در پایان این نکته را هم از یاد نبریم که سازمان هنری اوج سرمایهگذار پایتخت است و صداوسیما پخشکننده آن، بنابراین علیرغم واکنش برخی عوامل این سریال از جمله محسن تنابنده، نباید از یاد برد که آنها میدانستند دارند برای چه سازمان و نهادی اثر تولید میکنند و در طول این سالها هم به این موضوع بیشتر پی بردهاند. شاید تنابنده و مقدم میخواهند ساخت پایتخت را همچنان ادامه بدهند و به دنبال جلب بیشتر توجه عمومی میگردند.
نوروز سال ۱۳۹۰ اولین بار سریال پایتخت مهمان خانه ایرانیان شد. این سریال شاید از ابتدا قرار نبود ادامهدار باشد، اما امروز ششمین فصلش هم در حال پخش شدن است. در طول این سالها اما تغییرات عجیبی در سیر بنیانی داستان فصلهای مختلف این سریال ایجاد شد و مسیر آغازین سر از راهی متفاوت در این روزها درآورده است. در فصل اولِ پایتخت ماجرای کوچ خانوادهای مازندرانی جلوی دوربین سیروس مقدم روایت میشد که برای ادامه زندگی عازم پایتخت ایران شده بودند. شاید همین قصه هم باعث شد تا این سریال پایتخت نامیده شود. همگی اعضای این خانواده در سادهدلی و مهربانی نمونه بودند و شاید همین سادگی و مهربانی هم در آن ایام کاری کرد که اغلب مخاطبان سیما در ایران از این سریال استقبال کنند و ارتباط خوبی بین شخصیتهای این مجموعه با بینندگان برقرار شود. در فصل دوم این خانواده بهواسطه شغل نقی معمولی که در یک گلدستهسازی مشغول بهکار بود، راهی قشم شد تا با کامیون ارسطو گنبد و گلدستهای را به روستایی در قشم ببرد. در این فصل هم آدمها همان آدمهای معمولی و سادهدلی بودند که حضورشان در راه مازندران تا قشم، شرکت آنها در مسابقه تلفنی، گیر افتادنشان در رستوران و عاشق شدن یکی از آنها بهواسطه همین سادهدلی برای مخاطب میتوانست جذاب باشد. سومین فصل از پایتخت را شاید بتوان پرداستانترین فصل از این سریال بهحساب آورد. از فروریختن خانه نقی بعد از رقص خویشاوندان او در آنجا و ازدواج ارسطو بعد از چند بار عاشقی گرفته تا تیر خوردن بهبود از شکارچیان درراه دفاع از پلنگ مازندران، قهرمانی پیشکسوتان کشتی آزاد جهان از سوی نقی همه و همه ماجراهایی است که در این فصل رخ داد و یک خانواده معمولی اما جذاب را پیش روی مخاطب قرار داد.
از شورای شهر تا نبرد با داعش
فصل چهارم سریال پایتخت همان فصلی است که کمکم داشت این سریال تلویزیونی را از مسیر اولیهاش خارج میکرد. هما همسر نقی نماینده شورای شهر شد و در این گیرودار درخواستهایی از سوی نقی و بقیه فامیل از هما برای راه انداختن کارشان اتفاق افتاد و او با همه آنها مخالفت کرد. خانه فهیمه بعد از عدم موافقت هما با گرفتن مجوز ساخت برای آن، بهصورت غیرقانونی ساخته شد، اما درنهایت شهرداری آن خانه را تخریب کرد. رفتن بهبود به افریقا و ازدواج بابا پنجعلی هم از ماجراهای جالب این فصل از سریال پایتخت بود. در فصل پنجم پایتخت قطار این سریال به شکل غیرقابلباوری از ریل خارج شد و به مسیری افتاد که برای مخاطب چندساله این سریال عجیب و حتی بهتآور بود. ارسطو خودرویی شاسیبلند خریده بود و میخواست به اعضای خانواده سور بدهد. آنها را بیرون برد تا همگی را به خوردن آب هویج بستی مهمان کند. خودرو چپ شد و به دره افتاد و درنهایت اعضای خانواده معمولی آسیبهای جدی دیدند. نقی با ارسطو قهر کرد و با هدف تغییر ذائقه خانواده و البته با توجه به اینکه بهعنوان داور بینالمللی کشتی به ترکیه دعوت شده بود، تصمیم گرفت آنها را به ترکیه ببرد. آنها در کشور ترکیه سوار بر بالنی شدند تا سفری کوتاه و تفریحی را در آسمان تجربه کنند. هدایتکننده بالن اما به خاطر مصرف الکل سکته کرد و مرد و بالن بدون هدف به حرکتش ادامه داد تا اینکه در سوریه فرود آمد. خانواده معمولیِ نقی معمولی حالا به جنگجویانی بدل شده بودند که رودرروی داعش قرار گرفتند. هما، بچهها و فهیمه از سوی داعش گروگان گرفته شدند، اما نقی آنها را نجات داد. درنهایت، ارتش سوریه آنها را سوار بر هواپیما کرد و به ایران فرستاد.عبور از خط قرمزهای پیشین
ششمین فصل از پایتخت را میشود دورترین سری این سریال از آدمهایی بهحساب آورد که با پایتخت یک به مردم ایران معرفی شده بودند. نقی معمولی حالا راننده نماینده قائمشهر در مجلس شورای اسلامی شده، هما سعادت همسر او گوینده اخبار در شبکه استانی مازندران است، بابا پنجعلی مرده و همه اعضای بدنش را اهدا کردهاند، ارسطو که به خاطر چک راهی زندان شده بود، آزاد شده و حالا دارد با بهاصطلاح لیموزین نقی مواد مخدر جابهجا میکند. امروز از آن آدمهای سادهدل و مهربان شاید کمتر اثری باقی مانده باشد. اولین لحظات قسمت اول این سریال بعدازاینکه نقی باک خودروی خودش را در پمپبنزین پر میکند با جمله «آخ من تازه صبح جمعه فهمیدم، این شده لیتری سه هزار تومن»، نشان از فصلی تازه پیش روی بینندگان ششمین فصل پایتخت دارد. در ادامه ارسطو که از زندان آزاد شده، جلوی خانه نقی میرود تا هم از او بابت سر نزدن به او در ایام حبس گله کند و هم طلبش را از او بگیرد. نقی میپرسد چطور یه هویی آزاد شدی؟ رحمت میگوید: عفو رهبری بهش خورده و در ادامه وقتی نقی همچنان از آزادی یکباره ارسطو متعجب است، ارسطو میگوید: «ببخشید که جناب رهبری با شما هماهنگ نکردند؟». موازی با پخش هر قسمت از ششمین فصل سریال پایتخت از شبکه اول سیما در ایام نوروز، واکنشها از سوی کاربران در فضای مجازی هم در مواجهه با آن قسمت به شکل گستردهای منتشر میشود. یکی از کاربران در واکنش به این بخش از سریال در توییترش نوشت: «این دیالوگ ارسطو به نقی در پایتخت 6 اشاره به رهبری در یک سریال طنز بیسابقه است. این رانت جدیدی است که گروه پایتخت، بعد از پرداختن به جنگ سوریه در پایتخت 5، کسب کردهاند». یکی دیگر از کاربران در توییتر هم با اشاره به این قسمت، نوشت:«اقبال از پایتخت۶ مدیون مجاهدت در پایتخت٥ است. کاراکتر مدافعان حرم در سری قبلی علاوه بر عزت از خانواده معمولی یک ابرقهرمان ملی مذهبی ساخت که با انتقام سخت در این سری، پایتخت شیشتایی شد، زندان افتاد و با عفو رهبری آزاد شد. هرچند کسانی که شاکی خصوصی داشته باشند، پیش از کسب رضایت شاکی و ارائه ضمانت برای پرداخت بدهی نمیتوانند شامل عفو رهبری شوند اما اینکه گروهی به گزاره ارسطو به خاطر چک برگشتی به زندان افتاده و حالا شامل عفو رهبری شده، ایراد بگیرند و آن را غیرقانونی بدانند، هم واقعیت ندارد.»تکهپرانی از روحانی تا جنتی
فارغ از تکههای پشت سرهمی که بهخصوص از سوی شخصیت نقی معمولی به حسن روحانی و دولت یازدهم پرانده میشود و صرفنظر از اشاره به رهبری در یک سریال طنز در ایران (که اینیکی را لااقل من به خاطر ندارم)، شوخی با امامجمعه موقت تهران آیتالله موحدی کرمانی هم یکی دیگر از بخشهایی بود که در ششمین فصل سریال پایتخت اتفاق افتاد. دریکی از قسمتها هما سعادت همسر نقی معمولی که از سرکار به خانه آمده و ناراحت است از فهیمه خواهر نقی درخواست یک لیوان آب میکند و وقتی از او میپرسند چه اتفاقی افتاده، میگویند که تپق زده است. بعد از شوخی بهتاش با او و پسازاینکه معلوم میشود او کلمه سانتریفیوژ را بهاشتباه تلفظ کرده، ارسطو میگوید که گفتن این کلمه کاری ندارد. بهتاش هم در واکنش با این جمله از او میخواهد سه بار بگوید سانتریفیوژ. ارسطو هر بار به شکلی متفاوت این کلمه را ادا میکند و همه خانواده یک صدا میخندند. بسیاری از کاربران در فضای مجازی این بخش از سریال پایتخت را شوخی با آیتالله جنتی دانستهاند. هرچند آیتالله جنتی در سخنرانیهای مختلفی واژههایی را بهغلط تلفظ کرده اما واژه سانتریفیوژ از سوی آیتالله موحدی کرمانی در نماز جمعه تهران بهاشتباه تلفظ شد تا به سوژهای برای کاربران فضای مجازی بدل شود. البته حسن روحانی هم در سخنرانیاش در رونمایی از منشور حقوق شهروندی این واژه را به شکلی متفاوت و البته اشتباه تلفظ کرد و میشود او را در این شوخی پایتخت هم در کنار آقای موحدی کرمانی تصور کرد.صدا و سیما و بودجهای که با پایتخت بسته شده
یکی از بخشها در نمایش سریال پایتخت از شبکه یک که به خود آنهم ارتباطی ندارد، پخش بیش از دو بار آگهی بازرگانی در یک قسمت است. هر شب و حدوداً بعد از نیم ساعت از شروع این سریال، پخش آن برای نشان دادن آگهیهای بازرگانی متوقف میشود و همین موضوع باعث شده برخی از کاربران در فضای مجازی واکنشهایی نشان دهند. یکی از کاربران در توییترش دراینباره نوشت: «صداوسیما کل بودجه سال ٩٩ رو روی تبلیغات بین پایتخت بسته». کاربر دیگری این قضیه را اینطور روایت میکند: «ساعت ۱۰ و ربع «پایتخت» شروع شده و تا الآن که ۱۰ دقیقه به ۱۱ است ۲ بار تبلیغ پخش شده. چه خبره؟ وسط پیامهای بازرگانی یه کمی هم سریال پخش کنین.»زاهد ظاهرپرست
کاراکتر نقی در این فصل از پایتخت به گمان بسیار دروغگوتر، متظاهرتر، حسودتر از نقی فصلهای قبل و البته شبیهتر به کسانی است که خودشان را مؤمنانی پرهیزگار نشان میدهند اما لبریزند از خصوصیات دوستنداشتنی. نقی با جای مهری بر پیشانی که دمبهدم به همه میگوید نتیجه نیش عنکبوت است، مدام از دوروبریهایش میخواهد یقه پیراهنش را ببندند چون بناست سرکار برود. محمود صادقی نماینده مجلس شورای اسلامی در واکنش به این ماجرا در توئیترش نوشت: «همه «پایتخت-۶» یک طرف، این جای نیش عنکبوت روی پیشانی نقی یک طرف». یکی دیگر از کاربران توییتر هم این نوشته را درباره این موضوع منتشر کرد: «امشب تو پایتخت اون چیزی که همش به چشم من میومد اون جای مُهر ریا روی پیشونی نقی بود. حقیقتاً طعنه توپی زده بهشون». با کنار هم قرار دادن واکنشهای مختلف در فضای مجازی در مواجهه با پخش سریال پایتخت 6 میشود دریافت که این مجموعه در ششمین فصل از خودش هم بینندگان بسیار زیادی را با خود همراه کرده است، اما این نکته هم میتواند جالب باشد که گروهی این روزها در خانه منتظرند تا قسمت جدید پایتخت پخش شود تا در فضای مجازی واکنشهای مختلف به آن را دنبال کنند. اینکه آدمهای گوناگون درباره یک سریال نظرات و دیدگاههای گوناگونی داشته باشند، طبیعی است، اما اصولگرایان و اصلاحطلبانی که این روزها دارند در قالب واکنش، پایتخت را تخریب میکنند، خوب است از یاد نبرند خودشان بهعنوان مسئولان و فعالان احزاب در ایران باید پاسخگوی عملکردشان باشند.البته سازندگان پایتخت هم در بعد هنری درباره اثری که تولید کردهاند، باید به سوالات پاسخ بگویند. در پایان این نکته را هم از یاد نبریم که سازمان هنری اوج سرمایهگذار پایتخت است و صداوسیما پخشکننده آن، بنابراین علیرغم واکنش برخی عوامل این سریال از جمله محسن تنابنده، نباید از یاد برد که آنها میدانستند دارند برای چه سازمان و نهادی اثر تولید میکنند و در طول این سالها هم به این موضوع بیشتر پی بردهاند. شاید تنابنده و مقدم میخواهند ساخت پایتخت را همچنان ادامه بدهند و به دنبال جلب بیشتر توجه عمومی میگردند.