از آرمان‌گرایی تا واقع‌گرایی
مجید صیادنورد (دکترای اندیشه سیاسی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2451
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


بورس نشانه‌هایش را بروز داده است

هراس بازار سرمایه از تفکر تندروها در سیاست خارجی

همدلی| در روزهای گذشته و با توجه به هراس فعالان بازار سرمایه از انتخاب تندروان در انتخابات ریاست جمهوری، «سعید جلیلی» نامزد جبهه پایداری در توییتی از موضع مثبت خود در مقابل این بازار گفت و تاکید کرد بورس را به رسمیت خواهد شناخت چون طرفدار شفافیت است.
به گزارش اقتصاد 24، برخلاف هفته گذشته که بورس با امیدواری به نتیجه چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری و روی کار آمدن پزشکیان جامه سبز به تن کرده بود، هفته جاری با روند معکوسی آغاز شد. هر چند جلیلی خود را ملزم به دفاع از بورس دید اما آنچه بیش از همه این موضع را بی‌اثر می‌کند، تفکر اقتصادی اقتصاددانانی است که رویکردی در تضاد کامل با بورس و اقتصاد بازار دارند. براساس این دیدگاه «معامله سهام و دیگر اوراق بهادار در بورس‌ها از دیگر مصادیق ایجاد و کسب درآمد‌های بادآورده یا زیان‌های پیش‌بینی نشده است».بیم روی کار آمدن این تفکر در بازار سرمایه سبب شد روز یکشنبه شاخص کل بورس ۲۳هزار و ۱۱۰ واحد بریزد و شاخص هم‌وزن ۱.۵۳درصد سقوط کند. سهامداران سهام فروختند و با بالا رفتن قیمت طلا وارد این بازار شدند.«سعید درخشانی» تحلیلگر بازار سرمایه در بررسی این واکنش عنوان می‌کند: تفکرات اقتصادی جلیلی و به خصوص همراهانش تا حد زیادی با تفکرات اقتصادی مرسوم فاصله دارند و این مسأله، بخش اقتصاد کشور را نگران می‌کند. تفکر کسانی که کاهو و خیار را هم می‌خواهند برنامه‌ریزی کنند و در دخالت‌گری دولت تا آنجا پیش بروند، اصلا سیگنال خوبی برای فعالان اقتصادی جامعه و بورس نیست.به گفته وی، دولت در اقتصاد باید نقش تنظیم‌گری و رگولاتوری داشته باشد، در حالی‌که سیاست‌های تیم اقتصادی جلیلی می‌تواند اقتصاد ایران و در مجموع بازار سهام به عنوان دماسنج اقتصاد را نگران کند. به خاطر همین واکنش منفی روز یکشنبه بورس طبیعی است و باید ببینیم که در آینده چه چیزی پیش خواهد آمد.
جلیلی آشنایی اندکی با اقتصاد دارد
این کارشناس بازار سرمایه می‌افزاید: نباید تصور شود که بورسی‌ها تافته جدابافته و صنف خاصی هستند. بورس دماسنج اقتصاد کشور است. بیش از ۷۰درصد اقتصاد در بورس معامله می‌شود و این شرایط را نمی‌توانیم به زندگی یک عده آدم تقلیل دهیم. بورس تنها این نیست که یک عده معامله می‌کنند و می‌خرند و می‌فروشند. همین معاملات نقدینگی‌های لازم در بازار اولیه و ثانویه را فراهم می‌کند. غیر از این باشد اصلا سرمایه‌گذاری شکل نمی‌گیرد. حذف بازار ثانویه و... حرف‎‌هایی است که متاسفانه نشان می‌دهد آقای جلیلی کوچک‌ترین آشنایی با اقتصاد ندارد.
به باور وی، اطرافیان آقای جلیلی و مشاورانش درک درستی از بازار سرمایه ندارند و بیشتر دیدگاه‌های چپ‌گرا بر آنها حاکم است؛ دیدگاهی که در دنیا خیلی تجربه شده است. متمرکزترین و برنامه‌ریزترین دولت دنیا که شوروی سابق بود به آن وضعیت دچار شد. حالا ما می‌خواهیم همان مسیر را دوباره از نو برویم. خب طبیعتا این لرزه بر اندام هر فعال اقتصادی می‌اندازد که خب چه خواهد شد؟ آیا قرار است تک‌تک امور اقتصادی که الان راحت انجام می‌شود را می‌خواهند به دست بگیرند، بدعت‌گذاری کنند و تولید و عرضه را مشخص کنند؟ اینها نگرانی‌هایی است که در میان فعالان اقتصادی وجود دارد.
از رویای تجارت تا صادرات کاهو و خیار
درخشانی یادآور می‌شود: درباره سیاست خارجی نیز حداقل در دولت قبلی یا در دولت‌های گذشته امیدی بود که شرایط بهتر شود ولی در دولت آقای جلیلی تقریبا می‌شود گفت که امیدی برای بهبود شرایط سیاست خارجی و روابط اقتصادی با کشور‌های اصلی و اقتصاد‌های بزرگ نیست. تجارت با کشور‌های منطقه مثل افغانستان و پاکستان و... عادی دردی از اقتصاد دوا نمی‌کند. تجارت با کشور‌هایی که اقتصاد کوچک‌تری دارند نمی‌تواند برای ما راه‌گشا باشد.این کارشناس بازار سرمایه تصریح می‌کند: ما خیلی دنبال این نیستیم که کاهو و خیار صادر کنیم. ما باید بتوانیم تکنولوژی وارد کنیم و با آن تکنولوژی بتوانیم محصولاتی را که تولید می‌کنیم، صادر کنیم. در غیر این صورت نهایت قدرت ما می‌شود همان صادرات محصولات کشاورزی که البته در این مورد هم هیچ مزیتی نداریم چون کشور ما خشک است. مصرف آب خیلی باید محدود باشد و ما قاعدتا نباید به این مسیر‌ها برویم. با ورود تکنولوژی است که روابط ما با غرب و شرق میسر خواهد شد. یک رابطه متوازن که متاسفانه به نظر می‌رسد دولت احتمالی آقای جلیلی اینطور فکر نمی‌کند.
ایده‌های اقتصادی ۳۰۰ ساله پیش را پی گرفته‌اند
درخشانی در بررسی دیدگاه‌های اقتصادی جلیلی و تیم مشاوران توضیح می‌دهد: بحث‌هایی که توسط این تیم مطرح می‌شود با این عنوان که شرکت‌های بزرگ را باید کوچک‌تر کنیم و در واحد‌های کوچک پله‌ای ببریم جلو حرف‌های ۲۰۰ - ۳۰۰ سال قبل است. دنیا الان دارد با تجمیع شرکت‌های کوچک پیشرفت می‌کند. سامسونگ به تنهایی ۲۰درصد اقتصاد کره جنوبی است. در کره‌جنوبی از هر پنج نفر یک نفر دارند برای سامسونگ کار می‌کند. این شرکت یک‌شبه به غولی که الان هست، تبدیل نشده است.
به باور وی، باید اجازه دهیم شرکت‌هایمان بزرگ شوند؛ با کاهش هزینه‌های جاری و افزایش بهره‌وری تا در نهایت در کل دنیا حرفی برای گفتن داشته باشیم. اینکه بیاییم بگوییم که شرکت‌ها را باید کوچک کنیم و هر کسی خودش تولیدکننده باشد با مفاهیم کلان اقتصادی شدنی نیست. رمانتیزه کردن اقتصاد و سیاست چیز‌هایی است که واقعا نگران‌کننده است و به نظرم بازار سرمایه حق دارد بترسد و از نتیجه انتخابات نگران باشد.