پزشکیان؛ منادی نگرش اصلاحی و مشارکت مدنی
محمدرضا چمن نژادیان (فعال فرهنگی و مدنی)پزشکیان؛ منادی نگرش اصلاحی و مشارکت مدنی
محمدرضا چمن نژادیان (فعال فرهنگی و مدنی)
مشارکت مدنی عبارت است از درآمیختن سهمالشراکه متعلق به اشخاص حقیقی یا حقوقی متعدد به نحو مشاع به منظور انتفاع طبق قرار داد و میثاق اجتماعی یا قانون اساسی است. بنابراین تعریف مشارکت در ابعاد کلی و جزئی همواره دو طرفه یا چند جانبه منوط به سهم و توزیع عادلانه سود بر اساس سهم مشارکت است. این مهم در ابعاد مختلف میتواند قرارداد منعقد و بهمنظور انتفاع اجرایی شود.
مشارکت در بعد سیاسی و اجتماعی بطور کلی تعاریف متعددی دارد. برمبنای نوع نگرش حاکمیتها، نهادینگی رفتارهای مدنی مردم و دمکراتیک با فرآیندهای مشارکت را میتوان در سه سطح با اضلاع مختلف تعریف کرد:
1- مشارکت عام تودهوار یک ضلعی و یکطرفه تنها با تظاهرات اجتماعی و خیابانی بهطرفیت و انتفاع منحصر بهفرد حاکمان و حاکمیتها فقط با تکلیفانگاری برای مردم است.
2- مشارکت شبه مدنی دوضلعی و پوپولیستی ملت و دولت با نمایندگی دادن به نمایندگان خاص و مورد تایید حاکمیتهای غیر پاسخگو است
3- مشارکت مدنی، فرآیندی و دمکراتیک سه ضلعی بهطرفیت ملتها، دولتها و نهادهای فراگیر واسط پاسخگو است. در این سطح و ضلع از مشارکت نهادهایی رسمی و صاحب نفوذ مدنی درون حاکمیتها متولی سازماندهی پایگاههای اجتماعی هستند؛ مانند احزاب فراگیر، مسئولیتپذیر که پاسخگیی به افکار عمومی هستند. فلذا مقوله مشارکت به نوعی از سطوح و اضلاع فوق جزء ذاتی و علت وجودی انتخابات آزاد، دمکراتیک و موثر در سرنوشت ملتها ست. در صورت نگاه فرآیند مدار به حضور ملت، اهمیت و ارزش هیچ یک از ارکان و مبانی انتخاباتی به پای مشارکت حداکثری در سرنوشت نمیرسد. بر این اساس مشارکت مدنی، دمکراتیک و فرآیندمدار پاسخگو را میتوان روح و سرشت انتخابات خواند. در چنین رابطه لازم و ملزومی پیداست که هر اندازه مشارکت مردم با سازماندهی فراگیر پایگاههای اجتماعی قرین باشد، و حضور در پای صندوقهای رأی گستردهتر و عمیقتر باشد، درجه اعتبار و میزان ارزش آن انتخابات ارتقا یافتهتر و دامنه تأثیر چنین انتخاباتی در شئون مختلف حکمرانی داخلی، سیاست خارجی و شریانهای تصمیمگیری نظام سیاسی وسیعتر خواهد بود.
عکس این معادله با نوع و سطح مشارکت نیز صادق است، هر فرایند انتخاباتی که از پشتوانه حضور پرشور و شعور مدنی مردم و حد نصاب مشارکت عمومی بیبهره باشد، نه تنها گرهی از معضلات فروبسته جامعه و نیازهای سیستم اجرایی و مدیریتی در داخل و خارج را باز نخواهد کرد، بلکه نتیجه معکوس بهطرفیت ادله خواهان ضد حاکمیت معنا،تعریف و تبلیغ میشود. به نوعی چالشها و مناقشات پرشماری را در اعمال برنامههای داخلی دولتها و سیاستهای خارجی حاکمیتها به وجود خواهد آورد.
با تفاصیل بالا نگرش آقای دکتر پزشکیان کاندیدای اصلاح طلبان به ساماندهی مقوله مشارکت باید جدیتر، شفافتر و یکی از مطالبه اصلی خود در ورود به انتخابات و در راستای تحکیم جمهوریت قلمداد شود؛ زیرا پایه اصلی و خاستگاه اصلاحطلبی تامین و تعبیه لوازم و ابزار مشارکت معنادار مدنی در بدنه حاکمیت و جامعه است،تا آگاهانه منسجم، آزادانه فراگیر و مسئولیتپذیرانه پاسخگو نهادینه شود.
متاسفانه در گفتمان و مناظرات انتخاباتی مشاهده میشود کاندیداهای تمامی جریانات اصلاً یا کمتر بطور قاطع و شفاف به مقوله مشارکت معنادار و دمکراتیک میپردازند. غفلت تعمدی و برجسته کردن جدی مشارکت وجه تمایز جریانات سیاسی اصلاحطلب و اقتدارگرا نزد کنشگران و افکار عمومی است. شفافیتسازی آسیبها در ساختار حاکمیت نسبت به ساماندهی پایگاههای اجتماعی برای تحقق مشارکت فراگیر اثربخش و دمکراتیک مدنی میتواند یکی از وجوه اصلی تمایز نگرش اصلاح طلبی و اقتدرگرایی درون حاکمیت باشد. باید جناب دکتر پزشکیان ضمن عدم غفلت بر برجستگی آن با نهادینه شدن مشارکت و لوازم آن اصرار واقعی اصلاحگرایانه و باورمند ساز داشته باشد.