غلامعلی رجایی در گفتوگو با همدلی:
شورای نگهبان، اصلاحطلبان را به مرخصی اجباری فرستاد
همدلی| آسو محمدی: انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی و اولین میاندورهای دوره پنجم مجلس خبرگان رهبری، به پایان رسید. نتایج رسمی بیشتر حوزههای انتخابیه مشخص شده و بررسی سوابق منتخبان نشان میدهد که اصولگرایان بیچون و چرا پیروز این انتخابات بودند. در واکنش به این موضوع محمد قوچانی روزنامهنگار و از اعضای حزب کارگزاران سازندگی در تحلیل علت شکست اصلاحطلبان نوشت: ما(اصلاحطلبان) از اصولگرایان شکست نمیخوریم، ما به خود یعنی به کارنامه «امید» و به قهر «مشارکت» میبازیم. باید شورای عالی اصلاحات که نتوانست تنها وظیفه خود را انجام دهد بازسازی شود. او همچنین تاکید کرده که دوران مدیریت «عارف» پایان یابد و تکلیف احزابی که بدل و بدیل و سایه احزاب دیگرند، روشن شود. در همین حال یک فعال سیاسی اصلاحطلب درباره ریشههای شکست اصلاحطلبان در این انتخابات به همدلی میگوید:«به نظر من نتیجه این انتخابات منتظره بود؛ یعنی غیرمنتظره نبود. با رد صلاحیت گسترده اصلاحطلبان شورای نگهبان عملا اصلاحطلبان را به مرخصی چهار ساله فرستاد. نتیجه به نظر کاملا قابل پیشبینی بود.» غلامعلی رجایی از فعالان سیاسی اصلاحطلب توضیح میدهد: این وضعیت باعث شد آنها پیش از برگزاری انتخابات عرصه رقابت و انتخابات را واگذار كنند. در واقع نظارت شورای نگهبان در این دوره باعث شد، اصلاحطلبان عملا از حضور چهرههای شاخص محروم شوند. البته معدودی از نمایندگان فعلی مجلس پس از فرآیندی بالاخره تایید صلاحیت شدند، اما به خصوص در شهرستانها امكان رقابت اندک یا اساسا وجود نداشت. بنابراین اگرچه برای بالانس قدرت باید چرخش و دست به دست شدن را بپذیریم، اما در این دوره نقش شورای نگهبان در به مرخصی اجباری فرستادن اصلاحطلبان انكارناپذیر است. ما اخطار داده بودیم که اگر نامزدهای اصلاحطلب و اعتدالی امثال آقای مطهری و آقای صادقی و حیدری را رد کنید، مردمی که به این دوستان اقبال دارند، پای صندوقهای رای نخواهند آمد.»
رجایی ادامه میدهد:«این اتفاق هم افتاد و تهران یکی از بیسابقهترین و کمفروغترین انتخاباتش را در طول تاریخ پشت سر گذاشت. به نظر من شورای نگهبان باید پاسخگو باشد و آنها باید بدانند که هیچ کس از این قضیه سودی نبرده است. نه مردمی که از حق رای خودشان صرف نظر کردند، سود کردند و نه نظام که این عدم شرکت مردم و میزان مشارکت پایین پیامدهای بسیار بدی در عرصه بینالملل دارد و قدرت چانهزنی دولت را پایین میآورد. این موارد به نظر من هزینههای غیرقابل پرداختی هستند و کسی نمیتواند بگوید ما این هزینهها را متقبل میشویم و تبعاتش را میپذیریم.» او در پاسخ به این سوال که پیامدهای یکدست شدن مجلس برای دولت روحانی چه خواهد بود؟ میگوید:«از اول مشخص است که کارکرد این مجلس کارکرد مثبت و قابل قبولی نخواهد بود، به دلیل اینکه وزن کسانی که در این لیستها قرار دارند آنقدر نیست که از ظرفیت بالای کارشناسی و خبرگی جز چندنفری برخوردار باشند. آنها در درجه اول در کار خودشان میمانند و متاسفانه اهمیت مجلس در ایران جا نیفتاده است. قانونگذاری در عرف مجالس دنیا آدمهایی پخته، باتجربه و کارآزموده را میطلبد نه کسانی که صرفا وابستگی به یک حزب یا به یک جایی داشته باشند. نکته دوم اینکه حتما این باقی مانده دولت را با چالشهای جدی مواجه میکنند. اگر توسط مقامات بالای نظام مهار نشوند، استیضاحهای خیلی جدی خواهند کرد.» این فعال سیاسی اضافه میکند:«از همین الان هم بعضیشان در مورد روحانی حرف میزنند و مسلما او را با چالش جدی روبهرو خواهند کرد. از الان میتوان عواقب این وضعیت را پیشبینی کرد؛ اینکه آقای روحانی نمیتواند در چنین وضعیتهایی به خودش مسلط شود و رو به عصبانیت میآورد و آن موقع کشور ضرر میکند. من فکر میکنم باید نگران بود. چون تا این مجلس بخواهد با قوانین و کشور آشنا شود زمان خاصی را از دست داده است و دولت را در همین وضعیتی که الان مملکت را پیش میبرد، باز میدارد. چون مشخص است که این مجلس نه دولت را تقویت نمیکند بلکه نقش بازدارنده دارد و اگر مسلط شوند کشور اساسا دچار رکود میشود. آیا میشود در این مجلس نسخه اقتصادی عبور از تورم و بحران را انتظار داشت؟»
رجایی در پاسخ به این سوال که جریان اصولگرا از پس یک وحدت درون جریانی نتوانست بربیاید آیا در این شرایط تحریمی کشور عملا میتواند کارکرد موثر داشته باشد، توضیح میدهد:«ببینید از یک نفری که قد او ۱۴۰ سانت است نباید توقع داشت که به ارتفاع سه متری دسترسی پیدا کند و چیزی بردارد و به ما بدهد. او به اندازه قد و قامت خودش کارایی لازم را خواهد داشت. من گمان نمیکنم با این لیستی که شاهد آن هستیم به ویژه در تهران که سیاسیترین شهر کشور است توقع آنچنانی باید داشته باشیم. من فکر میکنم که اینها بتوانند نسخه عبور از بحران تحریم و دیپلماسی بینالمللی ما را که با مشکل مواجه است بپیچند و ما استقلال رای را از مجلس نخواهیم یا کمتر خواهیم دید.»
رجایی بیان میکند:«من بیشتر از هر چیزی روی قدرت خبرویت این نمایندگان تاکید میکنم. وقتی مردم به کسی یا کسانی رای پایین میدهند و به عنوان خبره یا خبرگان کمتر مورد پذیرش واقع میشوند، یعنی کمتر به درد تقنین میخورند. اگر در مجلس نمایندگان بیشتری از احزاب وجود داشتند، یا کسی مثل آقای مطهری بودند، من مطمئن هستم که آرای او میلیونی بود. این نشان از این دارد که مردم چیزی را که در ویترین این جریان است قبول ندارند و نتوانستند گزینه خودشان را انتخاب کنند. بنابراین مشروعیت آنها را هم در داخل و هم در خارج از کشور و قدرت چانهزنی را پایین میآورد. نكته مهم دیگر كه در مورد انتخابات و آرا باید در نظر گرفت این است كه مردم با وجود تمام گلایهها، شكایتها و ناراحتیهایی كه از وضعیت بد معیشتی و اقتصادی داشتند با وجود همه نقدهایی كه به مجلس، دولت و سایر نهادهای تصمیمگیر داشتند و با وجود همه كمیها و كاستیها باز هم با صندوق رای قهر نكردند. به نظر میرسد كه مردم به این استراتژی باور پیدا كردهاند كه پشت كردن به صندوق رای و قهر كردن با آن راه به جایی نمیبرد. اگرچه نمیتوان نادیده گرفت كه كاهش اجباری حضور اصلاحطلبان در این انتخابات كه منجر به اعتراض بسیاری از چهرههای منتسب به این جریان شد قطعا در كمیت آرا تاثیری بسزا بر جا گذاشت و اگر دست اصلاحطلبان در ارائه لیست باز بود قطعا مشاركت بیشتری را شاهد بودیم، اما متاسفانه شورای نگهبان با این نوع نظارت به پدیدهای دموكراتیک چون انتخابات ضربه وارد كرد. نكته سوم كه به نظر میرسد در موسم انتخابات همواره بر تایید صلاحیتها اثرگذار بوده، بازه زمانی بررسی صلاحیتهاست.» او در پایان تاکید میکند:«به هر روی با وجود همه كمیها و كاستیها رویكرد مردم، رویكردی معقول بود. مردم نشان دادند به این آگاهی دست پیدا كردهاند كه به رغم همه ناملایمتیها و ناكامیها معتقدند كه راه توسعه و پیشرفت از صندوقهای رای میگذرد و نباید با آن قهر كرد. در عین حال همین انتخابات هم با برخورد معقولانه مسئولان میتوانست، شكوه و جلال بیشتری داشته باشد.»
رجایی ادامه میدهد:«این اتفاق هم افتاد و تهران یکی از بیسابقهترین و کمفروغترین انتخاباتش را در طول تاریخ پشت سر گذاشت. به نظر من شورای نگهبان باید پاسخگو باشد و آنها باید بدانند که هیچ کس از این قضیه سودی نبرده است. نه مردمی که از حق رای خودشان صرف نظر کردند، سود کردند و نه نظام که این عدم شرکت مردم و میزان مشارکت پایین پیامدهای بسیار بدی در عرصه بینالملل دارد و قدرت چانهزنی دولت را پایین میآورد. این موارد به نظر من هزینههای غیرقابل پرداختی هستند و کسی نمیتواند بگوید ما این هزینهها را متقبل میشویم و تبعاتش را میپذیریم.» او در پاسخ به این سوال که پیامدهای یکدست شدن مجلس برای دولت روحانی چه خواهد بود؟ میگوید:«از اول مشخص است که کارکرد این مجلس کارکرد مثبت و قابل قبولی نخواهد بود، به دلیل اینکه وزن کسانی که در این لیستها قرار دارند آنقدر نیست که از ظرفیت بالای کارشناسی و خبرگی جز چندنفری برخوردار باشند. آنها در درجه اول در کار خودشان میمانند و متاسفانه اهمیت مجلس در ایران جا نیفتاده است. قانونگذاری در عرف مجالس دنیا آدمهایی پخته، باتجربه و کارآزموده را میطلبد نه کسانی که صرفا وابستگی به یک حزب یا به یک جایی داشته باشند. نکته دوم اینکه حتما این باقی مانده دولت را با چالشهای جدی مواجه میکنند. اگر توسط مقامات بالای نظام مهار نشوند، استیضاحهای خیلی جدی خواهند کرد.» این فعال سیاسی اضافه میکند:«از همین الان هم بعضیشان در مورد روحانی حرف میزنند و مسلما او را با چالش جدی روبهرو خواهند کرد. از الان میتوان عواقب این وضعیت را پیشبینی کرد؛ اینکه آقای روحانی نمیتواند در چنین وضعیتهایی به خودش مسلط شود و رو به عصبانیت میآورد و آن موقع کشور ضرر میکند. من فکر میکنم باید نگران بود. چون تا این مجلس بخواهد با قوانین و کشور آشنا شود زمان خاصی را از دست داده است و دولت را در همین وضعیتی که الان مملکت را پیش میبرد، باز میدارد. چون مشخص است که این مجلس نه دولت را تقویت نمیکند بلکه نقش بازدارنده دارد و اگر مسلط شوند کشور اساسا دچار رکود میشود. آیا میشود در این مجلس نسخه اقتصادی عبور از تورم و بحران را انتظار داشت؟»
رجایی در پاسخ به این سوال که جریان اصولگرا از پس یک وحدت درون جریانی نتوانست بربیاید آیا در این شرایط تحریمی کشور عملا میتواند کارکرد موثر داشته باشد، توضیح میدهد:«ببینید از یک نفری که قد او ۱۴۰ سانت است نباید توقع داشت که به ارتفاع سه متری دسترسی پیدا کند و چیزی بردارد و به ما بدهد. او به اندازه قد و قامت خودش کارایی لازم را خواهد داشت. من گمان نمیکنم با این لیستی که شاهد آن هستیم به ویژه در تهران که سیاسیترین شهر کشور است توقع آنچنانی باید داشته باشیم. من فکر میکنم که اینها بتوانند نسخه عبور از بحران تحریم و دیپلماسی بینالمللی ما را که با مشکل مواجه است بپیچند و ما استقلال رای را از مجلس نخواهیم یا کمتر خواهیم دید.»
رجایی بیان میکند:«من بیشتر از هر چیزی روی قدرت خبرویت این نمایندگان تاکید میکنم. وقتی مردم به کسی یا کسانی رای پایین میدهند و به عنوان خبره یا خبرگان کمتر مورد پذیرش واقع میشوند، یعنی کمتر به درد تقنین میخورند. اگر در مجلس نمایندگان بیشتری از احزاب وجود داشتند، یا کسی مثل آقای مطهری بودند، من مطمئن هستم که آرای او میلیونی بود. این نشان از این دارد که مردم چیزی را که در ویترین این جریان است قبول ندارند و نتوانستند گزینه خودشان را انتخاب کنند. بنابراین مشروعیت آنها را هم در داخل و هم در خارج از کشور و قدرت چانهزنی را پایین میآورد. نكته مهم دیگر كه در مورد انتخابات و آرا باید در نظر گرفت این است كه مردم با وجود تمام گلایهها، شكایتها و ناراحتیهایی كه از وضعیت بد معیشتی و اقتصادی داشتند با وجود همه نقدهایی كه به مجلس، دولت و سایر نهادهای تصمیمگیر داشتند و با وجود همه كمیها و كاستیها باز هم با صندوق رای قهر نكردند. به نظر میرسد كه مردم به این استراتژی باور پیدا كردهاند كه پشت كردن به صندوق رای و قهر كردن با آن راه به جایی نمیبرد. اگرچه نمیتوان نادیده گرفت كه كاهش اجباری حضور اصلاحطلبان در این انتخابات كه منجر به اعتراض بسیاری از چهرههای منتسب به این جریان شد قطعا در كمیت آرا تاثیری بسزا بر جا گذاشت و اگر دست اصلاحطلبان در ارائه لیست باز بود قطعا مشاركت بیشتری را شاهد بودیم، اما متاسفانه شورای نگهبان با این نوع نظارت به پدیدهای دموكراتیک چون انتخابات ضربه وارد كرد. نكته سوم كه به نظر میرسد در موسم انتخابات همواره بر تایید صلاحیتها اثرگذار بوده، بازه زمانی بررسی صلاحیتهاست.» او در پایان تاکید میکند:«به هر روی با وجود همه كمیها و كاستیها رویكرد مردم، رویكردی معقول بود. مردم نشان دادند به این آگاهی دست پیدا كردهاند كه به رغم همه ناملایمتیها و ناكامیها معتقدند كه راه توسعه و پیشرفت از صندوقهای رای میگذرد و نباید با آن قهر كرد. در عین حال همین انتخابات هم با برخورد معقولانه مسئولان میتوانست، شكوه و جلال بیشتری داشته باشد.»