فراموش نمیشود !
محسن رفیق (روزنامهنگار) در روزهای پیش رو جملهای مانند «انتخابات تمام شد، باید به فکر ادامه راه بود» و نمونههایی نظیر آن را بسیار خواهیم شنید. جملاتی که البته هر بار و بعد از پایان هر انتخاباتی در کشور شنیده شده است. در مفهومی که چنین سخنانی در ذهن مخاطب ایجاد میکنند دو نکته اصلی نهفته است. مورد اول و البته وجه مثبت آن؛ امید، نگاه به آینده و تلاش در جهت افزایش توان، برای جهت حرکت رو به جلو و تحقق اهداف احتمالی است. اما نکته دیگر این نوع پیامها که خود را در پشت وجه مثبت آن پنهان میکند؛ تاکید بر فراموشی است. فراموش کردن آنچه در پیشینه و فرآیند انتخابات وجود داشته است. فراموشی اعتراضات و انتقادها بر نحوه تایید صلاحیتها، فراموشی خالی بودن بسیاری از حوزههای انتخاباتی از نامزدهای جناح رقیب، فراموشی حذف بخش گسترده ای از نیروهای سیاسی اثرگذار و مهمتر از همه فراموش کردن علت دلسردی بخش عمده ای از حامیان جناح مقابل برای شرکت در انتخابات.البته که روزها نو میشوند و به تبع آن حرکت ادامه دارد، اما آیا واقعا از هر حرکت و فعالیتی میتوان تعبیر «حرکت رو به جلو» را متصور بود؟ آیا تنها تغییر شماره مجلس از دهم به یازدهم، نشانه دستیابی به «یک قدم جلوتر» است؟ البته که اقلیت یا اکثریت بودن یک جناح سیاسی در مجلس، امری پذیرفته در تمام نهادهای قانونگذاری دنیاست. اما آیا تعیین آن توسط مردم و صندوقهای رای انجام میگیرد یا پیش از آن و با مشاهده لیستهای انتخاباتی نصب شده بر دیوارهای شهر، میتوان تنظیم و تحقق قبلی آن را حدس زد؟ از همین منظر، هدف مستتر در جمله آغازین این گفتار، تحقق یافتنی نیست و آنچه در روند انتخابات مجلس یازدهم گذشت و البته نتایج آن، نه تنها فراموش نخواهند شد بلکه بر اساس تجربه تاریخی از آنجا که حل نشده باقی ماند، دوباره تکرار خواهند شد.نباید از نظر دور داشت که اگر چه تاکنون انتخابات بسیاری را پشت سر گذاشتهایم، اما آنچه همیشه فصل مشترک آنها بوده، همواره همین انتقادات به روند اجرای انتخابات و پس از آن نیز تاکید بر فراموشی و تصمیم برای حرکت رو به جلو بوده است. نمونه واضح در این مساله را میتوان در همین دو دوره اخیر ریاست جمهوری مشاهده کرد. در دوره هشت ساله ریاست جمهوری حسن روحانی که حدود یک سال و نیم آن هنوز باقی مانده است، شاهد دو مرحله از انتخابات مجلس بودهایم. پیش از شروع انتخابات مجلس دهم و در روند تایید صلاحیتها، روحانی انتقادات زیادی را نسبت به روند تایید صلاحیتها مطرح کرد. او حتی در جایی از سخنانش با خطاب قرار دادن شورای نگهبان گفته بود: «هیئت اجرایی برای این طراحی نشده است که یک جناح را تأیید صلاحیت کند و یک جناح دیگر را تأیید صلاحیت نکند. شورای نگهبان چشم است و چشم نمیتواند کار دست را انجام دهد.»، انتقاداتی که البته در این دوره از انتخابات مجلس نیز ادامه پیدا کرد و حتی روندی افزایشی به خود گرفت. هر چند اینگونه اعتراضهای رئیس جمهمور و نمایندگان مجلس، نتیجه خاصی در بر نداشت اما مساله اصلی در تکرار این موضع گیریها، قبل و بعد از هر انتخابات در کشور است.فارغ از اینکه دلیل اصلی را نقص قانون انتخاباتی بدانیم یا بد اخلاقی سیاسی، آنچه در این میان مهمتر از همه به نظر میرسد؛ تاکید بر فراموشی گذشته، نقصهای پیشین و عدم حل و فصل کاستیهای قبلی، با شعار نگاه به آینده است. این عامل باعث شده که نه تنها با انباشت سوالهای بیجواب و جامانده در گذشته روبهرو باشیم، بلکه همواره شاهد انتقال و تاثیر دامنه آن بر آینده باشیم. گذشته سیاسی را نمیتوان بی اعتبار دانست، زیرا تنها گذشته یک شخص، یک قوم یا یک شهر نیست. گذشته یک ملت است با همه افتخارات و غرورهایش، با تمام نقصها و ناکامیهایش؛ باید که با سعه صدر، بی طرفی و روحیه ملی در پی حل نقصهای قبلی بود تا که شاهد ظهور دوباره و افزایش یافته آن در آینده رو به جلو نباشیم.فراموشی گذشته سیاسی بدون حل و فصل کاستیها، نقصها و نقاط ضعف آن، چیزی جز تکرار آنها را پدید نمی آورد. این نقصها البته که فراموش شدنی نیستند؛ شاید پس از چندی به نظر آید که از یاد رفتهاند اما مثل دردهای تسکین یافته با مسکنهای قوی، به مانند آتشهای زیر خاکستری هستند که هر لحظه امکان شعلهور شدن آنها وجود دارد.بررسی گذشته سیاسی، شاید کمی از سرعت حرکت رو به جلو بکاهد، اما حداقل یک بار با بررسی نقصها و یافتن پاسخهای مناسب میتواند از تکرار ناکامیهایی که دلسردی بخش عمدهای از جامعه را در پی دارد، جلوگیری کند. ایجاد اعتماد عمومی و دلگرمی واقعی در همه جریانهای جامعه و نقش دادن به آنها در سیر تحول معادلات سیاسی کشور، تنها وقتی میسر خواهد شد که حکومت بتواند با صداقت و بیطرفی، برای ناکامیها و نقصهای سیاسی موجود، توضیحی مناسب داشته، جایگزینی مطلوب ارائه دهد و با استفاده از راهکارهای مناسب، مسیر تکرار را برآن ببندد. شاید در این صورت بتوان امیدوار بود تا با تغییر نسخه فراموشی به علاج، «حرکت به سوی آینده و رو به جلو» فارغ از پریشانیهای گذشته دنبال شود که گذشته چراغ راه آینده است.